مذاکره با آمریکا نه یک ضرورت و نه یک تابوشکنی است
مجری: جناب دکتر محمدی سیرت، عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق (ع)، امروز قصد داریم با شما درباره موضوع همیشگی و مهم مذاکره به گفتوگو بنشینیم. آقای دکتر، در ابتدا بفرمایید نظر شما درباره مذاکره چیست؟ آیا ابزاری برای پیشبرد اهداف جمهوری اسلامی در حوزه سیاست خارجی محسوب میشود؟
دکتر محمدی سیرت: سلام علیکم و عرض ادب. با تشکر از دعوت شما. طبیعتاً پاسخ روشن است. مبانی جمهوری اسلامی ایران، یعنی مبانی اسلامی، مخالفت ذاتی با مفهوم مذاکره ندارند. نگاه ما به مذاکره کاملاً اقتضایی و ابزاری است. سیره نبی مکرم اسلام (ص)، تاریخ اسلام و حتی تاریخ انقلاب اسلامی، مسئله مذاکره را به معنای کلی رد نمیکنند، بلکه در بسیاری از موارد هم تأیید میکنند. بنابراین، مذاکره یک امر منفی نیست، بلکه ابزاری است که ناظر به سه فضا معنا پیدا میکند: چه کسی مذاکره کند، در چه فضایی مذاکره کند و با چه کسی مذاکره کند. طبیعتاً این اقتضائات، مسئله مذاکره را معنا میبخشند.
مجری: بحث داغ این روزها، موضوع مذاکره با آمریکاست. آیا به صورت کلی مذاکره با آمریکا تابو است یا ضرورت؟
دکتر محمدی سیرت: نه ضرورت است و نه تابو. به نظر من، در برابر این نگاه، یک تحجر وجود دارد که تنها راه حل را انحصاراً در مذاکره میبینند. جمهوری اسلامی ایران پس از پیروزی انقلاب اسلامی، در دهه شصت، در قصه تسخیر لانه جاسوسی و در دوره آقای هاشمی با آمریکاییها مذاکره کرده است، در دوره اصلاحات، در دوره آقای احمدی نژاد، در جریان مذاکرات برجام، حتی در دوره شهید رئیسی هم ایران با آمریکا مذاکره کرده است. بنابراین، تابو نیست. از آن طرف هم، یک ضرورت نیست. انحصار در هر دو طرف – چه انحصار در الزام و چه انحصار در عدم الزام – یک دوگانه منطقی نیست. رهبر انقلاب هم موضوع مذاکره با آمریکا را به معنای مطلق رد نکردهاند. اما ما با یک دوگانه یا یک تحجر روبهرو هستیم که یک طیفی از جریان سیاسی در کشور ما، ذیل ایده هضم شدن در نظم جهانی، ذیل ایده نرمالایز شدن – که طبیعتاً این نرمالایز شدن به شدت ادبیات انقلاب اسلامی را کنترل و حذف میکند – یک انحصار را در مسئله مذاکره ایجاد میکنند. بنابراین، تحلیل من این است که مذاکره با آمریکاییها نه یک تابوست و نه یک ضرورت، بلکه در مواردی امکان گفتوگو وجود دارد و در مواردی هم اقتضا نمیکند و امکان گفتوگو وجود ندارند.
مجری: با توجه به اینکه از ابتدای انقلاب و بحران سفارت تا به امروز، بحث مذاکره با آمریکاییها داغ بوده، به نظر شما تجربه جمهوری اسلامی از مذاکره با آمریکا طی این چهل و چند سال، تجربه مثبتی بوده است؟ اوج این مذاکرات را در برجام شاهد بودیم. آیا برجام ثمره مثبتی از ابزار مذاکره بود؟
دکتر محمدی سیرت: واقعیت این است که وقتی مسیر تجربه را مرور میکنیم، تجربه مثبتی نبوده است. تقریباً اختلافی در این زمینه وجود ندارد. جالب اینجاست که حتی طیف مذاکرهخواه هم میگویند تجربههایمان شکست خورده است، اما در تحلیل چرایی شکست، اختلاف نظر دارند. این نکتهای است که کمتر تحلیل میشود. تجربه مذاکره تاکنون تجربه شکستخوردهای بوده است. در مذاکرات الجزایر، سر قصهی تسخیر لانه جاسوسی، تمام پروندههای افراد حقیقی حل شد، اما پروندههای حقوقی باقی ماند. (اشاره به دادگاه ایران و آمریکا در لاهه هلند)… در موضوع مک فارلین متوجه میشوید که بازیگر سومی به نام اسرائیل وجود دارد. در مسئله قطعنامه… بعد در دوره آقای هاشمی سه دوره مذاکره کردیم: مسئله گروگانهای آمریکایی در لبنان، مسئله نفت منطقه سیری و موضوع عادیسازی روابط با اروپا (گفتوگوهای انتقادی). در دوره آقای خاتمی، گفتوگوهای سازنده را مطرح کردیم که بعد هم در محور شرارت قرار گرفتیم. در دوره آقای احمدینژاد یک فرمول دیگری و برجام هم که خود حکایت طولانی است. در تمام این تجربهها، تقریباً اختلافی بر سر شکستخورده بودن مذاکرات وجود ندارد. اما آن طیفی که معتقد به مذاکره هستند، در چرایی این شکست اختلاف نظر دارند. عدهای میگویند جمهوری اسلامی به اندازه کافی همراهی نکرد، عدهای به جریان رادیکال فشار میآورند و عدهای دیگر به جریان غربگرا و غیره.
