پیشنوشت: تأسیس حزب و تشکیلات اصیل اسلامی، یکی از مسائل مهمی بود که دلسوزان انقلاب، آن را برای ادامه راه ضروری میدانستند. شهید بهشتی یکی از این دلسوزان بود که در این زمینه اقدام به تأسیس حزب جمهوری نمود. حزب جمهوری، حزبی فراگیر بود که میخواست به عنوان نمایندهی اسلامگرایان در برابر احزاب التقاطی و الحادی آنزمان به ایفای نقش بپردازد. به دلیل اهمیت این موضوع، به بررسی حزب جمهوری و حوادث رخ داده در آن تا زمان انحلال میپردازیم.
17 سال پس از آنکه شهید بهشتی از لزوم همکاری و تعاون در اسلام سخن گفت، پنج روحانی بلندپایه ایران پایهگذار حزبی شدند که میتوان لقب تاثیرگذارترین حزب سالهای ابتدایی انقلاب را به آن داد. حجج اسلام سید علی خامنهای، شهید باهنر، شهید بهشتی، اکبر هاشمی و موسوی اردبیلی نام پنج روحانی برجستهای بود که بنای حزب را یک هفته پس از انقلاب گذاشتند و در همان ابتدا، دکتر بهشتی را به عنوان دبیرکل انتخاب کردند.
2 فروردین، اولین فراخوان راهپیمایی حزبی بود که ظرف چند ماه توانسته بود چندین میلیون نفر عضو، جذب خود کند. صدها هزار نفر در شهرهای مختلف به حمایت از حکومت جمهوری اسلامی و به دعوت حزب جمهوری اسلامی به خیابانها ریختند؛ اما هنوز جای یک نفر در حزب کم بود. شهید مرتضی مطهری، که ایشان را میتوان یکی از مؤثرترین روحانیان در جریان انقلاب دانست، از ابتدا وارد حزب جمهوری نشدند که این قضیه حرف و حدیثهای فراوانی را در پی داشت.
هنوز یک سال از تأسیس حزب نگذشته بود که سیل تهمتها و تخریبها به سوی حزب و اعضایش، خصوصا دکتر بهشتی آغاز شد. شهید بهشتی، «غربگرا» و «سرمایهدار» لقب گرفت. اما ایشان در برابر تخریبها کوتاه نیامدند و فعالیت در حزب جمهوری را با قدرت ادامه دادند.
یک اتفاق ناگوار برای حزب، شکست حزب در اولین انتخابات ریاست جمهوری پس از کنار گذاشته شدن نامزد اصلی آنها از سوی امام بود. اما این شکست با توصیه حضرت روحالله برای شرکت در انتخابات مجلس، مقدمه پیروزی حزب در به دست گرفتن اکثر کرسیهای مجلس شورای اسلامی شد.
مجلس اول که در آن برهه به دست یاران حزب جمهوری اداره میشد، درست در مقابل خط انحرافی بنی صدر قرار داشت. به همین خاطر، صحنه سیاست روزهای آغازین انقلاب به صحنه درگیریهای بیپایان یاران بنی صدر و یاران حزب جمهوری اسلامی بدل گشت. اما دیری نپایید که بنی صدر توسط مجلس اول عزل شد. هنوز جوهر این عزل خشک نشده بود که آیتالله بهشتی و72 یار او در انفجار هفتم تیر به شهادت رسیدند.
حزب که بعد از آن انفجار، دبیرکل خود را از دست داده بود، از حرکت نایستاد و آیتالله خامنهای را به دبیرکلی انتخاب کرد. دوره جدید حزب را میتوان دورهای کمفعالیت و دوران رکود حزب نسبت دوره اولش دانست. علت آن را میتوان مشغلهی فراوان مسئولان حزب و شهادت عدهای از شورای مرکزی آن دانست.
در دورهی بعد از شهادت شهید بهشتی، اختلاف نظر اعضای حزب به تدریج نمایان شد و این اختلافات حزب را در آستانهی تعطیلی قرار داد. عمدهی اختلافات بر سر مسائل اقتصادی و روش ادارهی کشور در این زمینه بود. عدهای طرفدار اقتصاد دولتی و کوپنی و دخالت دولت در صنعت و دیگر حوزهها بودند؛ در حالی که گروه مقابل، طرفدار اقتصاد آزاد و مخالف دخالت وسیع دولت در حوزهی اقتصاد و صنعت بودند. اختلاف دیگر در مسألهی احکام اولیه و ثانویه بود که عدهای معتقد به کافی بودن احکام اولیه برای ادارهی کشور بودند، در حالی که گروه دیگر به عدم توانایی احکام اولیه برای پاسخگویی به نیازهای جامعهی امروزی اعتقاد داشتند و احکام ثانویه را حق ولی امر مسلمین دانسته و برای او در این زمینه، بسط ید قائل بودند.
در نهایت، افزایش شکاف ایجاد شده در بین اعضای حزب، باعث شد تا آقای خامنهای و آقای هاشمی با ارسال نامهای به امام، خواهان تعطیلی حزب شوند. در قسمتی از نامه، علت تعطیلی حزب اینگونه بیان میشود: «اکنون به فضل الهی نهادهای جمهوری اسلامی تثبیت شده و سطح آگاهی و درک سیاسی آحاد ملت، انقلاب را از جهات عدیده آسیبناپذیر ساخته و روشنبینی و توکل و قوت اراده آن رهبر عالیقدر و فداکاری و آمادگی مردم حزبالله توطئههای ضدانقلاب داخلی و استکبار جهانی را بیاثر و کمخطر نموده است. لذا احساس میشود که وجود حزب، دیگر آن منافع و فواید آغاز کار را نداشته و بهعکس، ممکن است تحزب در شرایط کنونی بهانهای برای ایجاد اختلاف و دودستگی و موجب خدشه در وحدت و انسجام ملت گردد و حتی نیروها را صرف مقابله با یکدیگر و خنثیسازی یکدیگر کند. لذا همانطور که قبلا نیز کرارا عرض شد، شورای مرکزی پس از بحث و بررسی مبسوط و مستوفا، با اکثریت قاطع به این نتیجه رسید که مصلحت کنونی انقلاب در آن است که «حزب جمهوری اسلامی» تعطیل و فعالیتهای آن بهکلی متوقف گردد.»
اینچنین شد که با موافقت امام خمینی رحمهاللهعلیه، حزب جمهوری به فعالیتهای گستردهی خود در سراسر کشور پایان داد.
منابع:
روزشمار حزب جمهوری اسلامی به کوشش عبدالله جاسبی
سایت تاریخ ایرانی