تاریخ ۲۱ساله دیپلماسی هسته‌ای جمهوری اسلامی ایران حکایت از فراز و نشیب‌های متنوعی دارد. اگر واکنش ایران در این مدت همسو و متناسب با تبلیغات و اهداف دشمن می‌بود، عملاً همان هدفی را دنبال می‌کرد که آمریکا از طریق دیپلماسی فشار به آن می‌رسید؛ لذا مقام معظم رهبری مدظله العالی تاکتیک «نرمش قهرمانانه» را برای مقابله با سیاست نوین آمریکا و امنیتی‌سازی ایران، دال بر عدم‌پذیرش هنجارهای بین‌المللی برگزیدند تا از این طریق ضمن حفظ منافع ملی ایران، صلح‌آمیز بودن فعالیت‌های هسته‌ای هم برای جهان به اثبات برسد.

متأسفانه، دستگاه دیپلماسی هسته‌ای کشورمان در این مدت، حداقل طی 12 سال با راهبری دیپلمات‌هایی در جریان بود که با ادعای مذاکره در چارچوب امکانات نه آرزوها، با اعتماد و باور به ظواهر، از حقوق قانونی کشورمان در عرصه بین‌الملل صرف‌نظر کردند. مروری بر برجام این واقعیت را نشان می‌دهد که دست‌کم 100 حق هسته‌ای ملت ایران در چارچوب برجام از بین رفته است که در این میان 20 حق به طور ابدی، 18 حق بدون سقف زمانی، 40 حق به مدت 15 سال و 16 حق به مدت 10 سال توسط مذاکره‌کنندگان ایرانی از ملت ایران سلب شده است. از جمله اقدامات تعهد شده در برجام که با اهداف راهبردی کشور در زمینه فناوری هسته‌ای همخوانی نداشته و قابلیت‌های زیرساختی کشور را تحت‌تاثیر قرار می‌دهد می‌توان به موارد ذیل اشاره کرد[1]:

  1. انصراف از حق نگهداری، بهره‌برداری و بازفرآوری سوخت مصرفی:

«ایران تمایل دارد تمامی سوخت مصرف شده برای تمام نیروگاه‌های تولید برق و تحقیقاتی کنونی و آینده

خود را، برای نگهداری یا فرآیندهای بعدی، آنگونه که در قرارداد مربوطه‌ای که به موقع خود با کشور

دریافت کننده ، مطابق با قوانین و قواعد ملی، منعقد خواهد شد، به خارج از کشور ارسال کند.[2]»

سوخت مصرف شده در رآکتور‌های هسته‌ای حاوی مواد ارزشمندی می‌باشد. یک قرص 30 گرمی اکسید اورانیوم به عنوان سوخت، انرژی معادل 3 تن زغال سنگ را دارا می‌باشد. اگر این سوخت مصرف‌شده بازفرآوری شود و پلوتونیوم حاصل به صورت سوخت MOX در یک رآکتور هسته‌ای تولید برق، مورد استفاده قرار گیرد؛ همین قرص کوچک، انرژی معادل 150 تن زغال سنگ را دارا خواهد بود. علاوه بر این از سوخت بازفرآوری شده ایزوتوپ‌های مفید دیگری که ارزش پزشکی و صنعتی دارند نیز حاصل می‌شود. متاسفانه در برجام چنین قابلیت ارزشمندی نه تنها از کشورمان گرفته شده بلکه اجازه نگهداری از سوخت مصرفی نیز از ایران سلب شده است؛ در صورتی که با مذاکره مقتدرانه می‌توانست سازوکار شفافی جهت استفاده صلح‌‌‌آمیز از سوخت مصرفی توسط ایران در‌‌نظر گفته شود.

