بسیج دانشجویی دانشگاههای امام صادق علیه السلام، دانشگاه تبریز، دانشگاه صنعتی سهند، دانشگاه شهید چمران، دانشگاه اصفهان و دانشگاه فردوسی از رئیس رسانه ملی خواستند بدون توجه به طعنهها و سنگاندازیها در برابر تحریم صداوسیما مقاومت کرده و قانونشکنیهای دولت را پیگیری قانونی کند. نامهی ارسالی به جناب آقای علی عسگری، رئیس سازمان صدا و سیما، را در ادامه مطالعه میکنید:
بسم الله الرحمن الرحیم
جناب آقای مهندس علی عسگری، ریاست محترم سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی
سلامعلیکم
همانطور که مستحضرید، در هفتههای گذشته سریال گاندو به شکل غیرقابل انتظاری توانست رضایت مخاطبان رسانه ملی را به دست بیاورد و علاوه بر مخاطبان ثابت تلویزیون، طیف جدیدی از مخاطبان را پای این رسانه بنشاند. از نقاط مثبت گاندو میتوان ساعتها سخن گفت اما در کنار نکات مثبت فیلم، این کارنامه ضعیف سایر تولیدات سیمای جمهوری اسلامی در عرصه سریالسازی است که باعث شده گاندو به مانند تک ستارهای در یک بیابان برهوت بدرخشد؛ کارنامهای که در آن به جز استثنائاتی از جنس گاندو، سایر تولیدات یا در کسب رضایت مخاطب ناموفق بودهاند و یا برای به دست آوردن آن، محتوا و مضمون را قربانی کردهاند. در یک تولید رسانهای تناسب بین ارائه محتوا و ایجاد جذابیت میتواند موفقیت محصول تولید شده را تضمین کند، معیاری که بر اساس آن میتوان گاندو را یکی از موفقترین آثار سالهای اخیر صداوسیمای جمهوری اسلامی دانست. گاندو نه مسألهمندی و محتوای کلیدیاش را فدای جذابیت کرد و نه ایجاد جذابیت برای مخاطب را به فراموشی سپرد و به این شکل توانست یکی از مسائل اساسی انقلاب اسلامی را با زبان روایت رسانهای، با طیف وسیعی از مخاطبان به اشتراک بگذارد. البته اگر بخواهیم از مهمترین دستاورد گاندو سخن بگوئیم باید به این نکته اشاره کنیم که گاندو فرزند زمانه خویش است و از مطرح کردن مسائل چالشی و کلیدی امروز کشور هراسی ندارد. در روند عمومی سریالهای تولیدی صداوسیما تا به امروز، این کنشگری فعالانه و غیرخنثی جایی نداشته و گاندو را از این لحاظ میتوان تغییردهنده مسیر حرکت سریالسازی در صداوسیما دانست؛ مسیری که اگر دنبال شود رسانه ملی را به نقطه ایدهآل خود نزدیک و نزدیکتر خواهد کرد. اگرچه این روند و مسیر جدید برای صداوسیمای جمهوری اسلامی و در نتیجه کلیت نظام و مردم، مفید و ایدهآل است اما در عین حال این انتخاب جدید منافع عدهای را هم به خطر میاندازد. ریشه بخش اعظمی از حملات سیستماتیک و منظم به سریال گاندو را هم بایستی در همین چارچوب تحلیل کرد؛ باید قبول کرد که گاندو به مثابه یک روند، تهدیدی جدی برای مصلحتبازانی است که با ژستهای تقلبی سالهاست در حال فریب افکار عمومی هستند، آنان که آشیانهشان را بر جهالت مردم بنا کرده و کابوسشان این است که مردم چیزی بیشتر از آنچه که آنها میخواهند، بدانند!
با وجود استقبال گسترده مخاطبان، عدهای با واکنشهای تند و شتابزدهشان علیه گاندو، طعم شیرین تولید یک سریال مسألهمند و جذاب در صداوسیمای جمهوری اسلامی را در کام تولیدکنندگان و مخاطبان سریال تلخ کردند آن هم فقط به خاطر این که بارقههایی از بیعملی و بیخاصیتیشان در گاندو منعکس شده بود. عدهای که البته حق داشتند عصبانی باشند، گاندو زبان به گفتن حقایقی باز کرده بود که باطن خیلی از این مدعیان را عیان و نفاقشان را آشکار میکرد و طبیعی است که حمله ناجوانمردانه به گاندو، منطقیترین رفتار این مجسمههای نفاق برای جلوگیری از ادامه این روند در صداوسیمای جمهوری اسلامی بود!
