1. خاطرات فرماندهان و عملیاتهای بزرگ
1. همپای صاعقه: نویسندگان: حسین بهزاد و گلعلی بابایی؛ انتشارات سوره مهر
این کتاب شرحی است از فرایند شکل گیری لشکر 27 محمد رسول الله تا اعزام نیروهای این لشکر به لبنان و ربوده شده حاج احمد متوسلیان.
خاطرات حاج احمد متوسلیان، شهید همت و شهید شهبازی؛ خاطرات عملیاتهای ابتدایی جنگ از کردستان تا فتح المبین و الی بیت المقدس به روایت صداهای بی سیم باقی مانده از آن دوران، فرماندهان ارشد لشکر و اسناد باقی مانده از آن دوران همگی دست به دست هم داده اند تا کتابی جذاب و مستند بوجود بیاید. جذاب ترین فصل این کتاب، فصل پایانی آن است که ماجرای اعزام سپاه محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) به سوریه و لبنان و حواشی آن را از زبان حاج سعید قاسمی و حاج عباس برقی نقل می کند. این کتابایان غمانگیزی دارد؛ چرا که قهرمان بزرگ همه نبردهای این کتاب، حاج احمد متوسلیان، در نهایت در لبنان ربوده میشود و یاران شفیق او ناچار میشوند بدون فرمانده عزیزتر از جانشان به ایران بازگردند…
«ضربت متقابل» مجموعه دوم کتابهای کارنامه عملیاتی لشکر 27 محمد رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم است که درواقع ادامه کتاب همپای صاعقه محسوب میشود. این کتاب نیز توسط حسین بهزاد و گلعلی بابایی نگاشته شده است.
2. مهتاب خین: نویسنده: حسین بهزاد؛ انتشارات فاتحان
سالهای ابتدایی دفاع مقدس و عملیات بزرگ الی بیت المقدس از زبان سردار حسین همدانی در این کتاب به نگارش درآمده است. بسیاری از آن چه در مورد سالهای ابتدایی جنگ شنیدهاید و سند آن را نمیدانید، این بار در منبعی دست اول که روای آن در همه آنها حضور داشته و فرماندهی بخش هایی آنها را برعهده داشته است، میتوانید بخوانید.
3. راز نگین سرخ: نویسنده: حمید حسام؛ انتشارات فاتحان
شاید بسیاری از بسیجی های نسل سوم، از سردار شهید محمود شهبازی جز اسمی نشنیده باشند. مفسر قرآن و نهج البلاغه، از دانشجویان پیرو خط امام در تسخیر لانه جاسوسی و از فرماندهان بزرگ دفاع مقدس که در شب سوم خرداد و ساعاتی قبل از فتح خرمشهر به شهادت میرسد. داستان زندگی او برای زندگی دانشجویی و جهادی ما بسیار ارزشمند است.
4. پرواز تا بی نهایت: مجموعه نویسندگان، انتشارات عقیدتی سیاسی ارتش جمهوری اسلامی
شهید عباس بابایی این روزها به برکت سریالی که برای ایشان ساخته شد، کمی شناخته شدهاند. اگر می خواهید هم کتاب اخلاق و جهاد با نفس بخوانید، هم کتاب سبک زندگی، هم کتاب مبارزه با دشمن و جهاد اکبر، به هیچ وجه این کتاب را از دست ندهید.
5. صیاد دلها: نویسنده: احمد حسینیا، انتشارات عقیدتی سیاسی ارتش جمهوری اسلامی
امیر سپهبد علی صیاد شیرازی بزرگمردی از فرماندهان دفاع مقدس است که زندگی او در تقوا و خودسازی و مجاهده مستمر خلاصه میشود. مبارزات شهید صیاد از دوران ستمشاهی تا دفاع مقدس و پس از آن در این کتاب به رشته تحریر درآمده است. یکی از جذابترین قسمتهای این کتاب، درگیریهای شهید صیاد با بنیصدر و دفاع شهید صیاد از امام(ره) و عزل و خلع درجه او از ارتش به امر بنیصدر میباشد.
