آنچه گذشتی از جایگاه سرود در انقلاب اسلامی با تحلیلی بر برنامه همآهنگ
سرود، یکی از انواع قالبهای موسیقی است. سرودها از مهمترین راههای ارتباط با دیگران و سطوح مختلف جامعه هستند. این نوع از ادبیات، می تواند احساسات، تفکرات و ارزشهای مهم را به شکلی خلاقانه و هنرمندانه منتقل کند.
از مشاهده کتیبهها و آثار تاریخی کهن میتوان دریافت که جمع خوانی و سرود از حدود 6 هزار سال قبل، با فرهنگ و هنر سرزمینمان آمیخته بوده است.
در دوره معاصر، انقلاب اسلامی نقطه عطفی بود بر شکوفایی این قالب از موسیقی. «سرود» در اصل مهمترین رسانه انقلاب اسلامی بوده است. از همان بدو ورود حضرت امام خمینی (ره)، سرود های انقلابی، به بیان مفاهیم و ارزشهای انقلاب پرداختند. به عبارتی میتوان گفت سرودها بستری برای پرداختن به تفکرات و آرمانهای گروهی حاکم بر جامعه بودند.
به مرور زمان هرچه از آغازین سالهای پرشور انقلاب و بعد هم جنگ تحمیلی عبور کردیم، سرود و جایگاه آن در میان عموم مردم جامعه کمرنگ و کمرنگتر شد. سرود و سایر موسیقیهای اصیل، جای خود را به قالبها و محتواهای زرد دادند و موسیقی که مقام معظم رهبری آن را «جان دهنده به بیجانها» میدانند، خود مدتی از رمق افتاد.
حال اما چند سالیست که با رهنمودهای رهبر انقلاب و به همت هنرمندان و فعالان فرهنگی، هنری و تربیتی توجهاتی به حوزه سرود و سرودخوانی میشود. در همین راستا مدتیست برنامه «همآهنگ» در حال تولید و پخش از شبکههای افق و نسیم است.
«همآهنگ» برنامه ایست که به همت موسسه مأوا و تهیه کنندگی سید محمدصادق حسینی و کارگردانی مهدیار عقابی ساخته شده است. این مسابقه تلویزیونی، با هدف تقویت توجهات به فضای سرود و ارتقاء سطح سرودها در جامعه تولید و در حال پخش است.
عوامل تولید همآهنگ، رویکرد مرکز محور در تولید برنامه را درهم زدند و با وجود افزایش هزینههای تولید، برای ضبط و تولید بخش اولیه برنامه به نقاط مختلف ایران سفر کردند. بخش انتخابی برنامه، حاصل 14 هزار کیلومتر سفر زمینی به نقاط مختلف کشور برای استعدادیابی از گروههای سرود بود.
عمده مخاطبان همآهنگ را میتوان نوجوانان دانست. همآهنگ نشان داد نوجوانان، فقط نوجوانان پایتخت نیستند و سرتاسر ایران نوجوانانی دارد که اگر مورد توجه قرار گیرند، دارای استعدادهای درخشانی هستند. طبق گفته کارگردان همآهنگ، در طول سفرهایی که برای ساخت بخش انتخابی برنامه انجام شد، گروههای سرودی در برخی مناطق کشور کشف شدند که اصلاً هیچ کس حتی فکرش را هم نمیکرد چنین ظرفیتهایی وجود داشته باشد.
یکی دیگر از اتفاقات خوب در همآهنگ، اجرای زنده گروههای سرود است. طی سالهای اخیر، سرودها و نماهنگهایی بعضاً در استودیو ضبط و پخش میشد. این اتفاق امروزه در گروههای سرود نیز رایج شده است و آنها به سمت اجرای ضبط شده روی بردهاند. درحالی که اجرای زنده و همخوانی هنرمندانه است که یک اثر را فاخر میسازد و این اجرای زنده ارزش بسیاری دارد.
محتوای اشعار و سرودهایی که در مرحله انتخابی همآهنگ خوانده شد، عمدتاً حماسی و آیینی بودند. بخشی از این اتفاق، میتواند به دلیل ماهیت سرود باشد که یک هم خوانی گروهی برای بیان عقاید و ارزشهای جمعی است. هرچند نباید این موضوعات در فضای سرود نادیده گرفته شود، اما این را هم نباید فراموش کرد که سرود، میتواند بستر بسیار خوبی باشد برای معرفی قومیتها، آیینها، شخصیتهای برجسته کشور و… درحقیقت می توان به سرود هویتی عامتر از آنچه هست را داد.
از نظر فنی اما به نظر می رسد زمان برنامه با توجه به محتوای قسمتها، تناسب چندانی ندارد. در هر قسمت از برنامه چند گروه سرود به اجرا می پردازند؛ داوران نکات خود را مطرح می کنند، مطالب و بخشهایی در حاشیه اجراها وجود دارد و… درحالی که همه این بخشها در کمتر از 60 دقیقه تدوین میشود. تاثیر این محدودیت زمانی را در نکات داوران شاهد هستیم که بعضاً کمی ناپیوسته و گذرا مطرح شده است. به نظر میرسد بهتر بود یا مدت زمان برنامه افزایش پیدا میکرد یا تعداد اجراهای هر قسمت کمتر میبود تا تناسب بیشتری بین محتوای بخشهای مختلف برنامه و مدت زمان آن ایجاد میشد.
در همآهنگ تلاش شده است تا صرفاً به سرودخوانی پرداخته نشود. داوران همگی متخصص حوزه موسیقی نیستند و در ابعاد مختلف نظرات گفته میشود. اما شاید بهتر بود این موضوع به طور مشخص نیز بیان می شد. مثلاً مشخصاً بیان میشد آقای عبدی کارشناس آهنگسازی هستند و بر ملودیها نظارت دارند و دیگر داوران نیز همینطور.
حال باید دید فصل اول همآهنگ میتواند هدف خود را محقق کند یا خیر؟ میتواند یک روح تازه به سرود و سرودخوانی در جامعه بدمد؟ آیا تغییری در سطح سواد موسیقایی مخاطبین که عمدتاً هم نوجوان هستند، ایجاد میشود؟ آیا همآهنگ میتواند محرکی باشد برای شکل گیری و تقویت گروههای سرود در سرتاسر کشور؟
نگارنده حسین شفیع نیا