به گزارش روابط عمومی، بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق علیه السلام نسبت به اظهارات علی مطهری، نایب رئیس مجلس شورای اسلامی درباره مساله حریم رضوی واکنش نشان داد. متن این نامه به شرح زیر است:

جناب اقای علی مطهری، نایب رئیس محترم مجلس شورای اسلامی؛

سلام علیکم؛

چندیست که در مواضع خودتان در موضوع کنسرت‌های شهر مشهد مقدس سخن­پراکنی نموده و اینگونه عنوان کرده‌اید که چیزی به نام حریم امام رضا علیه السلام وجود ندارد. شاید بد نباشد در این باره تبیینی صورت گیرد تا ذهن حضرت‌عالی در این خصوص روشن شود و مسئله حریم رضوی این شهر مقدس مورد توجه شما قرار گیرد؛ بدین امید که شاهد اقدامات انقلابی مجلس شورای اسلامی در این موضوع باشیم. البته این مسئله دارای وجوه و ابعاد گوناگونی است که در این نامه سعی می‌شود در بندهای زیر به بررسی آن­ها پرداخته شود.

الف) همان­گونه که مستحضرید مشهد مقدس پایتخت فرهنگی جهان اسلام است. پر واضح است که مقصود از عنوان پایتخت فرهنگی جهان اسلام این است که این شهر مقدس با پر­رنگ شدن هر چه بیشتر هویت مذهبی خود که در اثر محوریت حرم رضوی به وجود آمده است، مرکز گسترش فرهنگ اسلام ناب محمدی در تمامی جهان قرار گیرد. نا­گفته پیداست زمانی که مشهد را به عنوان پایتخت فرهنگی جهان اسلام خطاب می‌کنیم لازمه‌ها و بایسته‌هایی باید مورد توجه قرار گیرد که بدون لحاظ این بایسته‌ها این عنوان لفظی خالی از محتوا خواهد بود. به نظر می­رسد برای روشن­تر شدن این مطلب ضروری است که برخی از این الزامات یک بار دیگر مطرح گردد. اگر­چه احتمالا شما از این بایسته‌ها مطلع هستید اما مواضع اخیر شما نشان از آن دارد که یا از این ملاحظات غفلت نموده­اید یا آن‌که مقصود دیگری در پشت این موضع‌گیری‌ها وجود دارد. امید است که با طرح این بایسته‌ها بر همگان روشن گردد که منظور از حریم امام رضا علیه السلام چیست و با التزام  مسئولین نسبت به آن­ها کجروی‌ها و انحرافات فعلی مورد اصلاح واقع شود.

1- ممنوع بودن پیروی از الگوهای غلط فرهنگ غربی جهت سرگرمی از جمله راه­اندازی مجموعه­های تفریحی غفلت آور و برگزاری کنسرت‌هایی که نه تنها در جهت تعالی روح انسانی و گسترش فرهنگ دینی نیست بلکه باعث مخدوش شدن هویت زیارتی مشهد مقدس می­شود.

2- ممنوع بودن توسعه حریم شهری بر مدار الگوی معماری غربی و اصرار بر ساختن آسمان­خراش های اشرافی که جز شبیه کردن مشهد مقدس به کلان شهر­های غربی هیچ اثری نداشته و باعث زدوده شدن هویت دینی این شهر می­شود.

3- ممنوع بودن ایجاد مراکز خرید بزرگ وتبدیل کردن شهر مشهد به شهری تجاری که از طرفی محصول تمدن مصرف‌گرای غربی بوده و از سوی دیگر باعث کاسته شدن از تمرکز بر مقوله زیارت می­شود.

آقای مطهری، حرف‌های نسنجیده شما درباره عدم وجود چیزی به نام حریم امام رضا علیه السلام حاکی از عدم اطلاع شما از اثار مخرب فرهنگی توسعه شهرسازی‌های مدرن بر پایه فرهنگ مصرف گرایی و تجمل‌گرایی و داشتن روح متناقض با فرهنگ زیارت اهل بیت علیهم السلام می‌باشد. الگوی شهرسازی‌های مدرن که مصادیق آن در نامه ذکر شد انسان را به سیاحت و گردشگری می‌کشاند و این روح سیاحت و گردشگری که بر پایه فرهنگ مصرف‌گرای غربی شکل گرفته است نتیجه‌ای جز تضعیف فرهنگ زیارت ندارد. از طرفی دیگر اثرگذاری مقتضیات هر منطقه در سیاستگذاری فرهنگی آن بخش از بدیهیات علم سیاستگذاری فرهنگی بوده که مصداق بارز آن تاثیرگذاری وجود بارگاه ملکوتی امام رضا علیه‌السلام  بر برنامه‌ریزی فرهنگی شهر مشهد به عنوان حریم رضوی می‌باشد.

ب) وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی که متأسفانه این روز­ها به جولانگاهی برای تفکرات فرهنگی و هنری لیبرال تبدیل شده است در مسئله کنسرت‌ها مقصر اصلی است. وزارت خانه ضعیف و منفعل و لیبرال ارشاد به خوبی مطلع است که مدل کنونی کنسرت‌ها در جمهوری اسلامی یک مدل و الگوی کاملا غربی می‌باشد. این مدل از کنسرت‌ها نه تنها منجر به تعالی نمی‌شود بلکه انسان را به تخلیه منفی هیجانات خود کشانده و به وجود آورنده حواشی ویرانگر است. قطعا این حواشی ویران‌گر نه تنها کمکی به تقویت فرهنگ زیارت نمی‌کند بلکه در تضاد با ادب حضور در محضر قبور اهل بیت علیهم السلام می‌باشد. مسئله اصلی این‌جاست که جامعه ما نیازمند رسیدن به یک الگوی اسلامی ایرانی در راستای تولید و اجرای موسیقی در جهت گسترش فرهنگ دینی می‌باشد. وزارت محترم ارشاد اما نه تنها اقدامی در راستای ایجاد الگوی مطلوب و متناسب با فرهنگ اسلامی نکرده بلکه هیزم در آتش موسیقی‌های لهویِ مضل می‌ریزد. جالب آن‌جاست که خوانندگان و موسیقی‌دان‌های متعهد و زحمت‌کش عرصه موسیقی که تعدادشان کم هم نیست نیز به کلی از وزارت ارشاد نا امید شده‌اند و حتی بعضی از آن‌ها ترجیح می‌دهند با چنین اوضاعی کم‌تر به تولید آثار فاخر بپردازند. ای‌کاش وزارت ارشاد به جای حمایت از موسیقی غیر متعهد و غربی و ترویج کنسرت‌های مغایر با فرهنگ اسلامی به فکر تقویت بدنه با استعداد خوانندگان و نوازندگان متعهد و ایجاد الگویی ایرانی-اسلامی در راستای ارائه‌ی موسیقی‌های تعالی‌بخش می‌بود، شاید الان وضع دیگری در عرصه موسیقی بر کشور حاکم می‌شد.

در پایان اشاره به این نکته ضروری به نظر می­رسد که عدم برگزاری کنسرت­های متداول در شهر مشهد مقدس، خود فرصتی‌ست که مسئولان باید با مغتنم شمردن آن به فکر ایجاد الگوی مناسب برای تولید و عرضه بوده و مشهد را به اولین شهری که این الگوی مطلوب موسیقی در آن به اجرا در می­آید تبدیل کنند.

بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق علیه السلام