شهید سپهبد سلیمانی

می‌گویند مردان بزرگ خدا این‌گونه اند؛ نه‌تنها در زمان حیات‌شان در راه خدا و برای خدا می‌جنگند بلکه پس از شهادت نیز راه‌شان مستدام است؛ حجتی می‌شوند برای دل‌های مذبذب و شکّاک.

بی‌شک سردار رشید اسلام، سپهبد قاسم سلیمانی، در صدر مجاهدین معاصر ماست؛ او که در طول حیات بابرکتش از هیچ تلاشی برای حفاظت از مرزهای اسلام دریغ نکرد. اما تقدیر برای ایشان این‌گونه رقم خورد تا به دست خود شیطان بزرگ و نه به دست جیره خوارانش بال شهادت بازکند. میدان بزرگتری که سردار همواره انتظارش را می‌کشید به‌درستی همین میدان بود.

اما ازین پس حجت تمام شد و دیگر کسی به پستی و رذالت این شیطان شک نخواهد داشت.
زین پس اگر کسی حرف از مذاکره با آمریکا زد، بداند قدم‌ها را بر خون سردار ما گذاشته و ما از خون او نمی‌گذریم.
زین پس اگر کسی روشن‌فکر مآبانه و با کلام‌های ظاهرا زیبایش مرثیه‌ی «آمریکا چگونه آمریکا شد»را بسراید، بداند دیگر حنایش بی‌رنگ شده‌است.
دیگر عزم مردم عراق هم برای بیرون راندن مزدوران آمریکایی از سفارت‌شان جزم شده و مردم تمام کشورهای جهان (و نه فقط منطقه) افول و تضعیف آمریکا را درک کرده‌اند.
امروز اگر کسی سازمان مللِ مستقر در آمریکا را نماد صلح بداند، جز پوزخندی از مردم تحویل نخواهد گرفت.
و اکنون آمریکا، تمام فرصت‌هایش را برای حضور در منطقه سوزانده‌است.

آری سردار… تو حجت را بر ما تمام کردی و چهره‌ی واقعی این احمق های درجه یک را در معرض همگان قرار دادی. سال‌ها بعد تاریخ‌نویسان علت اصلی کوتاه‌شدن دست آمریکا از منطقه و سقوط رژیم صهیونیستی را، اشتباه استراتژیک آن‌ها در ترور سردار سلیمانی در شامگاه دوم ژانویه می‌نویسند.

اشتباه آن‌ها همان اشتباه اولی‌ست که در انقلاب مرتکب شده‌اند؛ آنان خیال می‌کنند هر که را بکشند جای او خالی می‌ماند؛ اما انقلاب‌ما شهادت بزرگانی این‌چنین را کم ندیده‌است. بهشتی، مفتح، رجاییُ باهنر و صیادها نیز پیش‌تر خود را فدای اسلام و انقلاب اسلامی کرده‌اند و از خون آن‌هاست که انقلاب‌ما هر روز پربار تر از گذشته گردیده‌است.

ما راه تو را ادامه خواهیم‌داد؛ ولی در دل‌مان بغضی نهفته است که جز با دیدن لبخند تو آرام نمی‌شود؛ به‌زودی کبوتران سفید آزادی، برفراز قدس رخ‌نمایی می‌کنند. ان‌شاء‌الله.

نویسنده: علی مرادی ، تحریریه سایت بسیج دانشگاه امام صادق(ع)