در این روزها که توجه اغلب رسانههای دنیا معطوف به جنایتهای رژیم منحوس صهیونیستی در غزه است، طی روزهای اخیر حادثهی دلخراش و تأسفباری در منطقهی شیعهنشین پاراچنار اتفاق افتاد. روز پنجشنبه یکم آذر ماه ۱۴۰۳، یکی از خونینترین و وحشتناکترین حملات تروریستی چند دهه اخیر پاکستان به وقوع پیوست. این اقدام وحشیانه، اولین و آخرین جنایتی نیست که در پاکستان و علیه مردم بیدفاع رخ میدهد. در این حادثه کاروانی با اکثریت شیعه که با چند اتوبوس در حال عزیمت به سمت پیشاور بودند، توسط عناصر تکفیری مورد هجوم قرار گرفته و عده کثیری از آنها به شهادت رسیدند. منابع رسمی میزان تلفات این حادثه را حدود ۵۰ شهید و ۳۰ زخمی اعلام کردند. البته برخی مقامات پاکستان از جمله سناتور مشتاق احمدخان تلفات این حمله را قریب به ۱۱۰ شهید از جمله ۱۱ زن و ۱۶ کودک عنوان کرده است که این امر نشاندهندهی اهمیت و گستردگی عمق این فاجعه است. در یادداشت حاضر، به تشریح ابعاد این حادثهی تروریستی پرداخته میشود. پاراچنار شهر مرزی پاراچنار واقع در منطقهی کُرَّم از توابع ایالت خیبرپختونخوا میباشد. این شهر در شمال غرب پاکستان قرار دارد که از طرف شرق و شمال شرق با شهرهای هنگو، اورکزئی و خیبر و از طرف جنوب شرق با وزیرستان شمالی همجوار است. این شهر در سال ۱۳۹۸ش به همراه سایر قسمتهای مناطق قبایلی، به ایالت خیبرپختونخوا ملحق شدند. جمعیت عمدهی این شهر را شیعیان تشکیل میدهند و سالها است که تحت خشونتهای فرقهای و مذهبی قرار دارند. پاراچنار با مناطق تکفیری و سلفینشین ایالت خیبرپختونخوا از جمله پیشاور همسایه میباشد و به همین جهت دور و اطراف این شهر را تقریباً مناطقی با ظرفیت رشد تروریست پوشاندهاند. قابل توجه است که چند ماه قبل از مورد حمله قرارگرفتن کاروان شیعیان، در همان مکان نیز یک کاروان اهلسنت هدف حملهی تروریستی قرار گرفته بود که در آن حدود ۳۰ نفر به قتل رسیدند. مسیر مواصلاتی پاراچنار به پیشاور مدتها مسدود بوده است اما بعد از بازگشایی مجدد این مسیر و در پی مذاکرات مردم پاراچنار با نهادهای امنیتی پاکستان، مقرر شد تا جهت کاهش خطرات راه، مردم به صورت کاروانی و به همراه نیروهای ارتش از این جاده رفت و آمد کنند. موضوعی که باید مورد توجه بگیرد، تفکیک عناصر تکفیری-وهابی از اهلسنت حنفی ساکن آن منطقه است. مردم سنی آن منطقه نگاه تند و تکفیری به شیعیان نداشته و حتی بعد از فرار برخی شیعیان از دست نیروهای تکفیری در اتفاق اخیر، آنها به شیعیان پناه داده و میزبانی خوبی از آنها انجام دادند. همچنین برخی از مردم سنی آنجا بعد از حادثه، در فضای مجازی از این اتفاق اعلام برائت کرده و آنرا محکوم نمودند. لذا مشخص است که در این جنایتها قدرت دیگری وجود دارد که به صورت مغرضانه این اتفاقات را رقم میزند. مشکل دیگر اینست که شهر پاراچنار دقیقاً در مرز پاکستان و افغانستان واقع شده و رفت و آمدهای افراد زیادی از این منطقه به داخل افغانستان و بالعکس صورت میگیرد که بعضاً با درگیریهای مسلحانه و اختلافآمیز همراه است. این امر، منطقهی