بسم الله الرحمن الرحیم
با اجازه شما آقاجان میخواهم از جمهوری اسلامی سخن بگویم. البته از دریچه الهی-سیاسی «انقلاب اسلامی»؛ تنها انقلابِ مستضعفین برای بسیجِ جهانیان علیه مستکبرین. از نهضتِ تحقق رویای رسولان تاریخ؛ آری!
ما عمیقاً معقتدیم انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی ارادهای تاریخی برای تحقق رویای پیامبران بوده در جهتِ تعالی انسان. پس تنها سرپناه انسان هم در جهانِ آشفتهی کنونی، همین جمهوری اسلامی است که ما در آن با افتخار نفس میکشیم. پس اگر بسیجیان خمینی (ره) درچند دقیقه آینده ملاحظاتی درخصوص آینده و اکنون ارائه میکنند، بدین معنا نیست که از چنین نظرگاهی عبور کرده باشند. حاشا و کلا. ما تا پای جان حلقوم خود را وقفِ ایده جمهوری اسلامی برای تحقق عدالت در جهان خواهیم نمود.
جمهوری اسلامی بناست ایدهای برای اداره زمین ارائه کند که در آن ارادهی الهی آدمیان فصل الخطاب است. ایدهای که در آن هیچ انسانی در انقیاد استکبار بیرونی و درونی نمیماند. هیچ ظلمی را بر حقوق خویش برنمیتابد. و علیه هر تعدّیای قیام میکند. با همین بنا مردم ایران رژیم منحوس پهلوی را از صحنه روزگار محو کردند. و دقیقاً با همین بنا، مجاهدین سرافرازِ فلسطینی حماسه طوفان الاقصی را رقم میزنند. آری! طوفان الاقصی قیامی برای نجات انسان امروز بود.
کارگزاران جمهوری اسلامی!
دشمن دقیقاً چنین ارادهای را هدف گرفته، او تحریم میکند تا مردم ایران را از صحنه روزگار حذف کند، در غزه و هر نقطهای از جغرافیای مقاومت دست به ترور و جنایت میزند تا در جهان هیچ هسته مقاومتی باقی نماند. با دشمنی مواجهیم که قلبِ جمهوری اسلامی و جبهه مقاومت را هدف قرار داده است؛ یعنی مردم!
ما امروز در دهه پنجم انقلاب اسلامی با عبور از قوهای که به جای قوه مجریه، قوه لسانیه بود، با دولت و رئیس جمهوری مواجهیم که با همان آرمانِ مردمسالاری قدرت را تحویل گرفته و البته امیدها و بیمهای بسیاری را متوجه خود کرده است. امیدهایی که با در میانهی مردم بودن و خدمت شبانهروزی زنده شده و بیمِ آن میرود که صرفاً اسیرِ اقتضائات دیوانسالاری مدرن گردد و از تحول انقلابی جا بماند. و خوب میدانیم فقط چنین تحولی است که «کار» و «خدمت» خالصانه را به اعتماد و بهبود معیشت تبدیل میکند. مقدمه هر مردمی
سازیای ایجاد بستر مفاهمه واقعی با مردم است.
آقایان شورای عالی سران قوا!
مردم تحول بنیادین میخواهند و بدونِ آن بابِ مفاهمه با شما را میبندند. آنها ۸ سال ناکارآمدی و خیانت کسانی را دیدهاند که با استراتژی سیاسی «آقای تَکرار» روی کار آمدند و برای سفیدسازی خود در اسفند ۱۴۰۲ با صندوق رای قهر کردند، البته خوب است بدانند مردماند که با آنها قهر کردهاند!
امروز هم هشدارِ اساسی ما نسبت به کارگزاران این است که اگر بجای پیشرفت و تحول، صرفاً در پی ادارهی امورِ روزمرهی دستگاه مربوطهتان باشید، مردم با شما هم قهر خواهند کرد و مردم را که میشناسید؟ با کسی تعارف ندارند؛ نه در اقتصاد، نه در فرهنگ و نه در سیاست.
بدیهی است یکی از مولفه های مهم تحقق پیشرفت استفاده از ظرفیت مردم در حل مسائل کشور است، در مردمی سازی زمینه مشارکت مردم در زندگی اجتماعی، اقتصادی و سیاسی پررنگتر میشود و مردم نسبت به مسائل اجتماعی آگاهتر و مشارکتجو تر میشوند. این موضوع مشروعیت حکومت را ارتقا داده و بسیاری از موضوعات با حضور محسوس مردم در اداره جامعه حل میشود.
اما هنوز برخی مسئولین به جای استفاده از این ظرفیت عظیم، ترجیح میدهند دولت را پیشران تحول کشور در نظر بگیرند و تن به سختیهای درگیر کردن مردم با مسائل کشور ندهند، بگذریم که برخی نان خود را در عدم مشارکت مردم در مسائل کشور میبینند.
آقایان مسئول که صدای ما را میشنوید! در محضر رهبر عزیز انقلاب اسلامی شما بزرگواران را مخاطب خودمان قرار میدهیم؛ پیشرفت این است که برای تحقق واقعی تولید، مردم را از اسارت رانتِ اقتصاد نفتی نجات دهید. و شما هنوز قدمی اساسی در این مسیر برنداشتید.
