1. رشد تقاضای نفت در اقتصاد جهانی و امتیاز کشورهای صادرکننده
آمارهای بینالمللی نشان میدهد که رشد مستمر اقتصاد دنیا و بهخصوص کشورهای نوظهور اقتصادی، تقاضای نفت را بیش از پیش افزایش داده و همین امر سبب افزایش قیمت آن در اقتصاد جهانی شده است. این در حالی است که اقتصاد غرب در رکودی بیسابقه فرو رفته است و پیشبینیها میگویند که با خروج اقتصاد غرب از رکود، تقاضای نفت از آنچه که هست بازهم بالاتر خواهد رفت. طبیعی است که هرچه تقاضای نفت بالاتر رود، وابستگی کشورهای واردکننده نفت به کشورهای صادرکننده بیشتر خواهد شد و این امتیاز مثبتی برای کشورهای صادرکننده نفت خواهد بود. البته به شرطها و شروطها…
2. الان کجا هستیم؟
«جمهورى اسلامى ایران، منابعش بر طبق آنچه که تا امروز اکتشاف شده است از همه کشورهاى دنیا بیشتر است؛ این خیلى چیز جذابى است براى مصرفکنندگان نفت در دنیا، براى دستگاههاى استکبار که رگ حیاتشان به حاملهاى انرژى، به نفت و گاز وابسته است. بنابراین ایران کشورى با یک چنین ثروتى است. آنها تا چهار سال دیگر، تا 10 سال دیگر، تا 15 سال دیگر نفتشان تمام میشود؛ اما جمهورى اسلامى بر طبق منابعى که تا امروز اکتشاف شده است، تا 80 سال دیگر نفت و گاز دارد؛ این خیلى جذاب است. کشورى در اوج قله دارایى نفت و گاز؛[1]».
با این حال چرا قدرت جمهوری اسلامی ایران در استفاده از نفت به عنوان ابزاری برای مواجهه با تهدیدات دشمن آنقدر پایین است؟ چرا نمیتوانیم در برابر تهدیدات و زورگوییهای دشمن از نفت به عنوان ابزاری برای تهدید استفاده کنیم؟ پاسخ روشن است: «بودجه کشور ما متأسفانه از دهها سال پیش به این طرف، وابسته به نفت است. این روش را همه اقتصاددانهاى دلسوز رد میکنند؛ این روش در کشور ما عادت شده است. نفت را استخراج کنند، بفروشند، از پول آن، کشور را اداره کنند؛ این شیوه غلطى است[2]».
وابستگی شدید دولت به درآمدهای نفتی پیامدهای بدی را برای جامعه به همراه داشته است و کشور را نیازمند به این درآمدها کرده است و عملا بجای آنکه نفت برای ما به عنوان ابزاری برای تهدید باشد، با آن ما را تهدید میکنند. این خیلی دردناک است. «ما باید به جایى برسیم که اگر یک روزى به خاطر قضایاى سیاسى، اقتضائات سیاسى، یا اقتضائات اقتصادى در دنیا، اراده کردیم که صادرات خودمان را مثلاً براى مدت 15 روز یا یک ماه متوقف کنیم، بتوانیم. شما ببینید این کار چه قدرت عظیمى را براى یک کشور تولیدکننده نفت به وجود مىآورد که یک وقت اگر اراده کرد، بگوید آقا من از امروز تا 20 روز نفت صادر نمیکنم. ببینید چه حادثهاى در دنیا به وجود مىآید. امروز ما نمیتوانیم این کار را بکنیم، چون به این درآمد احتیاج داریم. اگر یک روزى اقتصاد کشور از درآمد نفت و صادرات نفت بریده شود، این توان را ملت ایران و نظام اسلامى در ایران به دست خواهد آورد؛ که تأثیرگذارىاش در دنیا فوقالعاده است. ما باید به اینجا برسیم. این چیزى است که تا امروز پیش نیامده است. البته کار آسانى هم نیست، کار بسیار مشکلى است[3]».
این مساله تنها معضلی نیست که وابستگی به درآمدهای نفتی برایمان ایجاد کرده است. در نگاه اول به نظر میرسد که هر کشوری که درآمدهای حاصل از نفت و یا منابع طبیعی زیادی داشته باشد، میتواند در رشد اقتصادی بر دیگران سبقت بگیرد، اما بسیاری از اقتصاددانان اعتقاد دارند که علت اصلی فقر و عقبماندگی بسیاری از کشورهای دارای منابع طبیعی، داشتن این منابع و اتکای آنها به این منابع است، چیزی که از آن به «نفرین منابع» نیز تعبیر شده است[4]. اقتصاد ایران تا حد زیادی از این مساله مستثنی نبوده است و علت اصلی آن نبود هدفگذاری صحیح در استفاده از منابع در مدیریت اقتصاد کشور بوده است.
