تعریف ساده گفتمان: گفتم، گفتی، گفت، گفتیم، گفتید، گفتند…

ارکان گفتمان:

1.علمی، مستدل و مستند بودن

2.افتادن در افواه مردم

طبق این دو رکن به یک تعریف دیگر از گفتمان نیز می‌توان رسید: علم پادار

هدف از گفتمان: خیزش و عطف همه اندیشه‌ها، سلایق، دغدغه‌ها، ظرفیت‌ها به یک نگاه واحد

برای الهام‌گیری از شیوه‌های گفتمان‌سازی به متقن‌ترین، محکم‌ترین و ماندگارترین گفتمان هستی -یعنی عاشورا- باید سری به دانشگاه کربلا زد و از آن الگو گرفت. با الهام از گفتمان امام حسین در کربلا و با مرور سریعی بر ابزارها، مصادیق و نیز راهبردهای خود اباعبدالله در واقعه عاشورا می‌توان به یک مدل و مجموعه‌ای از تکنیک‌ها رسید.

حتی اگر در اخلاص و سوز و شور، حضرت حسین هم باشی از گفتمان‌سازی ناگزیر هستی!

ابزار گفتمان:

  • Ø       هر ابزار که انسان به ذهنش خطور کند، (برای ایده‌گیری و طرح سوژه بحث به آن‌ها فقط اشاره خواهد شد):

شعار (شعارهای حسینی سرفصل گفتمان‌های عاشوراست)، لباس پیامبر (تصویرسازی و تجدید خاطره)، خطبه (سخنرانی)، اشخاص (حضرت علی‌اصغر)، عقبه تاریخی و استعاره‌سازی (داستان یحیای شهید)

  • بهرهگیری از ابزارهایی خلاقانه که دشمن هم به آنها نیندیشیده بود. اصلا از رازهای ماندگاری گفتمان عاشورا پس از اخلاص و شور آن، همین ظرفیت‌هاست: گفتمانی فراتر از گفته و حرف، گفتمانی ریشه‌دار که برای خلق حماسه‌ای جاوید از اشک و خون و خون جگر نیز غافل نمی‌شود.
  • ابزراهایی بالاتر از انتظار و توقع: خیلی از عاشوراشناسان خطبه‌های شش‌گانه امام حسین در روز عاشورا را از بر نیستند ولی همه عالم داستان شش‌ماهه حسین را شنیده و فهمیده‌اند.

راهبرد گفتمان سازی موثر:

  • Ø       سیاست ورود از درهای مختلف “لَا تَدْخُلُوا مِنْ بَابٍ وَاحِدٍ”

“و (هنگامی که می‌خواستند حرکت کنند، یعقوب) گفت: «فرزندان من! از یک در وارد نشوید؛ بلکه از درهای متفرق وارد گردید”

 وَقَالَ یا بَنِی لَا تَدْخُلُوا مِنْ بَابٍ وَاحِدٍ وَادْخُلُوا مِنْ أَبْوَابٍ مُتَفَرِّقَهٍ …(یوسف/67)

از درهای مختلف وارد شدن برای رسیدن به هدف اصلی سیاستی بود که حضرت یعقوب به فرزنداش توصیه کرد.

  • برای نتیجه گرفتن باید از راه‌های مختلفی برای نتیجه‌گیری استفاده کرد: نامه، سخنرانی، دیدار چهره به چهره، دعا، نفرین، تشویق، نمایش، مهلت و زمان خواستن و…

تکنیک‌ها و عناصر گفتمان‌ساز:

  • Ø       از روایت تا فرمولی برای عملیات:

امام حسین برای ایجاد “سیطره گفتمانی” از یک “فضای گفتمانی” جدید بهره می‌گیرد که در روایت زیر به خوبی منعکس شده است:

از حضرت سجاد روایت شده فرمود: در هر منزلى که حضور اقدس حسین‏  فرود مى‏آمدیم پدر والاگهرم از حضرت یحیى‏ و کیفیت قتل او یاد میفرمود تا روزى فرمود از جمله نشانهاى پستى و خوارى دنیا آنکه سر پاک یحیى  را براى زنازاده از زنازادگان بنى اسرائیل به تعارف بردند.( الإرشاد للمفید / ترجمه ساعدى، ص: 490)

  • Ø       اقدامات عملی:
  • o        در بعد گفتار:

1.استفاده موثر از ظرفیت کلام و گفتار

2.تکرار و تلقین

3.توجه به مولفه‌های عمیق

4.تکیه بر عناصر تفکرزا و اندیشه‌خیز

5.استفاده از ظرفیت بافت ذهنی و شناخت تاثیرگاه‌های آن

توضیح: داستان “حضرت یحیی” کلید گفتمان‌های امام حسین

1.استفاده موثر از ظرفیت کلام و گفتار

با کلام می‌توان بسیار اثر گذاشت. به تعبیر سوره عصر، “ایمان” و “عمل صالح” به تنهایی کارساز و مفید فایده نیست، باید در کنار این دو اهل “تواصی” بود. امام حسین از آن اشخاصی نبود که سرش را پایین بیندازد و فقط کارش را انجام دهد و با احدی کاری نداشته باشد. بالعکس “گفت و گفت و گفت” تا این گفتمان شکل گرفت. شاهد مدعا، دیدارهای فعال خود حضرت با اشخاص در مسیر کربلاست. “دیدار فعال” در گفتمان‌سازی نقشی تعیین‌کننده ایفا می‌کند.

