حضور گسترده و پرشور مردم ولایتمدار ایران در انتخابات 24 خرداد و انتخاب «حاج شیخ حسن روحانی» به ریاست جمهوری اسلامی ایران را به ملّت ولایتمدار و سربلند ایران، تبریک و تهنیت عرض می نماییم. شرکت 72/7 درصد از مردم در انتخابات، نشانه ی اعتماد بالای مردم به نظام مقدس جمهوری اسلامی است؛ نشانه ی نشاط، شادابی و امیدواری مردم به آینده است؛ نشانه ی دغدغه مندی مردم برای پیشبرد اهداف انقلاب اسلامی و تعالی کشور است.
الحمدلله مردم با لبیک به فرمان امام امّت حضرت خامنه ای کبیر، حماسه ی سیاسی را محقق کردند. بنابه اذعان رسانه های خارجی از جمله بی بی سی، «پیروزانتخابات، رهبرایران بود». حال، نوبت تحقق حماسه ی اقتصادی توسط دولت جدید است. امیدواریم رئیس جمهور منتخب ملّت، از اولین روز خدمت خود در جایگاه ریاست قوه مجریه، در پی تحقق حماسه ی اقتصادی باشد و طبق وعده هایی که در تبلیغات انتخاباتی خود داده بود، انتظارات مردم را برآورده کند و مشکلات اقتصادی و معیشتی را برطرف نماید. إن شاءالله.
اما نکات مهمی وجود دارد که ذکر آنها نیز لازم به نظر می رسد:
1. جناب هاشمی رفسنجانی، در اولین جلسه ی مجمع تشخیص مصلحت نظام که پس از انتخابات 24 خرداد برگزار شد، این انتخابات را دموکراتیک ترین انتخابات دنیا و انتخاباتی بدون هیچ شبهه خواند؛ که البته سخنی بجا و به حق است.
اما سؤالی که باید از ایشان پرسید، این است که در سال 88 :
شورای نگهبان که همین شورای نگهبان[آیت الله جنّتی] بود؛ وزارت کشور که همین وزارت کشور[دولت احمدی نژاد] بود؛ چرا در آن انتخابات، تقلب شده بود، ولی این انتخابات، دموکراتیک ترین و بی شبهه ترین !!!؟
ظاهراً منطق جناب هاشمی، این است که اگر کاندیدای مورد نظرش پیروز انتخابات شود، پس یعنی انتخابات، یک انتخابات دموکراتیک و بدون شبهه است؛ اما اگر کاندیدای مورد نظرش پیروز انتخابات نشود، معتقدند که تقلب شده و مهندسی آراء صورت گرفته! [هر زمان به یک رنگ]
و این نظام مظلوم جمهوری اسلامی است که چهار سال پیش به اتهام جابه جایی 11 میلیون رأی، زخم فتنه ی موسوی و کروبی و خاتمی [به فرماندهی خاندان هاشمی] را چشید؛ اما همین نظام مظلوم، امروز پای 250 هزار رأی بیشتر از 50 درصد کاندیدای پیروز ایستاد. میرحسین موسوی و طرفدارانش می توانستند ادعای جابه جایی 11 میلیون رأی را در انتخابات 88 بکنند!!! اما آیا رأی نیاورندگانِ انتخابات 92 نمی توانند ادعای جابه جایی 250 هزار رأی را بکنند و انتخابات را به دور دوم بکشانند!؟ زنهار که حزب الله سرافراز و مظلوم و پیرو مکتب روح الله(ره) بخواهد چنین اتهامی به نظام اسلامی موردنظر حضرت ولیعصر(عج) بزند. این از شگفتی همان نظام مظلومی است که در سال 88 به دیکتاتوری متّهمش کرده بودند؛ نظام مظلومی که در سال 88 به خاطر خودخواهی و اقتدارطلبی اقلیتی فتنه گر، هزینه های زیادی متحمّل شد؛ خون بسیجیان و نیروهای انتظامی ریخته شد؛ هتک حیثیت نظام شد؛ به امام(ره) و رهبر عزیزتر از جانمان اهانت شد؛ به روز قدس اهانت شد؛ عاشورای حسینی با اهانت به امام حسین(علیه السلام) همراه شد؛ دل مؤمنین به درد آمد؛ دشمن امیدوار شد…
اولین خیر و برکت نتیجه ی انتخابات 92 ، اثبات دروغ بودن ادعای تقلب در انتخابات 88 بود.
به هرحال این کلام به حقّ امام خامنه ای [در نمازجمعه 1388/3/29] به جناب هاشمی رفسنجانی هم اثبات شد که: «جمهوری اسلامی اهل خیانت در آراء مردم نیست.»
