بسم الله الرحمن الرحیم

 

 

﴿ وَلَا تَرْکَنُوا إِلَى الَّذِینَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّکُمُ النَّارُ وَمَا لَکُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ أَوْلِیَاءَ ثُمَّ لَا تُنْصَرُونَ | و به ستم‏پیشگان گرایش نیابید که آتش دوزخ به شما خواهد رسید و در برابر خداوند سرورى ندارید، و یارى نیز نخواهید یافت‏. هود ۱۱۳﴾

 

 

ملت شریف و کارگزاران ایران اسلامی

 

 

پس از گذشت چهل‌و‌سه سال از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی و تلاش‌های شبانه‌روزی دشمنان ملت ایران برای به‌ زانو درآوردن نظام اسلامی، امروز نتیجه «مقاومت همه‌جانبه» ملت شریف ایران، شکست فشارهای ظالمانه و اهداف خبیثانهٔ دشمنان بوده است؛ دست‌یابی به فناوری‌های نوین در صنعت و انرژی هسته‌ای، پیشرفت‌های شگرف در عرصه نظامی و خودکفایی در حوزه های گوناگون، پیوستن به معاهدهٔ شانگهای، ساخت واکسن کرونا و حل مشکل واردات آن به کشور همه دست‌آوردها و پیروزی‌های واقعی و ملموس «مقاومت حداکثری ملت ایران و نظام اسلامی» با وجود متحمل شدن هزینه‌های فراوان است.

 

با این اوصاف اما رویکرد «سازش» که مقابل ایدهٔ «مقاومت» است، تجربهٔ تلخ برجام نافرجام را نصیب تاریخ پرافتخار انقلاب اسلامی نموده است؛ تجربه‌ای که در دورهٔ اجرایی شدن آن سند، رفاه اقتصادی پایدار برای ملت ایران ممکن نشد ؛ در واقع برجام نه تنها به خواسته‌های دولت مردان وقت، که حتی به اهداف درون‌متنی خویش نیز نزدیک نشد. به همین سبب معتقدیم برجام سند تاریخی شکست «دولت‌مردانِ کدخدا پرست» بوده است.

 

امروز و پس از روی کار آمدن دموکرات‌های آمریکایی، بیش از هر زمان دیگری مشخص است که مجادلهٔ ایران با غرب و آمریکا، یک مجادلهٔ سیاسی-حقوقی نیست، بلکه یک جدال تمدنی-تاریخی است. اتکاء برجام به مجادلهٔ حقوقی-سیاسی و بی‌توجهی به ابعاد تمدنی این پیکار، موجب خسارات محض غیرقابل جبران شده است. اصرار دموکرات‌های کنگرهٔ آمریکا بر احیاء سریع برجام ۲۰۱۵ برای بازگرداندن ایران به آن نقطه و اعتراف به اینکه سیاست فشار حداکثری موجبات تقویت ایران را فراهم کرد، نشانه‌هایی برای فرارسیدن موسم اتخاذ یک «تصمیم سخت سیاسی» در بدنهٔ حاکمیتی کشور است.

 

این تصمیم سخت سیاسی باید مشخص کند در شرایطی که آمریکای بایدن نیز همچون آمریکای ترامپ، بر استمرار سیاست‌های تحریمی خود اصرار داشته و حتی در ظاهر حاضر به لغو تحریم‌ها در همان سطح مندرج در توافق‌نامهٔ برجام نیست، تضمین عدم خروج از توافقنامه را نمی‌دهد و انجام گام‌به‌گام تعهدات با هدف راستی‌آزمایی دوطرفه را قبول نمی‌کند و در حالی که سه کشور اروپایی‌ نیز پس از خروج آمریکا از برجام هیچ اقدام مثبتی انجام نداده‌اند و تمام و کمال خطوط مدنظر آمریکا را دنبال کردند، اساساً ایران چه نفعی از توافق جدیدی که همهٔ ابعاد آن به حضور یا عدم حضور آمریکا بستگی دارد خواهد برد؟

 

ما معتقدیم عهدِ جدید دولت سیزدهم با ملت ایران در فرایند تشکیل دولت و همچنین سیاست تحسین‌برانگیزش در گره‌نزدن مسائل کشور به مذاکره و توافق با غرب، ایجاب می‌کرد که رویکرد امتیازدهی به جهان‌خواران را «متوقف» نماید. به نظر ما پاشنهٔ آشیل دولت سیزدهم از همان ابتدا عدم اتخاذ سیاست صحیح پیرامون برجام بوده است؛ به همین سبب امروز هرگونه بازگشتی به نقطهٔ برجام را، بازگشت به یک نقطهٔ شکست تلقی می‌کنیم.

 

دولت‌مردان سیزدهم باید متوجه باشند در هرگونه توافقی که پای آمریکا در میان باشد، خصوصا زمانی که تنها دو سال از ریاست جمهوری بایدن باقی مانده و جمهوری خواهان در یک قدمی کنگره آمریکا هستند، «ضمانت حقوقی-سیاسی» هیچ معنایی نداشته و از نظر حاکمان فعلی و آتی این کشور «کاغذپاره‌ای» بیش نیست! این را تجربهٔ تلخ برجام به ما آموخت و امروز موسم به‌کارگیری این آموخته‌هاست.

 

بسیج دانشجویی ضمن حمایت از دل‌سوزی و امانت‌داری مذاکره‌کنندگان کشورمان، قطعا «عدم توافق» را بهتر از هرگونه «توافق بد» می‌داند‌ و با صدای رسا هشدار می‌دهد دولت خبیث آمریکا با هیچ توافقی تحریم‌ها را لغو نخواهد کرد؛ به همین سبب نیز اصرار سیاست‌مداران بر توافق سریع را برنمی‌تابد و احیاء برجام را سیاست شسکت‌خورده تلقی می‌کند. توصیهٔ أکید به تصمیم‌گیران کشور این است که از تجربهٔ تاریخی برجام عبرت بگیرند و با اتکاء بر روح مقاومت دینی، موجبات پیشرفت این مرز و بوم را فراهم آورند و مصالح کشور را به نمایش های کوتاه مدت تبلیغاتی مقدم بدانند.

 

والسلام علی من التبع الهدی