1- مناقشه اصلی امروز در انتخابات ریاست جمهوری تقابل دو گفتمان سازش و مقاومت است. هر دو جبهه نمایندگانی در میان کاندیداها دارد که از این رویکرد حمایت کرده و به طرح و بسط آن میپردازند. البته عده ای دیگر نیز هستند که راه سوم؛ سکوت یا حرکت میان حق و باطل را در پیش میگیرند و از شفاف نمودن موضع خود در این عرصه پرهیز میکنند.
2- مسئله و مشکل غرب با ایران حل شدنی نیست! انقلاب ایران با شعار «نه شرقی نه غربی، جمهوری اسلامی» روی کار آمد و بنای خود را از ابتدا بر عدم وابستگی به قدرتهای عالم و نفی سلطه زورگویان نهاد.
مشکل غرب و در رأس آن آمریکا با ایران وجود جمهوری اسلامی است نه چیز دیگری. چرا که انقلاب اسلامی منافع مستکبران را در سراسر عالم تحت الشعاع قرار داده و اساس سلطهپذیری را زیر سئوال برده است. اگر جمهوری اسلامی بخواهد از این شعار و هدف خود کوتاه بیاید به ۳۴ سال حرکت مستحکم خود، خون۳۰۰ هزار شهید، امید تودههای کثیر امت اسلامی و جبهه مستضعفین عالم و … پشت کرده است. حال آیا آنها از این خواسته خود کوتاه میآیند و آیا این مسئله قابل حل یا معامله است؟
3- انرژی هستهای در مواجهه ما با غرب بهانهای بیش نیست. آنها زمانی حملات تروریستی در کشورهای دیگر – نظیر آرژانتین و آلمان و بلغارستان- را بهانه حمله به ایران قرار میدادند، زمانی دیگر نقض حقوق اقلیتها- نظیر بهائیان و همجنسبازان-، زمانی اجرای احکام اسلامی – نظیر اعدام- ، زمانی مسئله هستهای، زمانی دیگر مسئله انتخابات و اینک همه اینها را با هم بهانه تهاجم به ایران قرار داده است.
دشمن نشان داده هیچگاه از چالش با ایران در طول سالهای پس از انقلاب کوتاه نیامده و دست از خباثت خود بر نداشته است. اگرچه بهانهها متعدد بوده ولی هیچکدام تا کنون رفع نشده است، چرا که حیاتِ گفتمان غرب در تقابل با ایران، به چالش کشیدن آن و رفتار بحران زیست آن است.
در حقیقت تقابل ایران با غرب، تقابل تاریخی جبهه حق با باطل است که تنها با نابودی جریان باطل یا تسلیم شدن جبهه حق پایان خواهد پذیرفت. اینک دست و پا زدن غرب برای به زانو در آوردن ایران نشان میدهد دشمن تمام تلاش خود و همه اهرمهایش را برای نبرد نهایی به کار گرفته است. ما اکنون در پشت خیمههای دشمن هستیم. او فریب، نیرنگ و دروغ را بر سر نیزه تحریم کرده، همپیمانان خارجی خود را به یاری فراخوانده، عناصر مرعوب و سست داخلی را به کار گرفته و اینک منتظر رفتار سپاه جبهه حق یعنی من و تو است. اینک تصمیم ما در انتخابات مشخص خواهد کرد که ما کدام مسیر را انتخاب خواهیم کرد: ضربه آخر به خیمه دشمن یا بازگشت به اردوگاه خویش!