2. نتیجه ی انتخابات 92 برای دشمنان جمهوری اسلامی، مایه بُهت و حیرت بود؛ چراکه انتظار پیروزی کاندیدای مورد حمایت هاشمی رفسنجانی را نداشتند و دائماً بر نمایشی بودن انتخابات و اِعمال مهندسی آراء تأکید می کردند. نتیجه ی این انتخابات موجب شد تا دشمن هم اعتراف به سلامت انتخابات در نظام جمهوری اسلامی بکند. پاکدستی وامانتداری جمهوری اسلامی به همه ی دنیا اثبات شد. روسیاهی، خفّت و شرمندگی برای کسانی باقیماند که در سال88 نظام اسلامی را متّهم به تقلب می کردند. اما امروز چه حرفی برای گفتن دارند!؟ باید از مردم بابت فتنه88 عذرخواهی کنند؛ باید از محضر بقیه الله و نایب برحقّش عذرخواهی کنند که حماسه ی شیرین 40 میلیونی مردم در سال 88 را تلخ کردند؛ باید از درگاه الهی استغفار و توبه کنند. اما آیا توبه از گناه بزرگی که اثرات جبران ناپذیری در جامعه داشته، پذیرفتنی است؟ پاسخ خون های ریخته شده در سال 88 را چه کسی باید بدهد؟ با توبه ی این آقایان، آیا شهید غلام کبیری، زنده می شود؟ شهدای فتنه 88 زنده می شوند؟ آیا مادر و فرزند بی گناهی که در جریان اغتشاشات 25 خرداد 88 کشته شدند، به جمع خانواده شان برمی گردند؟ آیا هزینه هایی که در عرصه ی بین الملل به نظام وارد شد، به راحتی جبران می شود؟ آبی را که بر زمین ریخته شد، چگونه می توان جمع کرد؟
تنها اقدام شایسته، محکومیت فتنه گران 88 است که زمان آن را مصالح نظام اسلامی تعیین می کند و ما تابعیم.
3. اما نکته ی مهم دیگر که متوجه اصلاح طلبان است، اینکه اصلاح طلبان [خدای نکرده] تصور نکنند که نتیجه ی انتخابات 92 به معنای پیروزی اصلاحات است؛ خیر، مطلقاً اینچنین نیست. جناب حجت الإسلام والمسلمین شیخ حسن روحانی از اعضای جامعه روحانیت مبارز است و هیچ عضویتی در جریانات اصلاح طلب ندارد.
اتفاقاً باید گفت که اجماع اصلاح طلبان در کناره گیری محمدرضا عارف برای حمایت از آقای روحانی، به معنای پایان حیات سیاسی اصلاحات در ایران است. چراکه با توجه به آراء بسیار اندک کاندیدای اصلاحات[یعنی آقای عارف]، اصلاح طلبان مجبور به حمایت از یک کاندیدای میانه رو و اعتدالگرا و از نیروهای راست سنّتی شدند. به تعبیر دیگر، خود را آویزان یک فرد غیراصلاحاتی کردند تا شاید بتوانند یک نفس مصنوعی به کالبد بی جان اصلاحات وارد کنند و حیثیت بربادرفته ی خود را بازگردانند. ضمن اینکه خود آقای روحانی، هم در هنگام اعلام کاندیداتوری[پیش از انتخابات] و هم در اولین نشست خبری[پس از پیروزی در انتخابات] اذعان کرد که فردی «فراجناحی» است و مقیّد به حزب و جریان خاصی نیست.
4. امّت حزب الله طبق روال همیشگی از رئیس جمهور منتخب ملّت، حمایت همه جانبه می کند. در اخلاق مداری رأی نیاورندگانِ انتخابات 92 همین بس که در این چند روز پس از اعلام نتایج انتخابات، همه به آقای روحانی تبریک گفتند؛ اما در انتخابات سال 88 ، جز امام خامنه ای و مردم، هیچکدام از اپوزیسیونِ مدعی اخلاق، به آقای احمدی نژاد که 25 میلیون رأی داشت، تبریک نگفتند[حتی آقای کاندیدای مستقل]؛ بلکه در طول این چهارسال از هیچ گونه تخریب وسیاه نمایی دولت دریغ نکردند.
قرآن می فرماید: «بازگشت همه ی امور به سوی خداست.» خداست که ظالم را در وقت مقتضی به سزای اعمالش می رساند؛ چراکه کارگردانی و مدیریت صحنه، با خودِ خداست…
valian.milad3@gmail.com