رمضان را به ماه بندگی و توبه می‌شناسیم و چه خوب است که معنای ما از ماه رمضان روز به روز کامل‌تر شود. ماه رمضان را می توانیم گاهی در اراده نخوردن و نیاشامیدن معنا کنیم و گاهی در اراده برای فتح مرزهای اسلام. اینکه ما چگونه نظاره‌گر ماه رمضان باشیم، به خودمان و وسعت نگاه‌مان بستگی دارد.

امسال چه خوب است ما رمضان در کنار «جهاد اکبر» رنگ و بوی «جهاد کبیر» هم به خود بگیرد، جهاد کبیر همانی است که در ادبیات این روزهای امام خامنه‌ای بسیار به گوش می‌رسد. یک جهاد اکبر داریم که جهاد خودسازی و عدم تبعیت در برابر دشمن و شیطان درون است و یک «جهاد کبیر» نیز داریم که جهاد جامعه‌سازی و عدم تبعیت در مقابل دشمن و شیطان بیرون است.

در آیه 52 سوره فرقان می‌فرماید:«فَلا تُطِعِ الکفِرینَ وَ جهِدهُم بِه‌ جِهادًا کَبیرًا.» از کفار اطاعت نکردن همان چیزی است که قرآن کریم آن را «جهاد کبیر» دانسته است و این جهاد را نیز به وسیله قرآن می‌داند. پیر ما حضرت روح الله اگر توانست دشمن درونی خود را سرنگون سازد و علم قیام را بر دستان خود بگیرد، به واسطه همین تبعیت محض او از قرآن و ایستادگی در مقابل دشمن بیرونی و درونی است.

تفکر در تصور ما از ماه رمضان می‌تواند زمینه‌سازی برخی توجه‌های ویژه باشد تا کمی در ماه صیام خود دقت کنیم. آیا «رمضان» ماه قعود ما شده است یا قیام ما! آیا هر قدم که به شب قدر نزدیک می‌شویم، قدر ما در عیارسنجی مجاهدان راه خدا افزایش خواهد یافت؟!  باید با خود تامل کنیم اگر رمضانی ما را یک قدم به قدس نزدیک نکند، می‌خواهد ما را به آسمان نزدیک کند؟ رمضانی که سوز مستضعفان جهان را بر دل ما راه ندهد، می‌خواهد سوز وصال یار را در دل ما اندازد؟

ای کاش قرآن و مناجات امسال ما طعمی دیگر بگیرد، طعمی از جهاد کبیر، طعمی از عبادت خمینی کبیر؛ او که ضجه‌هایش در نیمه شبهای رمضان به گوش می‌رسید و ضجه دشمن را در روزهای مقاومت به گوش جهانیان می‌رساند. امام خمینی(ره) به ما یاد داده است که سحرهای فرزندان روح الله تفاوت خواهد کرد، آنگاه که به توبه و مبارزه با شیطان درون می‌پردازند و این سحرخیزی آنان عزمی است برای به خاک مالیدن پیشانی شیطان بزرگ؛ امریکا!