 

  1. انصراف از حق غنی‌سازی در سایت فردو:

«به مدت 15 سال، ایران در فردو هیچ گونه فعالیت غنی سازی اورانیوم یا تحقیق و توسعه مربوط به

غنی سازی اورانیوم نخواهد داشت و هیچ گونه مواد هسته‌ای در آن نگهداری نخواهد کرد.[3]»

مرکز هسته‌ای فردو، به دلیل استقرار در عمق 60 متری صخره‌های سنگی از ایمنی بالایی برخوردار است. به همین جهت احتمال آسیب‌پذیری آن در برابر هرگونه تهاجم هوایی و موشکی را تقریبا به صفر رسانده است. به نظر می‌رسد یکی از مهم‌ترین دلایل حساسیت غربی‌ها و تلاش برای تعطیلی آن، همین مسئله می‌باشد. طبق هیچ معاهده حقوقی، هیچ کشوری در توسعه زیرساخت‌های مسالمت‌آمیز هسته‌ای خود محدودیتی ندارد و علت واگذاری این زیرساخت کلیدی هسته‌ای کشورمان سؤالی است که باید از مذاکره‌کنندگان برجام و تیم آقای ظریف پرسید.

  1. انصراف از حق تحقیق و توسعه در صنعت هسته‌ای:

برخلاف تاکیدات مکرر مقام معظم رهبری مدظله العالی در خصوص حفظ تحقیق و توسعه صنعت هسته‌ای[4]، در چارچوب بندهای 37 و 38 از پیوست1 برجام، ایران حق دارد که فقط در مورد سانتریفیوژهای IR6 و IR8 آن هم با شرایط و محدودیت‌های متعدد تحقیق و توسعه داشته باشد. در دیگر عرصه‌های تحقیق و توسعه نیز برجام اجازه داده تا ایران یک تحقیق و توسعه کاریکاتوری داشته باشد؛ بندهای 35 و 36 از پیوست1 این واقعیت را هویدا می‌کند؛ در حالی که تحقیق و توسعه غنی‌سازی فقط هنگامی رنگ واقعی به خود می‌گیرد که در قالب زنجیره‌های 164تایی باشد.

  1. در نظر نگرفتن راهبرد‌های ابلاغی از سوی مقام معظم رهبری مدظله العالی در خصوص ظرفیت 190هزار سو[5]:

یکی از سؤالات اساسی این است که نیاز حقیقی کشور درباره برنامه غنی‌سازی چه میزان است؟ عدد 190هزار سو، عددی در حدود ظرفیتی است که شامل تامین نیاز یک سال سوخت نیروگاه بوشهر می‌باشد. به عبارتی دیگر اگر ما هیچ برنامه‌ای جهت ارتقای توان تولید برق هسته‌ای کشور به جز نیروگاه 1000مگاواتی بوشهر نداشته باشیم و صرفا بخواهیم سوخت مورد نیاز این نیروگاه را تامین کنیم به 190هزار سو ظرفیت غنی‌سازی نیاز داریم. طبق توافق انجام شده، ایران طی 10 سال، ظرفیت غنی‌سازی خود، صرفا در نطنز را تا ظرفیت 5060 سانتریفیوژ نسل1 نصب‌شده نگه خواهد داشت[6]. یعنی ظرفیتی حداکثر تا 6072 سو که به هیچ‌وجه قابل مقایسه با نیاز واقعی کشور نیست.

  1. انصراف از حق غنی‌سازی 20 درصد:

توان فنی و زیرساختی تولید سوخت 20 درصد U235، یکی از دستاوردهای ارزشمند جمهوری اسلامی در دوره فشارهای سنگین ناشی از تحریم‌های هسته‌ای بود که به همت شهدای گرانقدری همچون شهید شهریاری حاصل شد. سوخت 20درصد از نیازهای اجتناب‌ناپذیر کشور به منظور درمان حدود یک میلیون بیمار سرطانی در سال و کاربردهای دیگر می‌باشد که تامین آن با نرخ‌های جهانی و از طریق واردات به هیچ عنوان مقرون به صرفه نمی‌باشد. طبق برجام سوخت 20 درصد مورد نیاز کشور تا 15 سال با نرخ بازارهای بین‌المللی در دسترس ایران قرار خواهد گرفت[7].

