بسم‌الله الرحمن الرحیم

نطق نماینده بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق علیه‌السلام

﴿انا لله و انا الیه راجعون﴾ این محتمل‌ترین جمله‌ای است که اگر امروز شنوای تذکرات دلسوزانه ما نباشید، باید آن را مهرماه 1405 یعنی زمان اتمام مأموریت شما زمزمه کنیم. پس اینکه آینده ما را این‌چنین سوگوار ببیند یا نبینید، به شما بستگی دارد. سوگوار نه فقط از اینکه ظرفیت عظیم صداوسیما در گستراندن حق طی این مدت از دست می‌رود؛ بلکه آن روز باید با سیل هجمه‌هایی از سوی معاندان درباره شکست یکی از گروه‌های فعال در عرصه گفتمان انقلابی در رأس رسانه ملی روبه‌رو شد. پس قاب عکس مهرماه 1405 را همیشه گوشه ذهن داشته باشید. چهره‌ای غمگین و حسرت‌زده یا بشاش و سربلند.

 

درباره گروه فعلی مدیران ارشد صداوسیما نباید فراموش کرد که عمدتاً کسانی هستند که سال‌ها خود جزو بزرگ‌ترین منتقدین صداوسیما بودند و داعیه انقلابی بودن و ایستادگی در مقابل گفتمان غرب‌زدگی را در انتقادات خود سر دست داشتند و از آرمان‌ها دم می‌زدند. پس امروز روز آرمان است. روزی که می­خواهیم خاطرات ایامی که نهایت خواستمان جلوگیری از وادادگی رسانه ملی بود را به تاریخ بسپاریم و برای نخستین‌بار عملکرد را بر آرمان­ها عرضه کنیم نه توجیه­ها را بر رویاها تحمیل.

 

درباره شخص شما نیز انتظارات بدین جهت از سایر رؤسای گذشته سازمان فراتر است که اولاً شما آشکارا خود را متعلق به جریان انقلابی و حزب‌اللهی می‌دانید پس باید باارزش‌های انقلاب محک بخورید، ثانیاً به‌خاطر سال‌ها حضورتان در سازمان، با زیروبم مشکلات آن آشنا بودید پس هیچ‌گونه توجیهی اعم از کمبود مالی، عدم همراهی سایر قوای قدرت در حاکمیت و… در مطالبات ما از شما پذیرفته نیست، سوم اینکه فارغ‌التحصیل رشته تخصصی متناسب با زمینه کاری سازمان هستید پس باید به مختصات امر رسانه و ارتباطات واقف باشید و متناسب با اقتضائات آن عمل کنید.

آقای دکتر، شما امروز قرار است استیضاح شوید. استیضاح یعنی اگر از باب ارائه توضیحات و استدلال عاجز ماندی، مسند را اشتباها نشسته‌ای. اما پیش از بیان محورهای این استیضاح بگذارید به جد از خلف وعده شما گلایه کنیم. قول داده بودید که دو سه ماه یکبار به دانشگاه می‌آیید؛ اما همین دعوت مکرر ما از شما به دانشگاه امام صادق علیه‌السلام نزدیک یک سال به طول انجامید تا موفق افتاد. شما حتی روی دعوت دانشجویان دانشگاه متعلق به سازمانتان را هم به زمین زده‌اید. هرچند که این فقط خطاب به شما نیست و ترس از حضور در دانشگاه و شنیدن نکات دانشجویان بیماری مسری است که سال‌هاست گریبان مسئولین را گرفته.

عرایضم از اینجا در چهار محور بیان می‌شود.

  • نیروی انسانی: آقای دکتر، می‌دانید چرا کار سازمانتان لنگ می‌زند؟ چون آدم صداوسیمای انقلاب اسلامی را ندارید یا کم دارید. چرا این مشکل وجود دارد؟ چون دید بلندمدت برای تربیت نیرو ندارید.

چگونه صداوسیما در چهل و چهار سال گذشته نتوانسته نیروی موردنیاز خود را به‌اندازه کافی و باکیفیت موردنیاز، تربیت کند، تا بتواند خودش را از شر دوگانه سست تعهد نیرو یا تخصص خلاص کند.