6. خاکهای نرم کوشک: نویسنده: سعید عاکف؛ انتشارات ملک اعظم
این کتاب یکی از مشهورترین کتابهای دفاع مقدس است و کمتر پیش میآید که کسی آن را نخوانده باشد. روایت زندگی یک بنای ساده روستایی به اسم اوستا «عبدالحسین برنسی» که علیرغم بیسوادیده روستایی که نخوانده باشد. روایت امام()کتاب به رشته تحریر درآمده است. شاید دس که در شب سوم خرداد و ساعاتی قبل، به علت صفای باطن و معنویتی که داشته، به سرعت در دل و جان نیروهای بسیجی جا باز کرده و فرماندهی آنان را بر دوش مینهند. فرماندهای شجاع که وقتی کارش گره پیدا میکند، در بحبوحه عملیات سر بر سجده گذاشته و به بانوی دو عالم متوسل میشود…
7. رد خون روی برف: نویسنده: فرهاد خضری: انتشارات روایت فتح
سردار شهید محمد کاوه، کسی است که روی سنگ قبرش از قول امام خامنه ای چنین نوشته شده: «محمود قبل از انقلاب شاگرد ما بود اما حالا استاد ما شد». حواندن خاطرات شهید کاوه از دو جهت ارزشمند و قابل سفارش است: نخست آنکه او نیز ماندد سایر فرماندهان جنگ، شخصیتی الهی و درسآموز دارد و میتواند اسوه حسنهای برای ما باشد. دوم آنکه شهید کاوه در کردستان مشغول مبارزه با دشمنان داخلی و خارجی بوده و نبرد کردستان برای نبرد امروز ما در درون شهرهایمان درسهای فراوانی دارد که الگوگیری از امثال شهید کاوه را برای ما ضروری میکند.
8. فرمانده من: نویسنده: مجموعه نویسندگان؛ انتشارات: سوره مهر
برای معرفی این کتاب از هر توضیحی اجتناب میکنیم و فقط قسمتی از یادداشت امام خامنهای در حاشیه این کتاب را تقدیم میکنیم: «ای آیتهای خدا، ای معجزههای ایمان، ای نشانههای تعالی جاودانه انسان… ای گلهای محمدی که فساد و آلودگی جهان امروز نتوانست از شکوفایی باز داردتان، برقی شدید و دنیای تاریک را روشن کردید، حجتی شدید بر آن کوتاهنظران که بالندگی انسان الهی را در عصر تسلط مادیت ناممکن میدانستید، خاطرهی مسلمانان صدر اسلام را زنده کردید و صدق و اراده و فناء فی الله را حتی پیش از آنان به نمایش گذاشتید.»
2. نیروهای بسیجی عادی
1. سفر به گرای 270 درجه: نویسنده: احمد دهقان؛ انتشارات سوره مهر
دفاع مقدس است کهند؟وده است؟ این رزمندگان قوی هیکل چگونه آموزش میدیدهاند و به چه چیزهایی فکر میکردند؟ خانوادههایشان چگونه خانوادههابا همه عظمتش شانههای پهن و سینه هاس ستبر کدام رزمندگان استوار شده بوده است؟ این رزمندگان قوی هیکل چگونه آموزش میدیدهاند و به چه چیزهایی فکر میکردند؟ خانوادههایشان چگونه خانوادههایی بودهاند؟
بزرگمردان تاریخساز این سرزمین، کماندوها و رنجرهای امریکایی نبودهاند. ماجرای ناصر، امتحانات مدرسه، دوستان همکلاسی و پدر سیگاریاش و حضور او در یک عملیات بزرگ صفحات این کتاب و تاریخ ایران را پر ستاره کردهاند. بچههای دبیرستانی که در جبهه و در پشت خاکریز به بلوغ میرسند، آموزش میبینند، راهی نبرد میشوند و در با همان جثههای ریز خود با کماندوهای ورزیده حزب بعث درگیر شده و پیروز میشوند.
این کتاب گزارشی زیبا و واقعی از زندگی و جنگیدن و شهادت نوجوانانی است که راهی جبههها میشدند و صداقت و صفای باطنی آنان در بند بند این کتاب موج میزند. صمیمیت و واقعی بودن داستان و روایت آن، به خوبی بر دل مینشیند و مخاطب را تا پایان کار با خود همراه میکند.