3. چرا نفرین منابع؟
خرج بیرویه درآمدهای حاصل از منابع طبیعی و وارد کردن آنها در اقتصاد، باعث ایجاد تورم میشود و همین تورم موجب افزایش تقاضای پول داخلی میشود و لذا کاهش ارزش پول را به همراه دارد. از طرفی بخشهای غیرنفتی کمکم تضعیف شده و نابود میشوند، لذا تولید بخشهای تجاری غیرمرتبط به منابع کمتر از مقدار اولیه آنها خواهد شد. این معضل چیزی است که در ادبیات اقتصادی به بیماری هلندی معروف است، اتفاق ناگواری که اولین بار هلند با آن مواجه شد و اقتصاد این کشور را تا مرز نابودی پیش برد[5]. کشور ما نیز از این بیماری در امان نبوده است. تورمهای زیاد، کاهش ارزش پول، افزایش بیرویه واردات و غیره همگی ثمرات ورود بیرویه درآمدهای نفتی در اقتصاد کشور است. چیزی که از آن به عنوان مشکل ساختاری اقتصاد ایران یاد شده است.
از طرفی کار ناپسندیدهای که در سالهای اخیر انجام دادهایم، استفاده از درآمدهای نفتی برای نیازهای مصرفی بوده است. کشوری که نتواند نیازهای مصرفی خودش را تولید و مجبور باشد از منابع طبیعی خودش استفاده کند، کشوری ناتوان است. «خرج کردن درآمدهای نفتی برای کارهای روزمره کشور عملی غیرعاقلانه و ضرری حقیقی است. باید درآمدهای نفتی را به عنوان ذخایر و میراث کشور و ملت، به سرمایهای ماندگار تبدیل کنیم که در این صورت منابع و ذخایر نفتی، واقعاً به نقطه قوت کشور تبدیل خواهد شد[6].» البته این مساله برای پژوهشگران جای بحث دارد که درآمد نفت را باید چگونه مصرف کرد؟
4. آیندهای نه چندان دور!
تصور کنید که الان سال 2020 میلادی است. اقتصاد جهانی رشد زیادی کرده است و تقاضای نفت بسیار بالاست. بسیاری از چاههای دنیا توانایی تولید نفت ندارد. نفت آمریکا و بسیاری دیگر از کشورهای نفتخیز تمام شده است. تنها عده محدودی از کشورها نفت صادر میکنند. اما این کشورها دو دسته شدهاند. دسته اول کشورهایی هستند که وابستگی شدیدی به درآمدهای نفتی دارند و دسته دوم کشورهایی هستند که بینیاز از درآمدهای نفتی اقتصاد خود را مدیریت میکند. مواجهه واردکنندگان نفت با کشورهای دسته اول اینگونه است که آنها را تهدید میکنند که اگر خواسته ما را برآورده نکنی، از تو نفت نمیخریم و این کشورها از ترس و ناتوانی به هر ذلتی تن میدهند. اما مواجهه دنیا با کشورهای دسته دوم متفاوت است. آنها را تکریم میکنند، به خواستههایشان پاسخ مثبت میدهند و از آن میترسند که مبادا این کشورها از صادرات نفت به آنها خودداری کند. این عدم وابستگی به درآمدهای نفتی همان شرطها و شروطها است. شرط سیادت و آقایی… .
5. اقتصاد بدون نفت یا اقتصاد بینیاز از درآمدهای نفتی؟
چه بخواهیم و چه نخواهیم تا 80 سال آینده نفت و گاز داریم. پس اقتصاد بدون نفت برای ایران معنا ندارد؛ مگر روزی که نفت ما تمام شود و از هیچ جایی نتوانیم نفت تامین کنیم. آنچه برای ما اهمیت دارد، این است که کشورمان بدون نیاز به درآمدهای نفتی بتواند خود را مدیریت کند و اگر روزی اراده کرد که نفت را صادر نکند، بتواند این کار را انجام دهد. و گرنه نفت به عنوان یک موهبت الهی میتواند تاثیر زیادی در رشد و توسعه اقتصادی ایفا کند و باید از این بابت که این نعمت عظیم در اختیار ما است خدا را شاکر باشیم.