راهبرد مذاکره در نظام سیاسی جمهوری اسلامی ایران، عملاً باهدف رفع تحریم‌های ظالمانه و مقابله با تهدیدات رسانه‌ای دنیا علیه کشورمان آغاز شد و در این مسیر منطقی نیست از یکسری مسائل زیرساختی صنعت هسته‌ای کشورمان در نظام بین‌الملل صرفاً به دلیل تهدیدات نظام استکبار جهانی صرف‌نظر کنیم. شاید در این مسیر، در شرایط استثنایی با شروط مشخص و برای دوره زمانی معین برخی دستاورد‌های غیر‌راهبردی قابل معامله باشند؛ اما به‌هیچ‌عنوان نمی‌توان از اهداف راهبردی و بنیادین صرف‌نظر کرد. متأسفانه این راهبرد در تیم مذاکره‌کننده سابق، جای خود را با خودباختگی و تسلیم تعویض کرد، درحالی‌که با طبق بیانیه «نرمش قهرمانانه» مقام معظم رهبری مدظله العالی، راهبرد مذاکره اگر به‌درستی صورت پذیرد می‌تواند بسیاری از تهدیدات را به فرصت تبدیل کند. مذاکره‌ای به تعبیر آقای ظریف خیانت‌آمیز و به تعبیر ما ساده‌لوحانه و غیرهدفمند است که با عجله و انصراف از بسیاری دستاورد‌های راهبردی کشور باشد.

 

«هر کسی بگوید در یک تعهد بین‌المللی می‌شود تضمین گرفت، خودش عوام است.»

روشن‌ترین پاسخ به این ادعای بی‌مبنای آقای ظریف، شرایط و ضمانت‌های چندلایه‌ای گروه 1+5 از ایران برای لغو تحریم‌ها است[8]:

  1. گذشت 8 سال از توافق یا تأیید آژانس
  2. انطباق لغو تحریم‌ها با رویکرد آمریکا نسبت به دیگر دولت‌های فاقد سلاح هسته‌ای تحت NPT
  3. عدم مخالفت کنگره با لغو تحریم‌ها (عملاً با ورود کنگره اقدام دولت برای لغو تحریم‌ها غیرقانونی خواهد بود.)

بر اساس موارد ذکر شده در برجام، اگر ایران به تعهدات خود پایبند نباشد طرف غربی با حفظ برجام و بدون نقض آن می‌تواند تحریم‌ها را برگرداند.

Suspicion را اروپایی‌ها در لحظه آخر وارد برجام کردند و معاونان من بدون اینکه به من خبر بدهند موافقت کردند.

وندی شرمن، عضو ارشد هیأت مذاکره‌کننده‌ی آمریکا در نشستی در اندیشکده ویلسون (2 فروردین 1396) طی اظهاراتی تحقیرآمیز، عمق فریب‌کاری آمریکایی‌ها در مذاکرات با هیأت ایرانی را به نمایش گذاشت. این مقام آمریکایی گفت: «1+5 و اتحادیه اروپا توافق کردند تحریم‌های هسته‌ای را lift کنند که در زبان انگلیسی به معنای suspend (تعلیق‌کردن) است.» هدف اصلی و اجتناب‌ناپذیر جمهوری اسلامی در فرایند مذاکرات لغو تحریم‌ها بود نه توقف، تعلیق یا چشم‌پوشی.

تأسف هر ایرانی از عدم لغو تحریم‌ها در برجام در جایی به اوج می‌رسد که به اظهارات وزیر خارجه وقت آمریکا یک روز پس از توافق وین (24 تیر 1394) توجه کند، جان کری در جمع خبرنگاران اظهار داشت: «نکته خیلی مهم آن است که قطعنامه 1929 شورای امنیت که قطعنامه‌ای است که ما را به اینجا رساند و تحریم‌ها را به جریان انداخت، به‌صورت خاص می‌گوید اگر ایران وارد مذاکره شود و حتی اگر توافق نکند و صرفاً وارد مذاکره شود، تحریم‌ها لغو می‌شود؛ آنها نه‌تنها وارد مذاکره شده‌اند؛ بلکه یک توافق هم انجام دادند.‌» [9]

لازم است به آقای ظریف یادآوری کنیم، اشکالات فنی متن توافق به لحاظ بار حقوقی کلمات صرفاً متوجه واژه تعلیق نیست. عبارات کلیدی دیگری مانند: چگونگی موفقیت‌آمیز بودن Successful Implementation (اجرای موفقیت‌آمیز)، ابعاد و دامنه کمی و کیفی Full implementation (اجرای کامل) و ماهیت منحصراً صلح‌آمیز به‌جای کاملاً صلح‌آمیز (Exclusively Peaceful) و غیره همگی مبهم و به نفع طرف مقابل است.