به نظر می­رسد اصلی­ترین مجموعه برای مأموریت تربیت نیرو برای سازمان، دانشگاه صداوسیما است. هر چند در ابتدای مسئولیت شما در آذرماه 1400 نماینده بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق (ع) نسبت به تکنیک زدگی و خلا تئوریک در آن دانشگاه به حضرتعالی هشدار داده بود، اکنون بفرمایید چه اقدامات تحولی در رویکرد دانشگاه صداوسیما صورت‌گرفته است؟

مسئله دیگرِ سازمان در حوزه نیروی انسانی، کمبود نیروی واسط بین ایده و اجرا است. هر چند وجود ایده­های محتوایی و مضمون محور مغتنم است؛ اما تا وقتی که تهیه‌کنندگان و برنامه‌سازانی همدل نباشند تا آن ایده­ها را به سرانجام برسانند، این ایده­ها قرار است به چه کاری بیاید؟ در مسئله چهره­ها (معادل فارسی کلمه سلبریتی) این‌طور به نظر می­رسد که تیم جدید راجع به این مسئله تدبیر خاصی دارد. پس رویکرد خود را در این زمینه بیان بفرمایید. آیا این تدبیر و کنترل چهره‌ها تنها به حذف برخی و برجسته‌کردن تعدادی نیروی دیگر به‌جای آنها محدود می­شود یا الگوهای هوشمندتری برای اداره این مسئله مانند قراردادهای شهرت نیز در دستور کار قرار دارد؟ آیا این گزاره را می­پذیرید که ترس از عدم توانایی کنترل چهره­ها شما را به سمت عدم چهره‌سازی سوق داده است؟

 

  • مسائل ساختاری: در عصری که اگر رسانه چابک نباشد قابلیت‌های خود را از دست می‌دهد، صداوسیما به سازمانی تبدیل شده که ابتدا و انتهای آن حتی برای مدیرانش ناپیداست. مگر در سند تحول بازمهندسی ساختارها به تحول نرم‌افزاری گره نخورده است؟ آیا این ساختار سنگین و غول‌پیکر که همچون چاهی بی‌انتها بودجه سازمان را می‌بلعد، در خدمت نرم‌افزار است؟ چقدر توانسته‌اید فاصله ایده‌پردازی تا تولید را تسهیل کنید؟

چالش دیگر در دایره مسائل ساختاری، مسئله بازمهندسی شبکه­های سیما است. هر چند جا دارد از اقدام عاقلانه و شجاعانه تعطیلی برخی شبکه­های کم مخاطب تقدیر کرد، اما از شما می­پرسیم ایده‌تان برای دیگر شبکه­ها چیست؟ آیا نمی­شود تعدادی از شبکه­های سیما را در هم ادغام کرد؟

 

  • معاونت‌ها

یکم. معاونت خبر: صریح بگویید چه شد که بهار پرشور و حرارت معاونت سیاسی در بدو شروع کار این معاونت، این‌طور به زمستانی در خبر گرایید که شاید خود دست‌اندرکاران خبر صداوسیما هم دیگری رغبتی به تماشای اخبار نداشته باشند؟ چه شد که بااین‌همه دم‌ودستگاه و نیرو نتوانستید روایت برتر در اغتشاشات را از آن خود کنید؟ چرا برد رسانه‌ای اخبار سیما به پابند مصلحت‌سنجی‌های غیرواقعی زنجیر شده؟
به کوته‌فکرانی که در جایگاه‌های بلند نشسته‌اند و فهمی از رسانه ندارند، بفهمانید که در دنیای امروز اتخاذ رویکرد محافظه‌کارانه، به‌حکم سر را زیر برف کردن است.

اما علی‌رغم اینها صداوسیما هنوز مزیت‌هایی نظیر دسترسی به آرشیو گسترده، مجوزها، ارتباط با افراد و دستگاه‌ها و غیره دارد که همچنان می‌تواند به‌عنوان رقیبی جدی برای شبکه‌های ماهواره‌ای، سایت‌ها و شبکه‌های اجتماعی باشد.