2.تکرار و تلقین

استاد ماندگاری: تلقین برای مرده اثر دارد، زنده‌ها که جای خود دارد!

امام حسین به نقل امام سجاد در هر منزل داستان یحیا که گفتمان سیاسی و شعار انقلابی خویش است تکرار می‌کند، یعنی از مکه تا کربلا که قریب به 30 منزل است همه جا این تکرار اتفاق می‌افتد. بسامد و تکرار کلمات در القا و پذیرش اثر بخش است. در تحلیل محتوا نیز همین تکرارها شمارش می‌شود و نمایانگر اهمیت مفهوم است. امام در همه منازل از گذرواژه گفتمانی خاص خود بهره می‌برد، یعنی قریب به 30 بار!(فتأمل! دقت بفرمایید که بسیاری از مخاطبان امام هم ثابت ‌اند اما امام همین بحث را دائم تکرار می‌کند، و تکرار یعنی اهمیت بحث) یعنی در هر منزل و هرجایی که بهانه‌ای از گفتگو است امام سعی در تبیین گفتمان خود دارد. این طرح قابلیت الگوبرداری دارد.

3.توجه به مولفه‌های عمیق

اشاره و توجه به داستانی ژرف (یحیی، شباهت‌ها، محیط حاکم، حاکم ستمگر، شهادت، شکنجه، سختی، سر بریده و…)

4.تکیه بر عناصر تفکرزا و اندیشه‌خیز

چرا یحیی؟ یحیی شعار سیاسی امام است. غیر مستقیم ولی کوبنده

در اربعین الحسینیه دوازده شباهت میان امام حسین و یحیا طرح شده است. (آیینه‌داران آفتاب، ج1، ص160)

دقت بر انتخاب ظریف مفهوم در این گفتمان قابل توجه است. شباهت‌هایی که بخشی از آن قبل از گفتمان‌سازی نمود دارد و بخشی از آن پس از شهادت حضرت. و این یعنی انتخاب گفتمانی تفکرساز و تامل‌خیز برای ادامه جریان و جلب توجه همراهان و مخاطبان این جریان.

5.استفاده از ظرفیت‌ها و قابلیت‌های بافت ذهنی و شناخت تاثیرگاه‌های آن

بهره‌گیری از مفاهیمی چون “یحیای شهید”، “عربیت” و مانند آن. داستان‌های زیر نمونه‌ای از استفاده امام در ایجاد این گفتمان است:

1.حـسین علیه السلام فرمود: «هیهات ای پسر عمر! این مردم مرا رها نمی کنند،چـه بـر مـن دسـت بـیـابـنـد چـه دسـت نـیـابـنـد. آنـان مـرا دنبال می کنند تا به زور از من بیعت بگیرند یا آنکه مرا بکشند. ای عـبـدالله، آیـا نمی‌دانی از نشانه های پستی دنیا نزد خداوند این است که سر یحیی بن زکریا علیه السلام را نزد بدکاره ای از بدکاره های بـنـی اسـرائیـل آوردنـد و آن سـر بـر ضدشان احتجاج می کرد؟ ای ابـاعـبـدالرحـمـن، آیـا نـمـی دانـی کـه بـنـی اسـرائیـل از بـامـداد تـا شام هفتاد پیامبر را می کشتند و سپس همه در بـازارهـاشـان می نشستند و خرید و فروش ‍می کردند، گویی که هـیـچ کـاری انـجام نداده اند، و خداوند در عذابشان شتاب نورزید؟» سرانجام آنان را مؤاخذه کرد، مؤاخذه ی عزتمندی مقتدر! اباعبدالرحمن، از خدا بترس و دست از یاری من برمدار…» (با کاروان حسینی از مدینه تا مدینه، جلد 1، ص264)

2.واى بر شما، اى شیعیان آل ابى سفیان! اگر دین ندارید و از روز محشر خائف نیستید پس در دنیاى خود آزاد مرد باشید و بحسب و نسب خود مراجعه کنید، زیرا شما عرب هستید. شمر بن ذى الجوشن در جواب آن حضرت گفت: چه میگوئى یا ابن فاطمه! امام حسین علیه السلام فرمود: من آن کسى هستم که با شما قتال میکنم و شما با من قتال میکنید ولى زنان که گناهى ندارند. شما از مردان سرکش خود جلوگیرى کنید، مبادا تا من زنده هستم متعرض اهل حرم من شوند. شمر گفت: مانعى ندارد. سپس شمر صدا زد و به لشکر کفر گفت: مبادا متعرض اهل حرم این مرد شوید. بلکه خود حسین را در نظر بگیرید بجان خودم قسم که وى همانندى است گرامى‏.(اللهوف على قتلى الطفوف / ترجمه فهرى، النص، ص: 120)

  • در بعد رفتار:

گاه یک عاطفه در بستر رفتار ماندگارتر از هزار گفتار خواهد بود.

برای این که گفتمانی در افواه بیفتد باید با حافظه عاطفی گره بخورد.

مثال تاریخی: از آن همه دیدار و خطبه‌های امام حسین در منازل بین راه تا کربلا، علی‌بن‌طعان‌محاربی که جزء سپاه حر است تنها یک دیدار عاطفی انسان‌دوستانه امام با خودش را روایت کرده که نشان از مانایی این دیدار و تاثیر بر او داشته است: اوج احساس و عاطفه امام با یک نیروی نظامی غیر همراه