این فشارهای رسانهای که گاه زبان تهدید هم به خود میگرفت، ظاهرا حالا در عمل هم اجرایی شده و کار به تحریم اقتصادی صداوسیما رسیده است چنان که شخص دوم مملکت دیکتاتورمآبانه بودجهی آتی سازمان صداوسیما را منوط به تایید نمایندگانش در شورای نظارت بر صداوسیما میکند و رسماً قانون اساسی مملکت را زیر پایش لگدمال میکند! جالب اینجاست که همین تحریمکنندگان صداوسیما صبح تا شب، از این دم میزنند که تحریمهای آمریکا علیه ایران تروریسم اقتصادی است و حالا خود این مشی تروریستی ترامپ گونه را در قبال یک نهاد داخلی دنبال میکنند! انگار در قدم زدنها و گفت و شنودهایشان با جان کری و موگرینی راه و رسم تروریسم اقتصادی و تحریم را خوب یادگرفتهاند و حالا دارند با تحریم صداوسیما پیش کدخدایشان درس پس میدهند! به راستی چه دلیلی دارد که شخص اول قوه مجریه کشور اینقدر از گفته شدن روایت ماجرای یک جاسوس عصبانی شود که بودجه نهاد رسمی رسانهای کشور را به گروگان بگیرد؟ چرا روایت یک اقتدار امنیتی، حال و احوال یک کابینه امنیتی را اینقدر پریشان کرده است؟ مگر چه راز مگویی فاش شده که نباید میشده؟!
حکایت، حکایت آن بیچارهای است که صورت خودش را در آینه دید و وقتی از تماشای چهرهاش وحشتزده شد، زد و با مشت آینه را خُرد کرد! دولتی که شش سال از عمرش را بر روی یک دیپلماسی فشل و منفعلانه قمار کرده و چیزی جز کاپ اخلاق برجام نصیبش نشده است، حالا در آینه، تحمل تماشای ماحصل و دستاوردهای خودش را ندارد و از تماشای آن وحشت میکند و جالب اینکه به جای اصلاح عملکردش با مشت آینه را هدف گرفته است! اینکه در مواردی عدهای جاسوس فرصت جولان دادن در دولت را پیدا میکنند و از طعم آدامس اقای رییس جمهور هم خبر دارند و حتی از دفتر آن شخص آشنا به مسائل امنیتی هم سر درمیآورند، تلخ است اما تلختر این است که این ایرادات و اشکالات امنیتی را یکسره نفی کنیم و مشکل را فقط و فقط از آینه ببینیم؛ اینکه برجام عملاً هیچ سودی برای ملت ایران نداشت و حتی پول بلوکه شدن کشور را هم برجام آزاد نکرد تلخ است اما تلختر این است که این واقعیات اظهر من الشمس را انکار کنیم و باز مشتهایمان را نثار آینه کنیم!
هیچ واقعیتی تلختر از انکار واقعیت نیست و انکار واقعیت دقیقاً همان کاری است که بلندگوهای رسانهای دولت در حال انجامش هستند و برای حذف این واقعیتهای تلخ هیچ خط قرمزی هم برای خود قائل نیستند، یک روز خشاب توییتهایشان را بر سر راویان حقیقت خالی میکنند و روز دیگر این راویان حقیقت را تحریم نموده و گروکشی اقتصادی میکنند!
ریاست محترم صداوسیمای جمهوری اسلامی! تهدیدها و حالا دیگر باید گفت تحریمهای دولتیها چیزی را هدف نگرفته مگر استقلال صداوسیما؛ استقلالی که اگر رسانه ملی ذرهای از آن فاصله بگیرد دیگر نخواهد توانست به رسالتش در قبال آرمانهای انقلاب اسلامی عمل کند و به یک رسانهی بیخاصیت و خنثی بدل خواهد شد که عملاً چیزی جز عروسک خیمه شب بازی سیاستبازانِ ریاکار نخواهد بود!
از شما خواهشمندیم که حرکت در مسیری که با «گاندو» آغاز کردهاید را بدون توجه به طعنهها و سنگاندازیها ادامه دهید و در برابر دیکتاتوریهای قرون وسطایی از جنس تحریم صداوسیما، مقاومت کنید و این قانونشکنیهای آشکار مدعیان حقوق دانستن را مصرّانه پیگیری قانونی کنید تا خدایی ناکرده این دست قانونشکنیها و قلدرمآبیهای متوهمانه به یک اپیدمی تبدیل نشود. جنبش دانشجویی هم همراه با آحاد ملت شریف ایران در این مسیری که شروع کردهاید با شما همراه خواهد بود و از استقلال رسانه ملی دفاع خواهد کرد.
و منالله التوفیق
بسیج دانشجویی دانشگاه تبریز
بسیج دانشجویی دانشگاه صنعتی سهند
بسیج دانشجویی دانشگاه شهید چمران
بسیج دانشجویی دانشگاه اصفهان
بسیج دانشجویی دانشگاه فردوسی
بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق علیه السلام