6. چه باید کرد؟
توجه به تولید ملی، حمایت از کار و سرمایه ایرانی یکی از مهمترین ارکان رسیدن به قلههای ترقی و اوج اقتدار جمهوری اسلامی ایران است. حمایت ما از تولید، کار و سرمایه ملی میتواند نقش عظیمی در خوداتکایی و عدم وابستگی به درآمدهای نفتی ایفا کند و نتیجه دلخواه ما را به همراه آورد. «ما باید بتوانیم از کارِ کارگر ایرانى حمایت کنیم؛ از سرمایه سرمایهدار ایرانى حمایت کنیم؛ و این فقط با تقویت تولید ملى امکانپذیر خواهد شد. سهم دولت در این کار، پشتیبانى از تولیدات داخلىِ صنعتى و کشاورزى است. سهم سرمایهداران و کارگران، تقویت چرخه تولید و اتقان در کار تولید است. و سهم مردم که به نظر من از همه اینها مهمتر است، مصرف تولیدات داخلى است. ما باید عادت کنیم، براى خودمان فرهنگ کنیم، براى خودمان یک فریضه بدانیم که هر کالایى که مشابه داخلى آن وجود دارد و تولید داخلى متوجه به آن است، آن کالا را از تولید داخلى مصرف کنیم و از مصرف تولیدات خارجى بهجد پرهیز کنیم[7].»
مساله دوم توجه به تولیدات دانشبنیان است. «باید روزى برسد که این ملت بتواند از دانش خود ثروت تولید کند. آن وقت خودِ آن ثروت به پیشرفت دانش کمک خواهد کرد… دائماً همافزایى بهوجود مىآید[8]».
مساله سوم حمایت از صادرات غیرنفتی است. یکی از ویژگیهای مهم صادرات این است که ضمن درآمدزایی برای کشور، ظرفیت تولید در کشور را بالا برده و اشتغالزایی به همراه دارد.
مساله چهارم تمرکز بر انرژیهای نو و جایگزین انرژیهای فسیلی و بهخصوص انرژی هستهای است. این حق مسلم نسلهای آتیماست که از ابتکارات و خلاقیتهای امروز ما بهره ببرند. بعید نیست که در آیندهای نه چندان دور، انرژیهای متداول امروزی دیگر پاسخگوی نیاز بشر نباشد. به همین دلیل توجه به انرژیهای جایگزین میتواند نقش بسیار موثری در آینده کشور ما ایفا کند. هر چند که امروز در انرژی هستهای توانایی زیادی به دست آوردهایم، اما تازه در آغاز کار قرار داریم. باید مرزهای دانش هستهای را همچون هستههایش بشکافیم. «آن کسانى که توانستهاند انرژى هستهاى را به دست بیاورند، در آینده نهچندان دورى خواهند توانست سرنوشتِ انرژى دنیا را در دست داشته باشند[9].»
مساله پنجم توجه بیش از پیش به صندوق توسعه ملی و استراتژیهای بلندمدت آن است. باید بتوان با بهرهگیری از این صندوق و رفع موانعی که بر سر راه اهداف شکلگیری این صندوق است، بینیازی خود به درآمدیهای نفتی را تثبیت کنیم.
مساله آخر اینکه هدفمندی یارانهها و همچنین اصلاح نظام مالیاتی از جمله مهمترین اموری هستند که میتوانند در بینیازی کشور از درآمدهای نفتی تاثیر بهسزایی داشته باشند. اجرای بهینه هدفمندی یارانهها و بهسامان رساندن آن، نقش بسیار زیادی در الگوی مصرف انرژی خواهد داشت و میتواند بسیار موثر باشد. به همین صورت تقویت نظام مالیاتی و تامین کامل بودجه دولت از دیگر الزامات بینیازی از درآمدهای نفتی است.
[1] امام خامنهای، بیانات در حرم مطهر رضوی، 1/1/91
[2] امام خامنهای، بیانات در حرم مطهر رضوی، 1/1/90
[3] امام خامنهای، بیانات در حرم مطهر رضوی، 1/1/90
[4] پل استیونس، نفرین منابع یا نعمت منابع
[5] همان
[6] بیانات مقام معظم رهبری در بازدید از پژوهشگاه وزارت نفت، 22/12/90
[7] پیام نوروزی مقام معظم رهبری در سال 1391
[8] بیانات مقام معظم رهبری، 5/6/1387
[9] بیانات مقام معظم رهبری، 18/11/85