مجری: در مورد برجام چطور؟
دکتر محمدی سیرت: دوستانی که از دستاورد صحبت میکنند، بازه زمانی دو ساله را مطرح میکنند و میگویند به نتیجه رسید و سرمایهگذاری خارجی وارد شد. مثل این میماند که شما ساختمانی را شروع به ساختن کنید و فقط به نما نگاه کنید! شما یک ساختمان میسازید که حداقل یک عمر مفید 50، 80 یا 100 ساله داشته باشد. وضعیت بهرهبرداری ما از برجام اینگونه است. در دوره کوتاه مدت دو ساله خودش، پالسهای مثبتی میدهد. ظاهراً برخی از تحریمها برداشته میشود و پالسهایی برای سرمایهگذاری داده میشود، اما شما امکان بهرهبرداری از این پالسها را ندارید. طرف مقابل میآید سرمایهگذاری خارجی را متوقف میکند و بعد هم که ترامپ میآید و کلاً همه چیز به هم میخورد. روایت موفقیت برجام هم روایت عجیبی است. مثل این است که ما ماشینی بسازیم و شما بگویید ببین چقدر قشنگ است! خب بگذارید من سه چهار سالی سوارش شوم! ادعای آقایان، مذاکرات غیرقابل بازگشت و جامع بود و میخواستند با بردن این موضوع در حوزه حقوق بینالملل، یک تضمین جهانی بگیرند و آن را به پروتکلها و قواعد سازمان ملل و شورای امنیت پیوست کنند تا یک ثباتی تامین شود، در صورتی که جریان رقیب معتقد بود باید به جای مذاکرات حقوقی، مذاکرات اقتضایی میکردید و حداقل چند هدف انتزاعی مشخص را جلو میبردید، نه اینکه مذاکرات جامع انجام دهید و در کوتاه مدت ثمره ای جلب کنید و بعد هم تمام شود.
مجری: پس دو نکته را مطرح کردید: اول اینکه تقریباً همه میگویند تجربه مذاکرات شکست خورده است و در چرایی آن تردید دارند. دوم اینکه در قصه برجام، یک ادعایی را مطرح میکنند (موفقیتی) که نسبت به ادعایی که در مذاکرات برجام مطرح بود (رفع تحریمها و تداوم موضوع به واسطه یک مذاکره حقوقی پایدار) هیچ کدام اتفاق نیفتاد. نه رفع تحریمها اتفاق افتاد و نه ما شاهد یک تداوم مسیر بودیم، بلکه با یک تغییر سیاسی در آمریکا، موضوع متوقف شد.
دکتر محمدی سیرت: دقیقاً.