2. شطرنج با ماشین قیامت: نویسنده: حبیب احمدزاده؛ انتشارات: سوره مهر
«آدمها» در جنگ حضور دارند و این یعنی نگاه انسانی به جنگ. یک رزمنده، شجاعت دارد، بعضی وقتها میترسد، بعضی وقتها تردید میکند، گاهی عظمت دشمن او را بهت زده میکند، گاهی عدهای از مردم وطنش پیدا میشوند و با تحلیلها و سوالات و فرمایشات گوناگون زیر پای او را سست میکنند؛ اما در نهایت او تصمیم خودش را میگسرد و کاری که باید بکند را میکند. شطرنج با ماشین قیامت، فقط سه روز از جنگ را از زبان که نه، از قلب یک رزمنده 17 ساله در آبادان روایت میکند. داستان او و پنجه در پنجه شدنش با رادار فوق پیشرفته فرانسوی آن قدر جذاب است که مطمئنا اگر کتاب را در دست بگیرید، تا تمامش نکنید، آن را بر زمین نمیگذارید.
3. شاهرخ حر انقلاب اسلامی؛ پدیدآور: گروه شهید ابراهیم هادی؛ انتشارات: پیام آزادی
این کتاب روایتی است از زندگی یک شهید متفاوت. شهیدی که قبل از انقلاب خلافکاری حرفهای و با مرام بوده و شغلش هم محافظت از مشروبفروشی در برابر حملات انقلابیون! پول مشروب رفقا را هم حساب میکرده و ساواک هم از او دعوت به همکاری کرده است. اما نفس قدسی حضرت روح الله زندگی او را متحول میکند و او روی سینهاش چنین خالکوبی میکند: «فدایت شوم خمینی». او در جبهه گروه آدمخوارها را تشکیل میدهد و در جنگهای نامنظم به فرماندهی شهید سیدمجتبی هاشمی شرکت میکند و به فیض شهادت نائل میشود.
اگر میخواهید با شهیدی آشنا شوید که تحت تاثیر خمینی بزرگ راه صد ساله را یک شبه طی کرده، به هیچ وجه این کتاب را از دست ندهید.
4. نورالدین پسر ایران: نویسنده: معصومه سپهری؛ انتشارات: سوره مهر
اگر به جبهه بروید و برادرتان در مقابل چشمان شما به شهادت برسد، چه میکنید؟ اگر در جبهه ترکش به صورتتان بخورد و نیمی از آن را ببرد، چه؟ اگر جراحت آنقدر شدید باشد که فکتان قفل بشود دیگر نتوانید غذا بخورید چه؟ اگر ترکش شکم شما را پاره کند و دستگاه گوارشیتان آسیب جدی ببیند چه؟ اگر بهترین و صمیمیترین دوستتان در برابر شما به شهادت برسد چه؟ اگر…
با چنین اوصافی آیا به جبهه برمیگردید؟ اگر به جبهه برگردید، به خط مقدم میروید؟ و اگر به خط مقدم بروید، دیگر روحیهای برای گفتن و خندیدن دارید؟ اما داستان «سید نورالدینهادت برسد چه؟ اگر رابر شما به شهادت برسد چه؟ اگر …ذا بخورید چه؟ اگر ترکش شکم شما را پارخ کندیمی از ان را ببرد که عافی» به گونه دیگری است. او علی رغم همه این حرفها، همچنان به جبهه میرود و میگوید و میخندد و میخنداند..
توصیه میکنم این کتاب را نخوانید! چون با خواندنش میفهمید که ما برای انقلاب هیچ نکردهایم و خیلی بیش از آن چه فکر میکنیم مدیون خون شهدا و جانبازان هستیم.
5. دیدم که جانم میرود: نویسنده: حمید داودآبادی؛ انتشارات: موسسه شهید حاج احمد کاظمی
دو نوجوان با هم آشنا میشوند، دوست میشوند، برادر میشوند و کم کم «جان» یگدیگر میشوند؛ اما یکی از آنها به شهادت میرسد و دوستش زنده میماند… آن که زنده مانده، با چشمان خود دیده که «جان»م آشنا میشوند، دوست میشوند، برادر میشوند و کم کم جان»اش میرود و حالا خاطرات خود و دوستش را نوشته است. «تنها شهیدی بود که من یک ماه قبل از شهادت، جلوی خود او، تا لحظه جان دادنش، برایش گریه میکردم که از صبح خودش گفت من امروز بعدازظهر شهید میشوم.» روایت حمید داودآبادی از دوستیاش با شهید مصطفی کاظمزاده در بستر روزهای دفاع مقدس، ارتباطات انسانی و عاطفی آن روزها را ترسیم میکند.