تکلیف مردم ایران را با دلار مشخص نکردید و هنوز لنگرِ شفاف و ملّی برای ارز در حسرت تحقق است. گلوگاههای پیشرفت کشور -مانند سواحل مکران- را ماهها معطل و سرگردان گذاشتهاید. بگذارید کمی بیشتر توضیح دهم. کشورهای متعددی در حسرت چند متر ساحل و ارتباط با دریا هستند، این ظرفیت عظیم کشورمان در سایه بیتوجهی، بهره اقتصادی لازم برای پر شدن سفره مردم از نعمت دریا نبرده است. ما مرکزنشینان در اردوهای پیشرفت با گنج پنهان دریا آشنا شدیم و حسرت خوردیم، امروزه افقهای توسعه مکران و استفاده از ظرفیت مردم در تحقق آن مقابل چشم ماست اما بیش از آنکه شاهد آن باشیم که تصمیم گیری هایی برای تعریف نقش مردم در این مساله صورت پذیرد شاهد اهتمام مسئولین صرفا به پروژه های بزرگ هستیم.
عدم توجه به ساحتهای آمایشی اجتماعی در عسلویه آسیبهای جدی را به وجود آورده است و نگران پیادهسازی همین مدل در مکران هستیم.
میهمانان چهار روز پیش این حسینیه!
انحصارِ تاریخی زمین را در ایران بشکنید و حقِ مالکیت مردم بر زمین را به آنها بازگردانید. بانکها را از بنگاهداری منع کنید. مشوّقهای واقعی برای حضور مردم در تولید زنجیرههای ارزش کشور ایجاد کنید، تعاونیهای مردمی را احیا کنید. بخش خصوصی واقعی را پای کار بیاورید، مردم را برای مبارزه با فساد یاور خود بدانید، در مساله حجاب مذبذب ظاهر نشوید، با اظهار نظرات گردشی متدینین را ناامید نکنید و زمینه درست فعالیت مردم را فراهم کنید، مردم دیندارند!، مردم را درگیر دوقطبیهای کاذب نکنید، به پشتوانه مردم مقابل انحصار طلبان بایستید، خائنین به مردم را مجازات کنید، برای حل مسائل کشور به سوی مردم بشتابید و بدانید مردم حلال مشکلاتند نه حل شونده تصمیمات شما.
ایده مردمپایگی، امری مختص به مرزهای داخلی جمهوری اسلامی نیست بلکه راهبرد تمدنی و راهکار غلبه بر مستکبرین عالم است. بسیج دانشجویی در هفتههای ابتدایی عملیات افتخارآفرین طوفانالاقصی بستری را در روزهای متعدد جهت مردم پایه نمودن مقاومت تحت عنوان «خیمه الاقصی» در شهرهای مختلف کشور برپا نمود تا نهضتِ گفتوگو را حول مقاومت دراندازد.
طوفانِ الاقصی فرصتِ تاریخی برای حذف رژیم صهیونیستی از صحنه روزگار و نیز تغییر پایههای فکری کشورهای عربی فراهم نموده است. از پای در آوردن رژیم ظالم صهیونیستی و بازگرداندن فلسطین عزیز به آغوش میلیونها آواره فلسطینی، اقدامِ جمعی و تمدنی امتهای مسلمان از ایران و عراق و و لبنان و مصر تا آزادیخواهان خسته از رژیمهای سلطنتی حاضر در کشورهای خلیج فارس را میطلبد. نمیتوان این چنین کارزاری را صرفاً از منظرگاه نظامی دید. دولتِ جمهوری اسلامی نهادهای مسئولِ فرهنگی و بینالمللی دارد که وظیفه قانونی آنها ایجاد گفتمان جهانی آزادسازی فلسطین است؛ کجاست سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی؟ کجاست کمیته حمایت از انقلاب اسلامی مردم فلسطین؟ کجاست دیپلماسی عمومی فعال روزهای اول طوفان الاقصی توسط وزارت خارجه؟ آیا نمیخواهید از این فرصتِ تاریخی بیشترین استفاده ممکن را ببرید؟
نکته بعد
آقاجان، ولی امر مسلمین جهان، فرمانده عزیز کل قوا! در پاسخ برخی که دلسوزانه و عدهای که مغرضانه جمهوری اسلامی را متهم به انفعال نظامی در این نزاع منطقهای میکنند در یک جمله میگوییم “بیشتر فکر کنید.”
رهبر انقلاب
با اینکه میدانیم نبرد با صهیونیسم صرفاً نبرد نظامی نیست، اما شهادت رفقای هم سن و سالمان از جمله شهید سید مهدی جلادتی که اخیراً به همراه شهید زاهدی به شهادت رسیدند، دیگر خونِ ما را به جوش آورده، خود را جامانده از مبارزان آزادی قدس شریف میدانیم، ما به شما و به وعده شما ایمان داریم. چیزی تا نابودی اسرائیل منحوس باقی نمانده، اما عاجزانه از شما میخواهیم اگر مصلحت میدانید به بسیج دانشجویی اجازه دهید ما عازم مرزهای نبرد با رژیم صهیونستی شویم. جان ناقابل ما تقدیم مردم مظلوم فلسطین
کلام خود را با جملهای از شهید عماد مغنیه به پایان میرسانم:
الهدف واضح و محدد و دقیق- ازاله اسرائیل من الوجود
والسلام