توجه به برندسازی خبری (تجربه‌هایی مانند صرفاً جهت اطلاع)، سبک‌های جذاب خبرنگاری (مثل خبرنگاری تحقیقی) و تولید برنامه‌های خبری – تحلیلی از راهکارهایی است که در راستای افزایش مخاطبان خبر پیشنهاد می‌شود

 

دوم. معاونت استان‌ها: عدالت رسانه‌ای و مرکز زدایی یکی از مولفه‌های اصلی گفتمان انقلابی و از شعارهای تیم فعلی مدیریت سازمان است. اما آنچه محل تامل است این است که آیا این مهم در عمل نیز به‌اندازه‌ای که در شعار بدان اهمیت داده شده است برجسته بوده؟ به نظر می‌رسد لااقل درمورد شبکه‌های استانی به‌عنوان بازویی برای تحقق شعارهای این حوزه، کم‌توجهی صورت‌گرفته است. ضمن احترام به شخص معاون محترم استان‌ها، به نظر می‌رسد سوابق و تجربیات ایشان بی‌ربط به این عرصه است و عملکرد مبهم یک سال گذشته این معاونت نیز موید این مسئله است.

همچنین باید دانست که توجه به روستاها و شهرهای کوچک قطعاً ارزشمند است و باید سطح آن از صرف پوشش‌های خبری خام و از پیش آماده مانند پوشش مشارکت در راهپیمایی‌ها و حضور مردمی، به دغدغه‌ها و بازنمایی واقعی تصویر این روستا و شهرها در رسانه‌ی ملی میدان داده شود.

 

سوم: معاونت برون‌مرزی:
سهم محور مقاومت و به طور کلی‌تر دنیا از تولیدات تنها تریبون رسمی مستضعفان جهان چقدر است؟ در سال‌های اخیر شاهدیم که به علت تحریم‌ها و سانسورهای ظالمانه‌ی دشمنان، خوراک رسانه‌ای تولیدی در شبکه‌های متعدد با موضوع مخاطبان خارج از کشور به حلقه‌ی آخر زنجیره‌ی مصرف نمی‌رسد.

مسدودی شبکه‌های ماهواره‌ای به علت تحریم‌ها و بایکوت همه‌جانبه، هزینه‌ی بالای رساندن این خوراک به مخاطب نهایی را در برخی موارد، موجب ناکارآمد به‌نظررسیدن تولیدات فعلی این معاونت شده است.

نیاز به ایجاد راهبردها و تدابیر کلان جدید برای رساندن تولیدات این شبکه‌ها و تصمیم‌گیری برای نیاز داشتن یا نداشتن به این تعدد شبکه‌ها، امروز از هر زمان دیگری بیشتر احساس می‌شود.

علی‌رغم این نیازهای عمیق و فوری، شاهد برنامه‌های روشن راهبردی در سطح این معاونت نیستیم و به‌عکس بیشتر شاهد فعالیت‌های چریکی و عملیات‌های کوچک رسانه‌ای هستیم که نه جریان‌سازی آن‌ها می‌تواند چندان بالا باشد و نه درشان معاونت بزرگ برون‌مرزی است.

باتوجه‌به آنکه خود جنابعالی نیز از سابقه و تجربه‌ی مفید در این حوزه برخوردار هستید، برنامه‌ها و کلان‌راهبردهای شما برای احیای معاونت برون‌مرزی چیست؟ آیا نمی‌شود تعدد شبکه‌ها را کاهش داد و کیفیت و نفوذ آنها را با تدابیری مانند رفتن به‌سوی تلویزیون‌های اینترنتی یا تکثیر ایده‌هایی از سنخ المنار لبنان (حمایت و پشتیبانی از رسانه‌های بومی مستقر در کشورهای هدف) افزایش داد؟

 

چهارم معاونت سیما:

آقای دکتر جبلی، شیب کاهش مخاطبان سیما در سال‌های گذشته نزولی بود تا اینکه به لطف شما سقوطی شد. از تحول با ما در معیار آنتن سخن بگویید.

در تحلیل تفکرات تیم شما و آمارهای مفتضح مخاطبان سیما در این دوساله، برای ما محرز شده که توجه به مخاطب جزو اولویت‌های اول تیم شما نیست. سریال‌ها ضعیف، برنامه‌ها ضعیف، گاهی اوقات تماشای برفک جذابیت بیشتری از دیدن شبکه‌های شما دارد. پس پخش برفک را در برنامه شبکه‌ها قرار دهید که بر صرفه‌جویی در بودجه هم کمک می‌کند.