روایت دفاع مقدس از پنجره دوستی دو نوجوان بسیجی آنقدر گیرا و تکاندهنده است که هر نسل سومیای را به سوی خواندن این کتاب سوق می دهد.
6. کوچه نقاشها: نویسنده: راحله صبوری؛ انتشارات: سوره مهر
تصور عمومی ما از رزمندگان دفاع مقدس ، افرادی حزب اللهی و مسجدی و نماز شب خوان است که مستحبات را هم ترک نمیکردهاند و در یک کلام افرادی مافوق تصور و آسمانی بودهاند. اما واقعیت آن است که همه رزمندگان اینگونه نبودهاند و کسانی نیز به جبهه آمده و در این کارخانه بزرگ انسانسازی، رشد کرده و به شهادت رسیدهاند. کوچه نقاشها حکایت گروه دوم است. بچههای لوتی و داشمسلک منطقهای در جنوب تهران، به دعوت شهید چمران به جبهه میروند و به روش خودشان با دشمن بعثی درگیر میشوند. داستان شجاعت و مردانگی آنان همراه با روحیهی متفاوتی که نسبت به سایر رزمندگان دارند، کتابی متفاوت و جذاب و خواندنی به مخاطبانش ارائه میدهد.
3. جانبازان شیمیایی
1. زود پرستو شو، بیا! نویسنده: غلامعلی نسائی؛ انتشارات: عماد فردا
کتابی پر از احساس و تصویرسازی فوقالعاده از بمبارانهای شیمیایی و شهادت و مجروحیت رزمندگان. در بسیاری از فصلهای این کتاب، چشمهایتان پر از اشک میشود و نمی توانید اشکها را درون کاسه چشم نگه دارید، خود به خود جاری میشوند. مطمئن هستم برخی فصلهای این کتاب را هرگز فراموش نخواهید کرد…
2. شب های ساسان: نویسنده:مجید مرادی؛ انتشارات: برکت کوثر
جانبازان شیمیایی، بر خلاف بسیاری از رزمندههای قدیمی یک میعادگاه بسیار دیدنی دارند. گرد هم جمع میشوند، دوستان قدیمیشان را در آنجا پیدا میکنند و برای هم خاطره میگویند و میخندند و گریه میکنند. هنوز هم جمع با صفایی دارند و کسی برایشان فرماندهی میکند و «حاجی» خطابش میکنند. هر چند وقت یکبار هم از میان این جمع با صفا، یکی در مقابل چشمان دیگر دوستانش پرپر میزند، نفسش بند میرود و به شهادت میرسد. دوستان او دور جنازهاش جمع میشوند، گریهکنان زیارت عاشورایی میخوانند و حسین حسین کنان بدرقهاش میکنند…
بیمارستان ساسان، محفل گرم و با صفای جانبازان شیمیایی است. نگارش ساده، روان، کوتاه و واقعی یکی از همین جانبازان از این محفل آسمانی بسیار خواندنی و دیدنی است. طراحی جلد و صفحهآرایی آن هم در نوع خود بینظیر و یا کم نظیر است.
4. آزادگان
1. پایی که جا ماند: نوسینده: سیدناصر حسینی پور؛ انتشارات: سوره مهر
نوجوانی لر زبان که در جریان عملیات خیبر به اسارت عراقیها در میآید. او و دوستانش تا آخرین فشنگ با عراقیها میجنگند و وقتی گلولههایشان تمام میشود، با پرتاب سنگ به نبرد ادامه میدهند! پایش گلوله میخورد و در نهایت به اسارت درمیآید. عراقیها آنقدر کار پزشکی او را به تاخیر میاندازندکه پایش عفونت میکند و بدنش کرم میاندازد… از شدت درد و برای رهایی از بوی عفونت و کرمها رضایت میدهد که پایش را قطع کنند. اما این تازه اول ماجراست..
یکی از دهها جذابیت این کتاب در آن است که این اسیرِ زخمی، با هزار سختی و مشقت کاغذ و قلم پیدا میکرده و خاطراتش را به صورت روزانه و به شدت به اختصار مینوشته و آنها را دور از چشم عراقیها درون عصایش پنهان میکرده است. او عصایش را با خود به ایران میآورد و آن کاغذها را خارج کرده و مشروح خاطراتش را از روی همین کاغذها برای من و شمای نسل جدید مینویسد: عنوان دوم کتاب هم همین است: «یادداشتهای سید ناصر حسینی پور از اردوگاههای مخفی اسرای ایرانی».