مذکور را با چالشهای امنیتی مواجه نموده است و امکان زندگی آرام و بیدغدغه را برای مردم مختل میکند. پاکستان، بهشت تکفیریها در کشور پاکستان مخصوصاً در نقاط شمالی این کشور یعنی ایالت خیبرپختونخوا، گروههای تروریستی- تکفیری متعددی از جمله سپاه صحابه، تیتیپی و داعشخراسان فعالیت دارند که وجه اشتراک تمام آنها نگاه ضدشیعی، تندروی، هراسافکنی و مباحدانستن قتل و غارت شیعیان است. این گروهها همواره از سوی دولتهای منطقهای و فرامنطقهای از جمله کشورهای عربستان و اسرائیل، برای پیشبرد اهداف خود و خلق حملات تروریستی در پاکستان و دیگر مناطق حمایت شدهاند. یکی از این گروهها که اتفاقاً مخالف دولت مرکزی پاکستان است و علیه آن اقداماتی را انجام داده است، تحریک طالبان پاکستان (تیتیپی) نام دارد. تروریستهای تیتیپی هنگام رفت و آمد از مناطق مرزی از جمله شهر پاراچنار، همیشه این بدگمانی را نسبت به شیعیان آنجا دارند که مبادا توسط آنها به دولت مرکزی گزارش شده و سپس توسط مأموران ارتش دستگیر شوند. بنابراین گروه تحریک طالبان پاکستان نسبت به شیعیان این منطقه عناد عمیقی داشته و همواره دردسر مهم و خطرناکی برای آنها بوده است. حتی میتوان گفت که بخشی از تاوان اختلافات دولت پاکستان با گروه تیتیپی را مردم بیدفاع منطقهی پاراچنار میدهند. موضوع دیگر، ریشه در وقوع انقلاب اسلامی در ایران و تأثیر امواج این انقلاب بر روی شیعیان دنیا از جمله شیعیان پاکستان دارد. بعد از انقلاب اسلامی و تأثیر پذیری شیعیان پاکستان از آن، حساسیت وهابیون پاکستانی به آنها بیشتر شد. برای مثال، گروه تروریستی سپاه صحابه علیه موج بیداری و هویتیابی شیعیان پاکستان شکل گرفت و تمرکز خود را بر اذیت و آزار و جلوگیری از رشد شیعیان قرار دارد. این گروه که یکی از برجستهترین گروههای تکفیری و ضدشیعی در پاکستان محسوب میشود، نگرانیهای مهمی از نفوذ جمهوری اسلامی بر روی شیعیان پاکستان دارد و در چهاردههی اخیر، اقدامات تروریستی متعددی را نسبت به شیعیان انجام داده است. همچنین، گروه تروریستی داعشخراسان که پناهگاههای محدود و پنهانی درافغانستان دارد، مدتها است که به یکی از مهمترین مخلان ثبات و امنیت در کشورهای منطقه از جمله پاکستان تبدیل شده است. اعضای این گروه اغلب در مرزهای جنوبی افغانستان و شمال پاکستان تحرک دارند و موجب رقمزدن اقدامات تروریستی میشوند. داعشخراسان نیز مانند دو گروه مذکور، نگاه تکفیری و تندی نسبت به شیعیان و احناف داشته و عملیاتهای تروریستی متعددی علیه مردم عادی و جریانات اسلامگرا در پاکستان مخصوصاً ایالت خیبرپختونخوا انجام داده و کارنامهای بسی سیاه دارد. مشخصاً این گروه تروریستی در روزهای گذشته (۲۴ آبانماه) حملهای را در نزدیکی مرز افغانستان و در ایالت خیبرپختونخوا رقمزد که منجر به کشتهشدن یکی از سیاستمداران برجستهی حزب جماعت اسلامی پاکستان به نام جناب صوفی حمید شد. [جهت کسب اطلاعات بیشتر دربارۀ داعشخراسان رجوع شود به مقاله؛ هاشمی، امیرحسام (۱۴۰۳) بررسی گروهتروریستی داعش خراسان به عنوان تهدید مشترک