مجری: بعد از خروج آمریکا از برجام، سه کشور اروپایی کانال مالی (اینستکس) را ایجاد کردند. فارغ از اینکه چقدر این کانال مؤثر بود، به نظر شما در مذاکره، تفاوتی بین اروپا و آمریکا هست؟ آیا جمهوری اسلامی باید مذاکره با اروپاییها را بدون حضور آمریکاییها ادامه دهد؟
دکتر محمدی سیرت: واقعیت این است که ارزیابی مسئولان دستگاه دیپلماسی این است که اگر هدف از مذاکره، رفع تحریم به معنای واقعی باشد، اروپاییها نه توان رفع تحریم دارند و نه در مواردی میلی به این کار. عدم توان آنها به این دلیل است که بخش عمده ای از اقتصاد اروپا، ذیل ساختارهای اقتصاد و وزارت خزانه داری آمریکا تعریف میشود. عدم تمایل آنها هم حداقل در شرایط فعلی در دو سطح معنا پیدا میکند: سطح تخاصم ذاتی، مبنایی، استراتژیک و ایدئولوژیک ما با اروپاییها و برخی از اقتضائات میدانی (مانند اوکراین). پس اروپاییها نه میتوانند و نه میخواهند. اما آیا این به این معناست که خط مذاکره با اروپا را کلاً قطع کنیم؟ نه. باید سطح توقعمان را واقعبینانه کنیم. مذاکره با اروپاییها در برخی از موضوعات شاید آثاری داشته باشد. مثلاً خط هوایی متصل شود، زندانیهای سیاسی جابهجا شوند، برخی از کانالهای اقتصادی موردی… اما باید سطح توقعات را واقعی کرد. اروپای امروز به شدت ضعیف شده است. آمریکاییها از بعد از جنگ جهانی دوم هیچگاه نخواستند و نمیخواهند اروپا تبدیل به یک بازیگر در قواره خودشان شود. تحولات اوکراین هم کاملاً این را اثبات کرد. افزایش قیمت نفت، تعرفهها و سیاستهای مختلف آمریکاییها همیشه نشان داده که به دنبال کنترل اروپا به عنوان بازیگر دوم هستند. حتی در قصه رفع تحریم هم اروپاییها مستقل نیستند و آمریکاییها این توان را به آنها نخواهند داد. اما اصل مذاکره با اروپاییها اگر بدانیم دنبال چه هستیم و سطح توقعات واقعی باشد، امر منفی محسوب نمیشود. ما پرونده حقوق بشری داریم، سازمانهای معاند در اروپا، ایرانیها و برخی از مبادلات اقتصادی… انحصار مذاکره با غرب – اگر نشد آمریکا، مذاکره با غرب منهای آمریکا (به قول تیم آقای هاشمی) – اگر به این معنا باشد، اشتباه است. شوق اینکه ما هنوز هم جهان را در نظم 80 سال پیش ببینیم، یک تحجر سیاسی و عقبافتادگی از تحلیل نظم جهانی است.
مجری: با وجود این شرایط اقتصادی و وجود تورم، جریانی که سردمدار مذاکره است، کلید حل مشکلات را مذاکره میداند و میگوید اگر مذاکره انجام شود، دلار به شدت کاهش پیدا میکند و تورم پایین میآید. همزمان، ما تهدیدات آمریکا و اسرائیل را هم میبینیم و ترامپ تازه مصاحبه کرده است که ایران یا باید بمب را انتخاب کند یا کاغذ را. به نظر شما این جو روانی و شرایط جامعه با مذاکره بهبود پیدا میکند؟
دکتر محمدی سیرت: نکته اول این است که بله، شاید در مذاکراتی که تخیلی اتفاق بیفتد، بتوان سطحی از تحریمها را کنترل کرد. اما در وضعیت موجود باید به دو سه نکته توجه کرد. یکی اینکه نسبت ما با آمریکاییها در چهل و چند سال گذشته تخاصم استراتژیک بوده است. کسی که با شما تخاصم استراتژیک دارد، هیچگاه شما را به عنوان یک بازیگر واقعی تحمل نمیکند و این یک واقعیت است. امکان مذاکره جامع با کسی که کافر حربی است، وجود ندارد. ما باید در رابطه با آمریکاییها واقعبین باشیم. آمریکا شما را تهدید استراتژیک میکند. همین الان هم روبیو(وزیر خارجه آمریکا) میگوید نظام سیاسی ایران باید تغییر کند. بنابراین، نکته اول این است که مذاکرات جامع و پایدار با یک نظام سیاسی که با شما تخاصم استراتژیک دارد، امکانپذیر نیست. نکته دوم این است که مرور قصه آمریکاییها در تجربه تاریخی مهم است. در سال ۹۲ که شما شرایط فعلی را نداشتید و ظاهراً در منطقه دست برتر را داشتید، دولت آمریکایی حاضر بود امتیازاتی بدهد. در شرایطی که دولت آمریکایی یک شتاب سیاسی حداکثری دارد، آمریکاییها با اسرائیل تقسیم وظیفه کردهاند: اسرائیل حمله نظامی و امنیتی میکند و آمریکا فشار سیاسی و اقتصادی میآورد. ترامپ میگوید ایران باید سلاحهای غیرمتعارف و متعارف را کنار بگذارد. باید اقدامات تروریستی را کنار بگذارد. یعنی وقتی بپذیرید که از گروههای مقاومت حمایت نمیکنید، به این معناست که پذیرفتهاید شما چهل و چند سال زادگاه تروریسم دولتی در جهان بودهاید. نوع مواجهه ما با شرایط فعلی باید با آبروی سیاسی همراه باشد. پس ما با آنها تخاصم استراتژیک داریم. هر کسی به مردم ایران میگوید که امکان مذاکره وجود دارد، دارد دروغ میگوید. در شرایطی که وضعیت شما نرمال بود، اینگونه شد. حالا اینکه یک تریلی شرط گذاشته و شما با پذیرش این شرط عملاً حیثیت سیاسی، شرافت سیاسی(به تعبیر رهبر انقلاب) یک ملت را دارید از دست میدهید. این امتیازات و خواستههایی که دولت آمریکا دارد مطرح میکند، شرافت سیاسی یک امت را دارد میگیرد.