تمام صورت‌جلسات مذاکرات را برای رهبری می‌فرستادیم، ایشان هر‌ وقت می‌خواستند نظر می‌دادند و هر وقت نمی‌خواستند نظر نمی‌دادند.

نمونه‌‌هایی از تدابیر و رهنمود‌‌‌های مقام معظم رهبری مدظله العالی در خصوص مذاکرات هسته‌ای نشان می‌دهد ایشان بر مجموعه‌ای از نکات تأکید جدی داشتند که این نکات عبارت‌اند از:

  • دغدغه جدی[10] (از فریب، دروغ، نقض عهد و حرکت در خلاف جهت صحیح دشمن)
  • اصرار بر عدم عقب‌نشینی[11]
  • توانایی در نمایش عظمت ملت ایران در مذاکرات[12]
  • رعایت خطوط قرمز به طور مستمر[13]
  • دفاع از هویت و عظمت ملت ایران[14]
  • عدم انفعال[15]
  • عدم اعتماد به دشمن [16]
  • عدم‌پذیرش زور و تحمیل و تهدید[17]
  • عدم‌پذیرش تحقیر[18]
  • حفظ هیبت ملت ایران و نظام جمهوری اسلامی[19]

توافق وین، ویژگی‌های حداقلی یک توافق خوب را نتوانست احراز کند. از جمله ویژگی‌های یک توافق معمولی می‌توان به موارد ذیل اشاره کرد:

  1. تناسب داده و ستانده:

مذاکرات تیم آقای ظریف در شرایطی انجام شد که هیأت ایرانی اعتماد کامل به آمریکا داشت و متقابلاً بی‌اعتمادی کامل آمریکا به ایران را شاهد بودیم. در چنین شرایطی امتیازات اعطا شده از سوی ایران قابل مقایسه با طرف غربی نیست.

  1. تعریف سازوکار مشخص برای ضمانت اجرای حفظ توافق:

ضمانت اجرای ایران برای 1+5 این است که بر اساس مفاد برجام اگر ایران مرتکب نقض برجام شود، آنها می‌توانند با حفظ برجام و بدون نقض آن تحریم‌ها را برگردانند؛ این بدین معناست که با وجود بازگشت تحریم‌ها ایران همچنان باید متعهد به برجام باشد. در مقابل هیچ‌گونه ضمانتی برای ایران در برابر تعهدات طرف غربی قید نمی‌شود.

  1. حفظ حریم هویتی و خطوط قرمز امنیتی کشور:

دربندهای 75 و 76 برجام چنین آمده است: «در پیشبرد اجرای برجام، اگر آژانس دررابطه ‌با مواد و فعالیت‌های اعلام نشده یا فعالیت‌های مغایر با برجام که فراتر از پروتکل الحاقی است و در محل‌هایی که تحت موافقت‌نامه‌های جامع پادمان یا پروتکل الحاقی اعلام نشده‌اند (همه جای ایران) نگرانی‌هایی داشت، از ایران درخواست شفاف‌سازی می‌کند و در مقابل ایران توضیحاتی ارائه می‌دهد.» این بدین معناست که اگر توضیحات ایران، آژانس را قانع نکرد آژانس اعلام می‌کند که قصد بازرسی از محل مشخصی را دارد و این به معنای بررسی محل‌های مورد نظامی، امنیتی و راهبردی ایران از سوی آژانس است.

