نطق جلسه دانشجویی با آقای دکتر پیمان جبلی
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم صل علی علی بن موسی الرضا المرتضی
سلام علیکم
عرض تبریک ولادت با سعادت حضرت علی ابن موسی الرضا علیه السلام و همچنین خوش آمد خدمت شما به پاس حضورتان در جمع دانشجویان یک سال و هفت روز و چند ساعت بعد از جلسهای که برادرانمان در دانشگاه شریف میزبانتان بودند.
اما بعد!
میگویند ســـــازمانِ صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، بزرگترین بنگاه رسانهای جهان است! شاید اولین برداشتی که هر شنوندهای بعد از شنیدنِ این جمله به ذهنش میرسد این باشد که گوینده در حالِ تعریف و تمجید از این مجموعه است، امـــّا اشتباه دقیقا همینجاست! آن جایی که فکر کردیم با اضافه کردن به عرض و طول سازمانِ رسانهایمان، میتوانیم عمق و ارتفاع مخاطبش را هم افزایش دهیم و به اذعان آمارهای خود سازمان باید گفت که «زِهی خیالِ باطل!» ما دیدیم هر چه ساختارمان حجیم شد، حجم مسائلمان نیز تصاعدی زیاد شد و بیجواب ماندنِ این مسائل باعث شده امروز در کنارِ یک سازمانِ رسوبی که با چاقیِ مفرط مواجه است حجمِ زیادی مسئلهی رسوب کرده نیز داشته باشیم که بنظر نمیرسد کسی در سازمان،
برنامهای عملیاتی برای لایروبی آنها داشته باشد. البته از حق نگذریم بنظر میرسد سالهای بسیاری نگاه مدیرانِ عمدتا مهندسِ این سازمانِ فرهنگی-رسانهای به این مسائل، نسبتی با پایگاه نظری انقلابِ اسلامی نداشت اما پس از اینکه شما به عنوانِ یک دکترِ علمِ فرهنگ و ارتباطات با سوابق قابل توجهتان در سازمان، علی رغم همه سنگ اندازیها، توفیقِ اعتمادِ حضرتِ آقا را پیدا کردید و شانههایتان را زیر بار سنگینِ صدا و سیما دادید، چندی است خیالمان از این حیث اندکی راحت شده، همانگونه که تفاوت میزان توجه به روح انقلاب اسلامی در سندِ تحولِ رسانهی ملی که توسط تیم شما نوشته شده در قیاس با سندهای گذشته که عمدتا توجهشان به گسترشِ فنی بدون توجه ویژه به ابعاد فرهنگی بود از زمین تا آسمان است.
بنظر ما یکی از
اصلیترین معضلات در صدا و سیما، حل نشده باقی ماندن مسائل است. اگر بخواهیم انصاف به خرج دهیم ونگوییم مسائل در سازمان پشت گوش انداخته میشود باید بگوییم آنها صرفا مدیریت شده و نهایتا حل نشده رسوب میکنند.
استاد عزیز! همه میدانیم مجموعهای که این چنین ماموریتهای حساس و راهبردی بر عهده دارد نیازمند پشتوانهای علمی و پژوهشی است که بتواند در نهایت دقت و سرعت مسائل سازمان را بشناسد، به مجموعههای مرتبط بشناساند و با در نظر گرفتن اهمیت و اولویت هر یک از آنها در تعامل با واقعیتهای سازمان راهکار حل مسائل را کشف کند و البته تا به جواب رسیدن آنها دوشادوش ستادِ سازمان بایستد.
باید خدا را شکر کنیم که در سازمان راهبردی صدا و سیما مرکز تحقیقاتی تاسیس شده است که رسالت آن، مطالعه، پژوهش و سنجش در زمینههای مورد نیاز صداوسیما با استفاده از روشهای علمی به منظور سیاستگذاری، برنامهریزی، برنامهسازی، نظارت و ارتقای کیفی برنامههای رسانه ملی در چارچوب اصول و سیاستهای سازمان صداوسیما و هماهنگی، ارزیابی و سازماندهی پژوهشهای سازمان براساس نظام جامع پژوهشهای رسانهای است امّا اجازه دهید چند عنوان اخیر مندرِج در پایگاه اطلاع رسانی این مرکز را مرور کنیم:
1- گرههای ذهنی فرزندآوری؛ مطالعه کیفی عوامل تعیین کننده در سقط عمدی جنین در بین زنان متاهل
2- تقویم آیینی ماه های قمری جلد 6 ماه ربیع الاول
3- بازنمایی هویت های ایرانی ، اسلامی و انقلابی در مسابقه دورهمی
4- هنر مقدس؛ بررسی معماری عناصر تشکیل دهنده مساجد شاخص استان اصفهان
و نکته ما دقیقا همین است که ربط این موضوعات به ماموریت مرکز تحقیقات شما با مسائل سازمانتان کجاست؟ چرا عمده پژوهشهای این مرکز از نوع بنیادی است در حالی که شما روزانه با بسیاری مسائل حل نشده مواجه هستید که پژوهشهای به روز و کاربردی میتواند راهگشای شما در حل این مسائل باشد؟ چه راهبردی برای این مرکز وضع شده است که حجم پژوهشهای بنیادی و کاربردی اینقدر متفاوت است؟
