از همان زمان که انتخابات ریاست‌جمهوری شکل جدی‌تری به خود گرفت، بحث نظرسنجی‌ها هم شد پای ثابت اظهارنظرهای انتخاباتی. این مسأله در دهه اول انقلاب خیلی مطرح نبود، اما از دوره اصلاحات به بعد، کم‌کم این مسأله جدی شد؛ تا امسال که دیگر به اوج خود رسیده است.

دیگر نظرسنجی‌ها است که حرف اصلی را می‌زند. تکلیف بسیاری از آمدن و نیامدن‌های کاندیداها و هم‌چنین کناره‌گیری‌های ائتلاف‌کنندگان به نفع دیگری را نیز همین نظرسنجی‌ها مشخص کرد. این مسأله تا جایی پیش رفت که مقبولیت وام‌گرفته از همین نظرسنجی‌ها، شد یکی از ملاک‌های اصلی انتخاب اصلح! ملاکی که مبنای دینی ندارد و در معیارهای حضرت آقا برای انتخاب اصلح نیز، چنین مسأله‌ای هیچ جایی ندارد.

ایشان در مورد انتخاب اصلح، فرموده‌اند: «ملت باید تلاش خود را بکنند. باید زحمت بکشند و دنبال اصلح بگردند. من مکرّر عرض کرده‌ام که مسأله، مسأله‌ی دین و خدا و ادای تکلیف است. هم‌چنان که اصل انتخابات یک تکلیف الهی است، انتخاب اصلح هم یک تکلیف الهی است. قبلاً هم گفتیم که تفاضل ولو کم باشد، در این قضیه بسیار است. باید بگردید، بین خودتان و خدا حجت پیدا کنید؛ یعنی بتوانید از راهی بروید که اگر خدای متعال پرسید شما به چه دلیل به این فرد رأی دادید، بتوانید بگویید به این دلیل. بین خودتان و خدا، دلیل و حجتی فراهم بکنید، بعد با خیال راحت بروید رأی بدهید. مردم باید این کار را بکنند و ما هم از خدا می‌خواهیم و دعا و آرزو می‌کنیم که خدای متعال دل‌های مردم را به سمت نامزد اصلح -آن که واقعاً صلاحیتش بیشتر است- هدایت کند.»1

حال آن زمان که نگاه ما از تکلیف‌محوری به نتیجه‌گرایی تنزل پیدا می‌کند، همین می‌شود که صالحِ مقبول را بر اصلح ترجیح می‌دهیم. صالحی که در مقبولیت او شک است و اصلحی که عدم مقبولیت او نیز قابل اثبات نیست. در مورد مقبولیتی که این نظرسنجی‌ها مشخص می‌کنند، مگر خود این نظرسنجی‌ها تا چه حد قابل اعتماد است؟! مگر چه مقدار از جامعه را پوشش می‌دهد؟ و چقدر می‌توان آن را تعمیم داد؟ با نگاهی به همین نظرسنجی‌ها در انتخابات‌های گذشته، کاملاً واضح است که اکثر آن‌ها در فهم نتیجه انتخابات غلط عمل کرده‌اند.

از طرفی نیز مردم ایران در طول تاریخ نشان داده‌اند که آن‌چه در روز واقعه می‌کنند با آن‌چه پیش از آن بوده‌اند کاملاً متفاوت است؛ نمونه بارز آن، همین راه‌پیمایی 22 بهمن امسال. با وجود این همه تحریم و مشکلات اقتصادی، چه کسی باور می‌کرد که این‌چنین راه‌پیمایی باشکوهی برگزار شود، جز رهبر معظم انقلاب؟! اما مردم آمدند و همه معادلات را بهم زدند.

با این همه، امروز می‌بینیم که عده‌ای از بزرگان و علمای ما نیز همین نظرسنجی‌ها را مبنای انتخاب خود قرار داده‌اند. داریم به کجا می‌رویم؟ نمی‌دانم. در هر صورت باید دنبال انتخاب اصلح بود و تکلیف نیز همین است. دیگر دل‌ها دست خداست…

پی‌نوشت:

  1. بیانات در دیدار با خانواده‌های معظم اسرا و مفقودان جنگ تحمیلی، ۳۱ /۲/۱۳۷۶.