مجری: نکته سوم؟
دکتر محمدی سیرت: آقایانی که میگویند مذاکره تنها راه حل است، باید به این نکته توجه کنند که تاریخ سیاسی منطقه ما نشان داده که مصر انورسادات و مبارک چه شرایطی داشتند. هیچگاه نتوانستهاند به دوره جمال عبدالناصر برگردند و روز به روز تحقیر میشوند. آمریکاییها میدانند احیای مصر، احیای جهان عرب است و تهدیدی علیه اسرائیل است. مصر باید تحقیر شود، چون امت دارد، ملت دارد، اندیشه دارد. در جهان عرب میگویند اگر مصر حرکت کند، جهان عرب حرکت میکند. اما عربستان سعودی چی؟ بحرین چی؟ امارات که اصلا فاقد ملت است چی؟ اگر به خودتان نگاه کنید، در منطقه قابل مقایسه هستیم با مصر و ترکیه. آیا مشکل ترکیه در مسئله مذاکره حل شد؟ این کشور را در اتحادیه اروپا پذیرفتند؟ در قصه سوریه یکی از دلایل پنهان سقوط سوریه، مذاکرات پنهان آقای بشار اسد بود. ایشان دلگرمی پیدا کرد که اماراتیها واسطه شوند و سرمایه اقتصادی وارد کشور شود. کاهش هوشیاری و رویکرد امنیتی در سوریه به همین دلیل اتفاق افتاد و این کمک کرد سرعت سقوط افزایش پیدا کند. خیلی بیانصافی است که ما سر جامعه ایرانی کلاه بگذاریم. نهایتاً در خوشبینانهترین حالت شما میتوانید در موارد اقتضایی خاص مذاکره داشته باشید که تجربه موفق هم داشتهایم (مذاکره در مسئله طالبان و مسئله امنیتی عراق).
مجری: اشاره کردید به ترامپ. او سیاست چماق و هویج را در پیش گرفته است. آیا او واقعاً به دنبال حل و فصل مناقشه با ایران است یا فقط دلگرمی الکی میدهد؟
دکتر محمدی سیرت: به نظر من بدش نمیآید این مناقشه را حل کند، اما رویکرد و فرمول پیشنهادیاش جدید نیست. چماق پرزورتر و هویج پلاسیدهتر. الان ما چه چیزی برای معامله با آمریکاییها داریم؟ احتمالاً یه چیزهایی داشته باشیم (شاید مثلا هسته ای) ولی به نسبت سال نود و دو کمی باید بپذیریم که دستمان یه ذره خالی تر شده. پالس ضعف و تحولات منطقه دست شما را حتی در گفتوگو میبندد.