  1. عدم برخورد استثنایی:
    • اعمال NPT استثنایی: موکول نمودن برخورداری ایران از حقوق NPT به «اجرای موفقیت‌آمیز برجام»[20]
    • حقوق هسته‌ای استثنایی: بسیار کمتر از دیگر اعضای NPT در عرصه‌های مختلف از جمله: محدودیت‌های متعدد در کم و کیف غنی‌سازی، سلب حق در مورد آب سنگین، سلب حق در مورد بازفرآوری و…
    • نظارت و بازرسی استثنایی: تعبیه بیش از 50 منفذ و دریچه برای دسترسی و بازرسی از هر مکان (نظامی، حساس و…) مورد نظر آژانس که کاملا غیرمتعارف و فراتر از پروتکل الحاقی است.[21]
    • برخورد استثنایی آژانس: تعطیلی غنی‌سازی در فردو[22]، تعطیلی رآکتور آب‌سنگین با اورانیوم طبیعی[23]، سلب اختیار از ایران درمورد مواد غنی‌شده 20 درصد و 5 درصد[24] و…
  2. در نظر نگرفتن شواهد و پیشینه عملکرد طرف مقابل:

مواردی مثل معاهده کیوتو و قرارداد TPP از جمله معاهداتی هستند که در آمریکا یک رئیس‌جمهور آن را امضا و رئیس‌جمهور بعدی آن را لغو کرده است. همچنین نامه سرگشاده‌ی 47 سناتور جمهوری‌خواه مجلس سنای ایالات متحده به مقامات جمهوری اسلامی در اسفند 1393 در خصوص عدم ضمانت این توافق از جمله شواهد دقیق است.

موارد فوق تنها نمونه‌های معدودی از سهل‌انگاری‌های آقای ظریف و تیم مذاکره‌کننده ایشان بوده است. توافق وین، با هیچ‌کدام از خطوط قرمز و رهنمود‌هایی که مقام معظم رهبری مدظله العالی در خصوص مذاکرات گوشزد می‌کردند همخوانی نداشته و اظهارات آقای ظریف در خصوص هماهنگی تمامی برنامه‌ها با رهبری، تسلط به متن قرارداد و نبود تضمین در قراردادهای بین‌المللی در جایگاه عمل منطقی به نظر نمی‌رسد.

کمال کاویانی، عضو فعال بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق علیه‌السلام


[1] حق به کارگیری موارد نامبرده در صنعت هسته‌ای مطابق ماده4 معاهده منع  اشاعه سلاح‌های هسته‌ای (NPT) می‌باشد.

[2] بند 17 پیوست یک برجام: اقدامات مرتبط با هسته ای

[3] بند 45 از پیوست یک برجام: اقدامات مرتبط با هسته ای

[4] بیانات مقام معظم رهبری در دیدار نخبگان علمی جوان (28 مهرماه 1395)

[5] بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با مسئولین نظام (16 تیرماه 1393)

[6] بند 2 از مقدمه و مفاد عمومی برجام

[7] بند 7 از بخش مقدمه و مفاد عمومی برجام

[8] بند 23 از بخش مقدمه و مفاد عمومی برجام

[9] John Kerry,Iran accord address and presser. Delivered 14 july 2015. Austria center

[10] بیانات مقام معظم رهبری در دیدار فرماندهان بسیج سراسر کشور: 28 آذر ماه 1392

[11] همان

[12] بیانات مقام معظم رهبری در دانشگاه افسری امام حسین (ع): 30 اردیبهشت 1394

[13] همان

[14] بیانات مقام معظم رهبری در دیدار معلمان و فرهنگیان سراسر کشور (16 اردیبهشت 1394)

[15] بیانات مقام معظم رهبری در دانشگاه افسری امام حسین (ع): 30 اردیبهشت 1394

[16] بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با مداحان اهل بیت (ع): 20 فروردین 1394

[17] بیانات مقام معظم رهبری در دیدار معلمان و فرهنگیان سراسر کشور (16 اردیبهشت 1394)

[18] همان

[19] همان

[20] بند 4 از مقدمه و مفاد عمومی برجام برجام

[21] بند 74 و 75 از پیوست1برجام: اقدامات مرتبط با هسته‌ای

[22] بند 45 از پیوست 1برجام: اقدامات مرتبط با هسته‌ای

[23] بند 3 از پیوست 1برجام: اقدامات مرتبط با هسته‌ای 00

[24] بند 57 از پیوست 1برجام: اقدامات مرتبط با هسته‌ای