2. حکایت زمستان: نویسنده: سعید عاکف؛ انتشارات: ملک اعظم
آدمها معمولا وقتی گرفتار بند اسارات در چنگال دشمن بیرحمی چون بعثیها میشوند، تلاش میکنند کمتر برای خود دردسر درست کنند تا شکنجه کمتری نصیب حالشان بشود. اما اگر بشنوید فردی در زندان عراقیها و در برابر چشمان آنها با تیغی که قبلا پنهان کرده، مهدی ابریشمچی، نفر دوم سازمان منافقین را ترور میکند، چه احساسی به شما دست میدهد؟ اگر بدانید به خاطر این کار، هفت ماه آنقدر شکنجه شده که شکنجهگران خسته شدهاند و او با فریاد الله اکبر، خمینی رهبر از شکنجهگاه سازمان منافقین خارج میشود و لج شکنجهگران را در میآورد، چه میکنید؟ یکی از آن هفت ماه شکنجه این بوده که آب بر بدنش میریختهاند و سپس اتوی داغ بر بدنش میچسباندهاند… بعد از هفت ماه شکنجه، مجددا در مخوفترین بازداشتگاه عراق، یعنی استخبارات عراق، دست به ترور یک ایرانی خائن میزند و دوباره روز از نو، روزی از نو…
«عباس حسینمردی»، آزادهای است که لحظه لحظه اسارتش درس ایمان و مقاومت و استقامت و تسلیم نشدن در برابر دشمن را دارد. در جذابیت کتاب خاطرات او همین بس که در پشت جلد آن نوشته شده: اگر این کتاب را خواندید و از آن لذت نبردید، آن را به ما پس بدهید!
5. طنز
1. فرزندان ایرانیم: نویسنده: داود امیریان؛ انتشارات: سوره مهر
پیشنهاد میکنم هرگز این کتاب را در محیطهای عمومی مثل تاکسی و اتوبوس نخوانید! آن قدر خندهدار است که هر چند دقیقه یکبار ناخودآگاه پُق خندهتان بلند میشود و اطرافیان حاضر در تاکسی و اتوبوس فکر میکنند دیوانه هستید! تلاش برای آرام خندیدن هم فایده ندارد، دوباره از دستتان در میرود و صدای خندهتان باعث میشود همه سرهایشان را به سمت شما برگردانند و به زبان حال بگویند آقا به چه میخندی؟! خودت را کنترل کن.
داود امیریان ماجرای اعزام خود و دوستان هم محلهای و هم مدرسهایاش به جبهه را با زبان طنز بیان میکند. با او ودوستانش، دوست میشوید، آموزش میبینید و قاه قاه میخندید…آنقدر این دوستی و این جنگ شیرین است که گذر زمان را حس نمیکنید. نمیفهمید چگونه به آخر کتاب رسیدهاید و صفحات رو به اتمام گذاشتهاند. اما آخر کتاب داستان دیگری دارد، این همکلاسیها و هممحلهای و همسنگران عزیز، در مقابل چشمانت یکی یکی پرپر میشوند. یکی شهید شده، یکی پایش قطع میشود و… قول میدهم که این آخر کتاب، تلافی همه خندههایی که کردهاید در میآورد و اشکتان را جاری نکند، رهایتان نمیکند.
این کتاب هدیه مناسبی است برای کودکان و نوجوانانی که میشناسید، در میان اقوام، بچههای هممسجدی و هممحلهای و…
2. میگ و دیگ؛ نویسنده: علیرضا پوربزرگ وافی؛ انتشارات: خورشید باران
جنگ با همه سختیها و مشقتهایش لحظههای خندهدار و خاطرهآفرینی هم داشته است. هر کدام از رزمندگان در درون سینهشان تعدادی از این خاطرات را ذخیره کرده و گاهگاهی برای دوستان و نزدیکانشان تعریف میکنند. علیرضا پوربزرگ وافی تعدادی از این خاطرات شیرین و خندهدار را از زبان رزمندگان مختلف جمعآوری کرده و با نثری ساده و روان در قالب داستانهای کوتاه، این خاطرات را منتشر کرده است.