پس از گذشت یک ماه از نبرد طوفان الاقصی عوامل پیدا و پنهان زیادی بوجود آمده است که در انبوه اخبار نبرد، پنهان شده و به آن کمتر پرداختهاند. همچنین با بررسی زوایای مختلف نبرد میتوان دید عمیقتر از موضع حاصل نمود که در تحلیلها و تصمیم گیریها بسیار اثر گذار است.
دکتر حسین آجرلو، کارشناس ارشد مسائل غرب آسیا در جلسه تحلیلی به میزبانی بسیج دانشگاه امام صادق علیهالسلام حضور یافته و به بررسی تحولات اراضی اشغالی و منطقه غرب آسیا پرداخته است.
گزارشی از صحبتهای ایشان به شرح زیر است:
به نظر ایشان، ایدولوژی فلسطین در گذشته، کارآمد نبوده و این ایدولوژیهای ملی گرایانه هیچگاه به نتیجه نرسیدند و هر بار قبل از حاصل شدن نتیجه، شکست خورده است. این ایدولوژی اسلام به ویژه شیعه بود که به این موضوع قوام بخشید و در نهایت مقاومت اسلامی بود که اولین پیروزیها را برای فلسطین رغم زد. این موضوع هیچگاه به ثمر نمینشست مگر با مجاهدتهای سردار شهید سلیمانی که با دید عمیق خود از موضوع به جای مزدور پروری برای مقاومت شریک و متحدانی استراتژیک ایجاد نمود و این متحدان با آزادی و ابتکار عمل خود، و پشتیبانی ایران به اینجا رسیدند که در نبرد طوفان الاقصی دشمن را چنان غافلگیر میکنند که هیچ گونه سطح هشداری از قبل صادر نشده و درست در لحظه عملیات، گروهی در فاصلهای بسیار کم از جدار غزه، با اطمینان خاطر و امنیت کامل در حال برگزاری مراسم جشن بودند.
همانطور که آقا فرمودند، حماس با استفاده از ابتکار عمل خود این نبرد را طراحی و اجرا نمود، به گونهای که حتی دیگر گروههای مقاومت در فلسطین نیز از این حمله آگاه نبودند، چراکه به علت وجود جواسیس بسیار، درز کوچکترین حجم از اطلاعات در نوار غزه به سرعت به دست صهیونیستها رسیده و کل عملیات را بر هم میزد.
بعد از گذشت یک ماه از نبرد، سه نهاد امنیتی رژیم صهیونیستی، که داعیهدار برترین سرویسهای جهاناند هنوز نتوانستهاند ضربهای به نیروهای مقاومت در نوار غزه وارد آورند، بر خلاف دفعات قبل که به سرعت شروع به ترور رهبران ارشد این گروهها مینمودند. همین نکته خود نشان دهنده ارتقاء سطح این گروهها بوده است که جزء با کمک ایران، هیچگاه به این سطح نمیرسیدند.
در ابتدای نبرد نیز، نتانیاهو با سرسختی تمام تنها سخن از نابودی حماس و و کوچاندن مردم فلسطین از نوار غزه سخن میگفت اما اکنون با گذشت زمان، به شدت از موضوع اولیه خود کوتاه آمده و به تنبیه حماس و باز پس گیری اسرای خود تاکید دارد. یکی از دلایل تغییر نظر و کوتاه آمدن نتانیاهو این است که، آمریکا شخصا وارد عرصه شده است و قصد دارد که اوضاع را تحت کنترل درآور چراکه اختلافات و شکافهای داخلی رژیم به حدی است که از کنترل مقامات رژیم خارج شده و هر لحظه احتمال نابودی آن وجود دارد و نتانیاهویی که به هیچ عنوان رابطه خوبی با بایدن نداشت، اکنون گزارش لحظه به لحظه میدهد و آمریکا بیشتر توان خود را برای نجات رژیم صهیونیستی به کار بسته است. در حال حاضر نیز میتوان گفت که عملیات ورود به نوار غزه با استراتژی کامل آمریکایی شروع شده است و این گونه نبرد در دکترین نظامی رژیم صهیونیستی جایی ندارد. بدین صورت که تنها در مزارع و زمینهای باز و مسطح استقرار یافته و طرف مقابل را تحریک نموده تا از مراکز خود بیرون آمده و سپس با استفاده از پشتیبانی قدرتمند هوایی خود تمامی اهداف را نابود میکند. اما وارد شهرها نمیشوند چراکه برای آنان، شهرها میتواند به گورستانی بدل شده و تمامی اهداف خود را نابود کنند. درواقع آنها با گرفتن زمین، قصد پیروزی عینی را داشته تا بتوانند افکار عمومی داخل سرزمینهای اشغالی را آرام کنند.
از طرفی میتوان بیان کرد که اتکای رژیم به متحدین غربی خود بوده و در صورت ادامه این حملات به مناطق مسکونی و مردم بیگناه، برای آرام سازی افکار عمومی داخلی خود مجبور به کاهش حمایتها از رژیم میشوند و این قضیه برای رژیم صهیونیستی میتواند بسیار گران تمام شود.
در پایان میتوان افزود که تفکر مقاومت در دل مردم فلسطین بوده و با حمله به آنان، نمیتوان این تفکر و روحیه را از آنان جدا نمود و این عقیده، سرمایه اصلی مقاومت است که هیچگاه نابود نخواهد شد.