آقای دکتر! با یک دست ضعیف خیلی تلاش کنید نهایتا بتوانید یک هندوانه بلند کنید! ما میگوییم مرکز تحقیقات صدا و سیما باید نهادی واسط میان نخبگان علمی و مسائل سازمان باشد. روزانه بسیاری برنامه از آنتن رسانه ملی در تمجید مردمیسازی پخش میشود اما در ستاد سازمان تقریبا هیچ نسبت مشخصی با میدان دادن، نه به عموم مردم، که حتی نخبگان نیز مشاهده نمیشود. بنظر میرسد بهتر است مرکز تحقیقات سازمان با چابکسازی امر پژوهش به ارائه پاسخهای کاربردیِ دقیق و سریع بپردازد و با باز کردن دربها مسائل میانمدت و بلندمدت را برونسپاری کرده و نهاد علم و نخبگان را در پیشبرد اهداف سازمان سهیم کند. به طور مشخص چرا مرکز تحقیقات صدا و سیما برای حل مسائل سازمان به همسپاری علمی در قالب مقاله، پایان نامه و رساله نمیپردازد؟ این مرکز چقدر توانسته از توان اساتید و دانشجویان رشتههای مرتبط در راستای ماموریتهای سازمان استفاده کند؟ عجیب است که در سند تحول به نقش مرکز تحقیقات در فرایند تحول حتی اشارهای کوتاه هم نشده است! در یک کلام به نظر ما مرکز تحقیقات صدا و سیما باید به جای محفلی جهت لذت بردن از امر پژوهش به سرعت تبدیل به مرکز ارائه راهحل مسائل سازمان شود.
«یکپارچگی راهبردی، فرماندهی واحد و الزام به همافزایی» از محورهای سند تحول مطبوع شماست لکن در سازماندهی حل مسائل صدا و سیما تشتت قابل توجهی وجود دارد. در سازمان، مرکز تحقیقات، معاونت طرح و برنامه، قرارگاه طراحی ستاد تحول و دانشگاه صداوسیما هر یک بدون داشتن مرزی مشخص با یکدیگر داعیهدار پژوهش هستند. و نتیجه این تشتت این میشود که میبینیم هر بخشی در سازمان فراخوان همکاری با پژوهشگران رسانه صادر میکند! نقش مرکز تحقیقات چیست؟ هرچند که مرکز تحقیقات هم درگیر جزایر داخلی خود است. همه ما در بهبوهه انتخابات ها شنیده ایم که خروجی های مرکز افکارسنجی صداوسیما رابطه نزدیکی با واقعیت جامعه دارد اما آنطور که به نظر میرسد این پژوهش ها حتی برای مدیران شبکه های شما هم قابل دسترس نیست و این مرکز هرچند زیر مجموعه مرکز تحقیقات است اما حتی رابطه خاصی با دیگر بخش های خود مرکز تحقیقات هم برقرار نمیکند و این میشود که برنامه های تولیدی سازمان هم ارتباط خاصی با نیازهای مخاطبش برقرار نمیکند! ما باید شاهدِ، به قول شما اثر سنجی (و نه نظرسنجی) های برنامه ها و سریال ها از سوی مرکز تحقیقات باشیم تا به نقطه مطلوب اول محتوا بعد جذابیت و بعد کمیت برسیم. راستی! سال گذشته فرموده بودید برای تحقق این وعده باید به ما زمان بدهید ، آقای دکتر چقدر دیگر باید منتظر باشیم؟ بگذریم….
و اندکی در باب سند تحول!
آقای دکتر بگذارید اینگونه بگویم، سند تحول نوشتید، خدا خیرتان دهد! اما هم ما میدانیم هم شما که تحول صرفا با ارائه مدل مفهومی صورت نمیپذیرد و عرصه تحول کارزار عمل است و علی رغم تلاش های شما و تیم همراهتان هنوز سند تحول در حد سندی زیبا در ویترین مدیران و زینت بخش جلسات سازمان است این موضوع تا جایی حاد است که مدیران میانی سازمان فهم صحیحی از سند تحول ندارند. قبول است! طرحهای تحولی سالهای 93 و 97 بیشتر بر مسائل فنی و اجرایی متمرکز بودهاند و توجه کمتری بر مسائل نرمافزاری داشتهاند اما گویا شما هم از این طرف بام افتادهاید و سندتان همچنان با عینیت و مصداقی که بتواند در خروجی سازمان اثرگذار باشد فاصله دارد.
حرف آخر: آقای جبلی! اگر یادتان باشد قبلا در جمع دانشجویان فرموده بودید: «از شما خواهش میکنم یک هیات دانشجویی مشترک تشکیل دهیم، برای بررسی عملکرد صدا و سیما و میزان پیشرفت سند تحولی که ارائه میدهیم. اولین معاونش هم به انتخاب شما باشد. مثل ما شانههایتان را زیر بار بیاورید و به ما کمک کنید که بتوانیم مسیر را طی کنیم.» خوب فرموده بودید و ما را امیدوار کرده بودید اما الان پس از گذشت یکسال هنوز مطالبه ما اینست که
به جوانان و اهالی دانشگاهها اعتماد کنید که ضرر نمیکنید.
و السلام علیکم و رحمه الله و برکاته