برای ایران و افغانستان، مجله دستاوردهای نوین در مطالعات علوم انسانی، شماره ۷۶] به هر حال، به خاطر وجود فضای کافی برای حیات و فعالیت گروهکهای تروریستی-تکفیری به ویژه در مناطق مرزی شمال پاکستان و حمایت مالی و تجهیزاتی مداوم از آنها، همواره بیم اقداماتی تروریستی نظیر شهادت کاروان مسافری شیعیان وجود دارد که باید به صورت جدی از سوی تمام کشورهای منطقه و حتی سازمان ملل محکوم و پیگیری شود. نقش دولت پاکستان دولت پاکستان علیرغم وعده و تلاشهای نسبی جهت تأمین امنیت و ثبات در مناطق شیعهنشین به خصوص در ایالت خیبرپختونخوا، نتوانسته قلمروی حاکمیتی خود را در سراسر کشور و مرزهای خود گسترش دهد و این بهانهای شده است تا هرگروهی در پاکستان و بویژه مناطق مرزی و قبیلهای، به فکر خودمختاری و تأمین امنیت خود بیفتد. البته گاه گزارشهایی شنیده میشود که به خاطر تمایلات و گرایشهای قومی و مذهبی در برخی نیروهای ارتش پاکستان و آی اس آی، جدیتی برای مقابله با اقدامات تروریستی علیه شیعیان پاراچنار وجود ندارد. دولت پاکستان در سالهای اخیر و برای جلوگیری از وقوع اقدامات تروریستی در آن منطقه، کارهای ناقصی را انجام داده اما نتوانسته معضلات امنیتی را به خوبی رفع کند. مثلاً دولت پاکستان هنگام رفت و آمد اهالی پاراچنار از مسیرهای پرخطر مواصلاتی به شهرهای اطراف از جمله پیشاور، مأمورانی را برای اسکورت و تأمین امنیت همراه آنان میکند. اما حادثهی اخیر و حوادث مشابه آن نشان داد که این تصمیم بازدارندگی لازم را نداشته و تروریستها همچنان اهداف سوء خود را جامهی عمل میپوشانند. البته بنظر میرسد که علاوه بر غافلگیری و شدت عمل گروههای تروریستی، ارادهی قاطع و سازندهای از سوی دولت پاکستان برای رفع جدی این گونه معضلات وجود ندارد. در این وضعیت، یکی از راههای معقول و ممکن برای حفظ امنیت پاراچنار و مناطق اطراف آن، سپردن وظیفهی تأمین امنیت به شیعیان و اهلسنت بومی منطقه است که خود ساکن آنجا بوده و دلسوزی و دغدغه بیشتری نسبت به ثبات امنیت و کاهش تهدیدات محل زندگی خود و خانوادهشان دارند. واکنشها نسبت به حادثهی پاراچنار در پی اتفاق ناگوار و دردآور پاراچنار، شخصیتهای مهم سیاسی و مذهبی در ایران و پاکستان واکنش نشان دادند و آن را محکوم نمودند. مجمع جهانی اهلبیت، مجمع بیداری اسلامی و جامعه مدرسین حوزه علمیهی قم نسبت به این فاجعه بیانیهی محکومیت صادر کردند. همچنین آیات عظام سیستانی، نوری همدانی، فاضل لنکرانی، بشیرحسین نجفی(از مراجع تقلید نجف)، کعبی (نماینده مجلس خبرگان رهبری) و سید ساجدعلی نقوی (رئیس شورای علمای شیعه پاکستان) این حادثهی تلخ را محکوم کرده و از دولت پاکستان خواستار مجازات عاملان آن شدند .در چند شهر پاکستان نیز تظاهراتی از سوی مردم و متنفذین برگزار شد که برخی از شرکتکنندگان، دولت پاکستان را به کوتاهی و سهلانگاری در تأمین امنیت شیعیان پاراچنار متهم کردند.
تظاهرات مردم در شهر جیکبآباد پاکستان علیه حمله تروریستی در پاراچنار
نویسنده: امیرحسام هاشمی، دانشجوی معارف اسلامی و علوم سیاسی