مجری: اگر ترامپ سیاستش را تغییر دهد و نحوه گفتمانش عوض شود و امتیازات بیشتری بدهد، نظام موافقت میکند با قاتل حاج قاسم مذاکره کند؟
دکتر محمدی سیرت: قصه قاتلین حاج قاسم، خلاصه نبی مکرم اسلام(ص) با قاتل حمزه سیدالشهدا هم مذاکره کرد. عقلانیت اسلامی اجازه نمیدهد با این ادبیات صحبت کنیم. اقتضا و مصلحت ایجاب میکند مذاکره اتفاق بیفتد. اما این اگرها خیلی درشت است. اینکه او کوتاه بیاید و امتیازاتی بدهد… تجربه نشان داده نظام سیاسی ای که با ما تخاصم استراتژیک دارد (چهل و شش سال ایدهاش رژیم چنج بوده است) و به دنبال ایجاد فاصله بین جامعه ایرانی و جمهوری اسلامی ایران است و نمیتواند آن را تحمل کند. این تحلیل رمانتیک است. من فکر میکنم یکی از دلایل موضع رهبر انقلاب در شرایط فعلی باید طرف مذاکره کننده هم باشد. ایشان نسبت به جریان مذاکره طلب در کشور هم نگران است و ایشان دارد تلاش میکند که بین آن تیمی که در دولت به دنبال مذاکره هست و تیم وزارت خارجه تفکیک ایجاد بکند. اما ما امروز از دولت دو صدای سیاست خارجی میشنویم (یک واقعیت). تصور کنید تیم مذاکره کننده، زمینه مذاکره کننده و موضوع مذاکره شفاف شود، من این را در عقلانیت سیاسی جمهوری اسلامی ایران میبینم (مانند قطعنامه 598). ما بالاخره با صدام گفتگو کردیم دیگه بالاخره با قاتل هزاران شهید. بلاتشبیه نبی مکرم اسلام (ص) در صلح حدیبیه با قاتل حمزه سیدالشهدا گفتگو کرد و مذاکره کرد.
مجری: عملکرد دولت چهاردهم در قبال مذاکره با آمریکا به چه شکل است؟
دکتر محمدی سیرت: یکی از بزرگترین اشتباهات دولت فعلی این است که پالس ضعف میدهد و این اصلا منطقی نیست. در شرایطی که میبینید طرف مقابل ولو اینکه نیت مذاکره داشته باشد، منطقی این است که شما حتی در زمان مذاکره هم پالس ضعف ندهید. نکته دوم دوصدایی دولت است، اینکه ما در آستانه عدم اعلام نیاز از طرف آمریکایی ها، مصاحبه آقای ایکس با اشپیگل، اکونومیست و… این شوق به مذاکره را اعلام میکنیم و طرف هم هیچ پیشنهاد شفافی نداده است. سوم اینکه منافع جناحی بر منافع ملی ترجیح داده میشود. مواضع آقای ظریف در داووس و حرفهای ایشان… ادعا میکند منافع ملی و زبان دنیا را فهمیده است، ولی من فکر نمیکنم در دنیا شاهد این باشیم. حتی درباره خود آمریکایی ها که در دعواهای سیاسی داخلی خیلی عریان عمل می کنند. اما اینکه پیغام بدهند در مذاکرات خارجی، یک جریان سیاسی را قربانی میکنند برای منافع جناحی به شدت محل نقد است. نکته دیگه ای که به نظرم در فضای دولت فعلی و مذاکرات محل بحث است ایده مذاکرات است. ما هنوز هم که هنوزه یک ایده ی کهنه ی چند دهه ای را تکرار میکنیم. هنوز هم یک دیپلماسی کهنه و قدیمی. در صورتی که آقایون می دانند امروز دوره میکس دیپلماسی است که باید ایده ای امنیتی داشته باشید باید ایده نظامی داشته باشید، باید ایده اقتصادی داشته باشید، باید ایده فرهنگی داشته باشید. ایده ی سیاسی هم باید داشته باشید. دستگاه مذاکره سیاسی ما، دیپلماسی ما به شدت گرفتار یک ادبیات سنتی و کهنه دیپلماتیک هست. مذاکره باید یک برنامه بلند مدت برای آینده جغرافیای سیاسی باشد. مسئله تحریم های ایران صرفا از ایده سلاح هسته ای و حقوق بشر و اینها عبور کرده و مسئله جدیدی مطرح شده به نام حضور شما در نظم نوین. چرا ما هنوز نمیتوانیم مذاکره کنیم و یک بهره ی استراتژیک از رابطه خود با چین ببریم؟ دلیلش این است که سطح مبادلات ما با چین نهایتا در سطح خرده بازرگانی است. یکی از دلایلش فقدان برنامه در تعامل با آنهاست. او هزاران سناریو دارد و به شدت هم سناریوهایش پنهان و امنیتی است. ما یک مقداری باید به سمت یک نوع بازنگری در ایده سیاست خارجیمان برویم. ایده جدیدتر عبور از این ایده های کهنه چهار دهه است. یک مقدار حرفهای جدیدتر بشنویم ولو اینکه شاید بخشیش اصلا مذاکره با آمریکایی ها باشد در زعم آقایان، حداقل این را به روز کنند و ایدههای جدید بدهند.