اگر روزگاری می‌گفتیم جذب مخاطب به چه قیمتی، امروز باید بگوییم ارائه محتوا به چه قیمتی.

علی‌رغم ارائه آمارها مطلعیم که ساخت سریال کاهش داشته است. ای کاش به دوستان سیما بگویید توجه به عنصر جذابیت به معنی تولید سرگرمی‌های لغو نیست که با آن دشمن باشند. تجربه برخی سریال‌های گذشته نظیر گاندو و برنامه‌هایی مانند مناظرات علمی و سیاسی نشان داد که جذب مخاطب فقط در [بازی با خط‌قرمزها] نیست؛ بلکه باید اندکی ظرافت به خرج داد و مهارت هنری داشت.

پنجم؛ معاونت صدا:
برای این معاونت صرفاً به همین نکته اکتفا می‌شود که تکثر شبکه‌ها و کیفیت پایین برنامه‌های تولیدی و در نتیجه مخاطب حداقلی، اصلی‌ترین چالش‌هایی است که معاونت صدا با آنها درگیر است

 

  • ساترا:

در حوزه ساترا علی‌رغم به‌روز نبودن مقررات این سازمان در عرصه تنظیم‌گری همگرا، کافی‌نبودن حمایت‌های بخش‌های مختلف سازمان از این مجموعه و عدم توانایی سازمان در تعامل با دستگاه‌های ذی‌ربط این حوزه، ما از جایگاه فعلی ساترا دفاع می‌کنیم به این دلیل که ریشه شکل‌گیری این سازمان به‌حکم حکومتی رهبر انقلاب در سال 94 و اصل 144 قانون اساسی بازمی‌گردد. اما این حمایت ما به معنی بستن باب بازاندیشی برای جایگاه نهاد تنظیم‌گر صوت و تصویر فراگیر نیست. همین‌طور ما به‌عنوان بسیج دانشجویی از مجلس مطالبه داریم که چرا قانون مناسبی در حوزه تنظیم‌گری تصویب نمی‌کند و از قوه قضاییه سؤال می‌کنیم که چرا تعامل لازم در جهت تنظیم‌گری صوت و تصویر فراگیر و نظارت بر محتوای تولیدات vodها با سازمان ساترا انجام نمی‌دهد. همچنین دخالت برخی نهادهای پشت پرده مانند آنچه برای سریال سقوط رخ داد جای بسی تعجب دارد و ای‌کاش به خود یادآوری کنیم که فرهنگ این مرزوبوم را در جهت منافع مالی صاحبان پلتفرم‌ها ذبح نکنیم.

تحول

و خطی کوتاه درباره تحول که بدانید با برخورد چکشی تحول از آب درنمی‌آید. به مدیران سازمانتان تأکید کنید: تعامل، تعامل و تعامل. اگر امروز این طور ماشین تحول شما در گلگیر کرده، به‌خاطر عدم اهتمام به تربیت نیرو است که در محور اول ذکر شد. پس به جد به دنبال تربیت نیرو باشید.

طرح پیشنهادی

دوستان شما از زمانی که ما دعوت از شما را شروع کردیم، خیلی پیگیر بودند که در جلسه طرح پیشنهادی داده شود. از سمت ما نیز پاسخ داده شد که شما مگر وقتی هنوز وارد اتاقی نشده‌اید و هیچ‌چیزی راجع به داخلش نمی‌دانید، می‌توانید طرحی بدهید؟

اما اگر طرح می‌خواهید، طرح ما این است که به جلسات نشست‌وبرخاست با دانشجویان اهمیت بدهید، در دانشگاه‌ها حضور پیدا کنید تا پیش از هر چیزی، شما و سازمانتان را بشناسند.

مشخصاً عرض می‌کنم که دفتر تلویزیون واحد فرهنگی بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق علیه‌السلام به جد به دنبال برگزاری جلسات نقدی برای عرصه‌های مختلف صداوسیما است، چه مسئولین همراهی کنند و چه همراهی نکنند.