1- یکی از تفاوتهای اصلی نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران با دیگر نظامهای دنیا در این است که نظام جمهوری اسلامی ایران بر پایه و حمایت مستمر مردم شکل گرفته است ولی دیگر نظامهای دنیا برپایه قدرتهای مختلف چون فردی (دیکتاتوری)، خانوادگی، حزبی، قدرتهای خارجی و… شکل و قوام پیدا کردهاند.
با نگاه مختصر و اجمالی بر بیانات امام خمینی رحمتاللهعلیه بنیانگذار نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران این نکته کاملا مشهود است. شاهد آن هم توجه ویژهی ایشان بر تودههای مردم، هستههای مقاومت، پابرهنگان و… است. یا مکرر دیده شده است که ایشان مشکلات بزگ داخلی و خارجی که با سیاست و نظامهای حکومتی به سختی قابل حل بوده است را با در میان گذاشتن با مردم و کمک گرفتن از آنان حل کرده است (تشکیل بسیج، سپاه، کمیته امداد و…).
این نکته ریشه در ادبیات اسلامی ما دارد و نیز استاد شهید مرتضی مطهری به استناد آیه ولایت به صورت کامل به این موضوع میپردازد و بیان میکند که اگر در نظام اسلامی مردم به صورت بصیر در صحنه وجود داشته باشند، هیچ امکان انحراف و شکستی برای انقلاب و اسلام وجود ندارد.
2- به نظر میرسد یکی از مسائل جدی که در ایام انتخابات در گذشته و حال شاهد آن بوده ایم، توجه نکردن به روش تبلیغات است. علاوه بر رعایت صداقت و واقعبینی در ارائه شعارها آن چه شاید کمتر مدنظر قرار گرفته، این است که به شیوه تبلیغات نیز به عنوان یک اصل نگاه شود، نه فقط ابزار و وسیلهای برای رسیدن به هدف که همانا پیروزی در عرصه رقابت است. به عبارت دیگر خود تبلیغات در نگاه اسلامی و گفتمانی، موضوعیت دارد.
اما آنچه به عنوان یک آسیب در شیوه تبلیغات میتوان از آن یاد کرد، اعلان شعارهایی یکسویه است که تنها دولت را موظف ارائه خدمات به مردم نشان میدهد. گفتنی است دولتها البته تا حد زیادی میتوانند در بهبود یا وخامت اوضاع کشور تأثیرگذار باشند، و از این رو لازم است اهتمام جدی نسبت به امور مملکت داشته باشند. اما در نظامی مردمسالارانه که مردم جزئی غیرقابل اغماض در آن و بلکه اساس همه تحولاتاند، ارائه الگوهای غربی در شیوههای تبلیغاتی که تنها ملاک، رأیآوری است ولو به هر قیمتی، یک جریان تربیتی تخریبی و ضد ارزش به دنبال دارد. یعنی تبلیغاتی که در آن تنها و تنها این جمله تکرار شود که: «من قول میدهم که برای شما این کار را بکنم یا آن کار را» و «2ساله و 6 ماهه و 100 روزه و از فردای انتخابات تمام مشکلات را حل خواهم کرد!» و «کلید تمام مشکلات در دست من است!» اثری جز متوقع، تنبل، منفعتجو و رفاه طلب بار آوردن امت مسلمان انقلابی درپی نخواهدداشت.
3- این را نمیتوان انکار کرد که هم اکنون انقلاب اسلامی در اوج نبرد با هیمنه کفر و شرک و نظام طاغوت است. در شرایط جنگی هم بیتدبیری است از دشمن غافل شدن و به دنبال نان و نمک بودن. اگر لحظهای به بهانه آباد کردن دنیای خود دست از نبرد کشیدیم، شکستی جبرانناپذیر در پیش خواهدبود. ممکن است این غفلتها روزی کار دستمان بدهد. روزی که دیگر دیر شده است و ذائقهها تغییر کرده است.
کاش میشد یک کاندیدا با دمیدن در روحیه امید و نشان دادن قلههای پیشرفت و تعالی این گونه با مردم سخن بگوید: «اگر به من رأی دهید، تازه اول کار است. باید همت و کار مضاعف کرد، روزی چندین ساعت اضافهتر کار کرد، بهرهوری را بالا برد و از سویی کمتر مصرف کرد و خورد و خوابید». این یک سوال اساسی است که آیا با دنیا خواهی و عافیتطلبی میشود حماسه آفرید؟ اگر میگوییم «حماسه»، بدون همت مضاعف و کار مضاعف و کار جهادی و استقامت نمیتوان به پیش رفت. البته این معنای تحمل فقر و تنگدستی و فشار نیست، بلکه تعبیری صحیح از زنده نگه داشتن روحیه حرکت و جهاد در بین آحاد مردم برای دستیابی به پیشرفتهای روزافزون خواهدبود.
این رویکرد در شیوههای تبلیغات انتخاباتی نامزدها، موجب تغییر ذائقه عمومی جامعه میشود به گونهای همانند جوامع به ظاهر پیشرفته و مادیگرای غربی که مردم فقط از دولتهای خود توقع دارند و احقاق حق میکنند و هیچ وظیفه و تکلیفی را بر دوش خود در برابر یک تفکر و یا یک آرمان نمیدانند. تکلیفی که در جامعه اسلامی نسبت به حاکمیت بر دوش امت نهاده شده است. از طرف دیگر دولتها در این گونه جوامع، پس از رأی آوری ناگزیرند با استفاده از سازوکارها و قوانین کنترلی و محدودکننده و البته تا حدی غیر انسانی (از جمله اخذ مالیاتهای سنگین و عوارض و …) مردم را تحت فشار قرار دهند و به کار و فعالیت بیشتر وادار کنند. حال آن که این گونه فشارها خلاف مشی اسلام است.
اسلام برای خودآگاه بودن و خودجوش بودن فرد ارزش بالایی قائل است و شاید یکی از اهداف حکومت اسلامی نیز همین پشتیانی و کمک به حرکت مردم به صورت خودجوش باشد؛ مردمی که خود را در برابر حکومت اسلامی دارای مسؤولیت و مکلف میدانند. این گونه میتوان تعبیر بهتری از یک نظام مردمسالاری دینی ارائه نمود.