مجری: جناب دکتر، جمهوری اسلامی همان طور که رهبر معظم انقلاب گفتند زیر بار این مذاکرات غیر شرافتمندانه نمیرود. از این طرف هم آمریکا و اسرائیل گفتند اگر ایران پای میز مذاکره نیاید، برخورد نظامی میکنند. با توجه به اینکه ترامپ سابقه حماقت دارد در زدن حاج قاسم و حتی خود اسرائیل برای اولین بار خاک ایران را مورد تجاوز قرار داده است، به نظر شما امکان اقدام نظامی آمریکا و رژیم صهیونی علیه ما وجود دارد؟
دکتر محمدی سیرت: تحلیل من این است که در شرایط فعلی طرف یک سیاست پر ریسکی را انتخاب کرده است و اتفاقا پذیرش مذاکره و ورود در این، ریسک است. او در مذاکرات موضع بالا را دارد و شما در موضع ضعف قرار می گیرید و در مذاکرات شکست میخورید و اینجا سرمایه اجتماعی خود را از دست میدهید و در یک موضع ضعف جدی تری هم قرار میگیرید و آسیب پذیری هم بالا میرود و مذاکره در شرایط فعلی استقبال از جنگ است. اتفاقا بالعکس در شرایط فعلی که طرف مقابل پالس پر ریسک میدهد، تنها چاره در فضای سیاست خارجی واقع بینانه، اتخاذ یک سیاست خارجی پر ریسک درباره طرف مقابل است. البته بله ما به استقبال جنگ نباید برویم. بلکه باید به سمت توسعه دیپلماسی برویم. آیا ما نمیتوانیم با اردن مذاکره کنیم؟ آیا ما نمیتونیم با مصریها یک مفاهمه ای را برقرار کنیم؟ من فکر میکنم یک سیاست خارجی فعال و یک سیاست پر ریسک بین المللی به شدت امکان جنگ را محدود میکند. شرایط، شرایط پر ریسکی است. اما تجربه نشان داده در یک سال گذشته در برابر ریسک طرف مقابل اگر موضع ضعف اتخاذ کنیم، طرف مقابل جلوتر خواهد آمد. با پذیرش مذاکره او موضع بالا میگیرد و شما موضع ضعف میگیرید. قطعا شکست خواهید خورد چون او اصلا کوتاه نخواهد آمد و تو مجبور هستی از همه چیز کوتاه بیایی و کوتاه هم نخواهی آمد. طبیعی است که انتهای این گفتوگو یک نبرد را نتیجه میدهد.
مجری: ترامپ فقط در مقابل ایران چنین سیاستی را نگرفته است، در مقابل کانادا، مکزیک، چین، این کشورها. به نظر شما رویکرد ترامپ میتواند یک همگرایی بین این کشورها ایجاد بکند؟ آیا ایران میتواند از این ماجرا به نفع خودش استفاده کند؟
دکتر محمدی سیرت: سیاستی که ترامپ در مقابل ایران گرفته در برابر کشورهای دیگر نگرفته است ولی این فشاری که دارد می آورد فرصت مناسبی است برای همگرایی و بهره برداری. اگر جمهوری اسلامی ایران هوشمندی به خرج بدهد، ترامپ یک ظرفیت بین المللی برای جمهوری اسلامی ایران در حوزه های مختلف فراهم خواهد کرد. اینکه ما بتوانیم رابطه مان را با برخی از کشورها بهبود ببخشیم و یک ظرفیتی را فعال کنیم. این نکته، نکته درستی است. موضع بسیار بالای او و سیاست عریانش در عرصه بینالملل یک فرصت را اینجا برای شما به وجود میآورد و میشود با خرده ائتلاف هایی در اینجا کار را پیش برد.
مجری: جناب دکتر محمدی سیرت، بسیار از شما سپاسگزارم که وقت ارزشمند خود را در اختیار ما قرار دادید و با تحلیلهای دقیق و روشن خود، ابعاد مختلف موضوع مذاکره را برای مخاطبان ما تشریح کردید.
دکتر محمدی سیرت: خواهش میکنم. امیدوارم این گفتوگو مفید واقع شده باشد.