هو الحبیب
مذاکره یا اعتماد . . .
در این متن، این موضوع مورد بررسی قرار گرفت که تصمیم رهبر معظم انقلاب درباره مذاکره با آمریکا ریشه قرآنی دارد. لذا ابتدا آیه مد نظر را که در باره نوع رابطه با استکبار است را طبق تفسیر المیزان بررسی کردیم و بعد به موضع گیری های امام خامنه ای در این زمینه پرداختیم.
آیه 113 سوره مبارکه هود
وَلاَ تَرْکَنُواْ إِلَى الَّذِینَ ظَلَمُواْ فَتَمَسَّکُمُ النَّارُ وَمَا لَکُم مِّن دُونِ اللّهِ مِنْ أَوْلِیَاء ثُمَّ لاَ تُنصَرُونَ
و به کسانی که ستم کردهاند (دین خدا را نپذیرفتهاند) اعتماد نکنید که آتش دوزخ به شما میرسد و در سرای آخرت جز خدا برای شما دوستانی یاری رسان نیست و آن گاه است که از سوی هیچ کس یاری نمیشوید.
در لغتنامه صحاح درباره ماده” رکن” گفته : مصدرش رکون میشود که به معنای میل کردن به سوی چیزی و تسکین دادن خاطر به وسیله آن است . مصباح گفته : رکون به معنای اعتماد است . و حق مطلب این است که رکون به معنای صرف اعتماد نیست ، بلکه اعتمادی است که توأم با میل باش . بنابراین، رکون به سوی ستمکاران، یک نوع اعتمادی است که ناشی از میل و رغبت به آنان باشد، حال چه این رکون در اصل دین باشد، مثل اینکه پارهای از حقایق دین را که به نفع آنان است بگوید، و از آنچه که به ضرر ایشان است دم فرو بندد و افشاء نکند، و چه اینکه در حیات دینی باشد مثل اینکه به ستمکاران اجازه دهد تا به نوعی که دلخواه ایشان است در اداره امور مجتمع دینی مداخله کنند و ولایت امور عامه را به دست گیرند، و چه اینکه ایشان را دوست بدارد و دوستیش منجر به مخالطت و آمیزش با آنها شود و در نتیجه در شؤون حیاتی جامعه و یا فردی از افراد اثر سوء بگذارد. رکون به این معنا است که در امر دین و یا حیات دینی طوری به ستمکاران نزدیک شود که نزدیکیش توأم با نوعی اعتماد و اتکاء باشد، و دین و خدا و یا حیات دینی را از استقلال در تاثیر انداخته، و از آن پاکی و خلوص اصلیش ساقط کند .
منظور از ستمکاران إِلَى الَّذِینَ ظَلَمُواْ در آیه، کسانی نیست که صرفا ظلمی از آنان سرزده باشد، و گرنه باید تمامی مردم را شامل شود، زیرا از عده معدودی معصومین که بگذریم تمامی مردم سهمی از ظلم را دارند، و با این حال دیگر معنایی برای نهی نمیماند. و نیز افاده میکند که مقصود از ستمکاران آن عدهای هم که دائما کارشان ظلم باشد نیست. بلکه منظور از إِلَى الَّذِینَ ظَلَمُواْ کسانی اند که علامت و سردمدار ظلم باشند . مضمون این آیه نهی رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) و امت او است از رکون به کسی که به عنوان و علامت ظلم شناخته شده باشد، به اینکه به سوی او میل و در امر دین و حیات دینی بر ظلم او اعتماد کنند.
(تفسیر سوره هود، المیزان، علامه طباطبائی.)
بیانات رهبر معضم انقلاب در دو دیدار در تاریخ های 12/8/72 و 11/8/73
حالا عده ای ساده لوح این گوشه و آن گوشه بنشینند و حرفی بزنند ، نقّی بزنند ، قلمی روی کاغذ بیاورند که چرا با آمریکایی ها دشمنید؟ تا کی ؟ نمیفهمند دنیا چه خبر است، نمی فهمند که توقع این دشمنِ افزون خواهِ مغرورِ کم خردِ بی حکمت چیست. تصور می کنند همین که ما روابط و مذاکراتمان را با آمریکا شروع کردیم ، همه مشکلات تمام خواهد شد . نه آقا ، قضیه این نیست. بله، آمریکایی ها میگویند ، در اظهارات رسمی اظهار میکنند که ما آماده مذاکره با ایرانیم. مذاکره برای چه ؟ معلوم است، مذاکره برای این که راهی و کانالی برای فشار آوردن روی دولت ایران پیدا بشود. مذاکره را برای این میخواهند. چه مذاکره ای؟ ما کاری با شما نداریم، ترسی از شما نداریم، هیچ محبتی به شما نداریم . شما کسانی هستید که در روز روشن ، جلوی چشم همه مردم دنیا ،هواپیمای مسافربری ما را به بهانه دروغ و واهی سرنگون کردید ، چند صد نفر آدم را کشتید، حتی عذر خواهی هم نکردید.
هیچ رابطه محبت و عطوفت و دوستی بین ما و آمریکا نیست. رابطه نفرت از طرف ما و رابطه خصومت و خباثت آمیز از طرف آنهاست.( 12/8/72 )
مظهر استکبار و استبداد جهانی ، همان دولت آمریکاست. . . . علت برگشتن اغلب انقلاب ها این بود که آن پیوند تحمیلی میان قدرت فائقه ی حکومت متجاوز و مستبد آمریکا، با این کشور منقطع نشده بود. چون رابطه ای برقرار بود خود این رابطه موجب می شد که طرف قوی تر ، از آن رابطه استفاده بکند و مرتب روی طرف ضعیفتر فشار بیاورد و بالاخره آنها را وادار کنند که میدان را به نفع اینها خالی کنند و میکردند. و البته آخرین رشته ارتباط ممکن بین انقلاب و بین آمریکا در قضیه لانه جاسوسی قطع شده است.(11/8/73)
اگر دقتی در روش قرآن داشته باشیم میبینیم راهی را که رهبر انقلاب در مبارزه با آمریکا در پیش گرفته است منطبق بر روشی است که قرآن امر به آن میکند.
و این یعنی ما کوچترین رابطه ای که اعتماد آور باشد (مانند سفارت ) را با علم ظلم که آمریکا باشد نمیخواهیم چون این باعث برگشتن انقلاب می شود و طبق نص قرآن در همین آیه این اعتماد به مثابه این است که ما آتش را لمس کرده ایم.