امیرالمومنین در خطبه 131 نهجالبلاغه که به خطبه «منبریه» معروف است، شاخصههایی را مطرح میکنند که ما سعی داریم در این چند شماره توجه خاصی نسبت به آن داشته باشیم. حضرت علی علیهالسلام این ویژگیها را به دو گروه اعلام میدارند:
1- شخصی که خود را برای انتخاب از سوی مردم عرضه میکند؛
2- مردمی که میخواهند اصلح و شایستهترین شخص را انتخاب کنند.
یعنی در دوران ما کسی که کاندیدا میشود باید ببیند که چنین ویژگیهایی دارد یا نه. و ضمنا مردم هم باید ببینند که این ویژگیها در چه کسی جمع شده است.
1) دوری از حب قدرت و حکومت
اللهم انّک تعلم انّه لم یکن الذی کان منّا منافسه فی سلطان و لا التماس شیء من فضول الاحکام… (خداوندا تو میدانی جنگ و درگیری ما برای بهدست آوردن قدرت و حکومت و دنیا و ثروت نبود). امیرالمومنین میفرمایند اگر قرار است شخصی پا به عرصه میدان کاندیداتوری بگذارد، حواسش باشد اگر به خاطر بهدست آوردن قدرت و حکمرانی است، اصلا وارد این صحنه نشود.
لذا اولین ویژگی کاندیدای انتخاباتی این است که در خود ببیند، اگر حب مال و دنیا دارد در این عرصه قدم نگذارد و این همان فریاد بهشتی مظلوم است که «ما شیفتگان خدمتیم نه تشنگان قدرت». این کلام امیرالمومنین آویزه گوشمان باشد که فرمودند: این دنیا جایگاه آمدن و رفتن است نه جایگاه آمدن و ماندن و مردم در آن دو دسته هستند، عدهای که دنیا را میخرند و طلاقش میدهند، پس جان خود را آزاد میکنند و عدهای خود را به نکاح دنیا در میآورند، پس خود را گرفتار و در بند آن میکنند.
2) دغدغه دین داشته باشد
در ادامه این خطبه حضرت میفرمایند: ولکن لنرد المعالم من دینک… (بلکه میخواستیم نشانههای حق و دین تو را به جایگاه خویش بازگردانیم). پس دومین موردی که یک نامزد انتخاباتی باید واجد آن باشد، دغدغه دین است. اگر کسی برای اعتلای دین برنامهای مدون و قابل اجرا نداشته باشد اصلا صلاحیت ندارد.
3)اصلاح مادی و معنوی در جامعه
و تظهر الاصلاح فی بلادک… (و در سرزمینهای تو اصلاح را ظاهر کنیم). حضرت در این فراز از خطبه این حدیث را تفسیر میکنند که فرمود: «لا معاد لمن لا معاش له» یعنی اگر شرایط اقتصادی و اجتماعی مساعد برای مردم فراهم نشود، زمینه کمال یافتن آنها هم کمرنگ میشود. در این فراز حضرت میخواهند اثبات کنند که «کاد الفقر ان یکون کفرا» آری! فقر چه اجتماعی و چه اقتصادی نزدیک است که به کفر منتهی شود.
در این عبارت آنگونه که از شرح این خطبه برمیآید این است که منظور از اصلاح، عمران و آبادی است، نه آنچه همانند آنها در سالهای گذشته تحت عنوان «اصلاحات و سازندگی» شاهد آن بودیم. اینگونه آبادانی بیش از سازندگی و ارتقا و اعتلا، تخریب و نابودی است. اما آیا این کلام قرآن را نشنیده بودند که «یریدون لیطفئو نورالله بافواههم و الله متم نوره…». پس اصلاح در این فراز یک معنای کاملا مادی ندارد، بلکه آبادانی مادی است که در کنار آن زمینه برای تعالی روحی و دینی و معنوی نیز وجود داشته باشد.
ادامه دارد…