حرف از مذاکره و پیروزی و موفقیت تیم مذاکره‌کننده و تیر خلاص و ترک‌برداشتنِ دوباره‌ی دیوار تحریم‌های ظالمانه؛ آن هم از سوی دشمنی که نمی‌خواهد هیچ‌کدام از مردمان ایران زمین، حتی نطفه‌ها هم زنده باشند، بازار داغی شده برای این روزهای اول بهاری. خُب، هر دولتی دوست دارد سنت حسنه یا اثر ماندگاری را در کارنامه خود باقی گذارد و نام خود را در لیست محبوب‌ترین‌های قلوب مردم درج کند. این اتفاق‌های خوش و البته زودگذر، ناخودآگاه جلوه نمی‌کند؛ حتماً و قطعاً براساس برنامه‌های از پیش تهیه‌شده، صورت می‌گیرد.

اگر بخواهیم به تاریخچه تحریم ملت ایران اسلامی نگاهی اجمالی بیندازیم، فقط این سال و یا مثلاً 10 سال گذشته دچار تحریم‌ها نبوده‌ایم، بلکه از ابتدای شکل‌گیری نهضت جمهوری اسلامی و گسترش فرهنگ فاخر اسلام ناب محمدی و پدیدار شدن تفکر اصیل و بی‌نظیر انقلاب اسلامی؛ توسط فقیهِ آگاهِ خبره و حکیم، حضرت امام سید روح الله خمینی(رحمه الله)، ما در شرایط تحریم قرار گرفته‌ایم. حال سؤال ما این است که، مگر ما را از چه چیز تحریم کرده‌اند که برخی چنان هراسیده‌اند که گویی آخرتشان بر باد رفته است؟! بدخواهان بدانند، اگر خواستند دین را از ما بگیرند، آن‌موقع است که دیگر گروه 1+5 که هیچ، با کل دنیای دنیاپرستان و استعمارگران به جهاد می‌پردازیم و تن به خواسته‌های نفسانی آنها نمی‌دهیم.

نکته جدی اینکه، تا زمانی که هنوز توافق قطعی حاصل نشده یا اینکه توافق بین‌المللی، به تأیید ایران اسلامی نرسیده، نبایستی به قضاوت نشست و حرف از بدی مذاکره زد. البته اگر از قرائنی که با خواندن بیانیه مطبوعاتی به نظر خوب نمی‌آید و جای نقدی وجود دارد، همگی صاحب‌نظران حق دارند نظراتشان را بنویسند و بگویند تا مخصوصاً خواص و البته عوامی که مشغول رفع دغدغه‌های متفاوت زندگی‌کردن هستند، بیشتر در جریان مذاکرات قرار بگیرند. اگر عده‌ای از درون ملت، به خاطر شکم، این همه داد و بیداد به راه انداخته‌اند و می‌خواهند به شکم‌بارگی خود ادامه دهند و تحمل فشار از بیرون برای‌شان تلخ شده، خُب، از ابتدای صدر اسلام هم، اینگونه تحریم‌ها بوده که از امروز هم سخت‌تر و هم برای اولین‌بار در تاریخ مسلمانان رقم می‌خورد و با این منوال، پس باید یقیناً برخی از مردمان زمان رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) را قوی‌الأیمان‌تر از برخی مردمان عصر حاضر دانست، چراکه آنها عوام و خواصی بودند که تازه به دین اسلام مشرف شده بودند و هر لحظه امکان داشت و می‌توانستند از همان شروع گسترش اسلام، زودتر از همه، خود را خلاص کنند و به صف مشرکین و منافقان بپیوندند، اما این کار را نکردند و جلوی شکم خود را گرفتند و نگذاشتند عامل گرسنگی‌شان، باعث شود تا از دین خارج شوند!

چنان برخی در آشوب و اضطراب‌اند که گویی کلید حل مشکلات اقتصادی ملت ما، فقط در دستان کدخداست، غافل از آنکه، همان کدخدا هم، محتاجِ خدای واحدی است که روزیِ مسلمان و کافر در ید قدرت اوست و از نیات شوم دنیاخواهان هم بیشتر خبر دارد، ولی انگار قرار است که عده‌ای دست به دامان پست‌ترین موجودات روی کره زمین بشوند تا مگر نسخه شفابخشی به ایشان عطا نماید. آن کسی که نگاه جاذبه‌گرای دروغین و حیله‌گر غرب را به نگاه توحیدی و خدامحوری ترجیح می‌دهد، باید هم از تحریم بترسد و خود را متکی به تصمیمات جهانی شوم آنها بداند! و چه کوته‌فکران ضعیفی هستند که نمی‌خواهند حتی مهم‌ترین رویدادهای سیاست خارجی را از بُعد خدامحوری بنگرند.

تحریم‌های اقتصادی، نباید مشکلی برای دیدگاه توحیدی انسان ایجاد کند. رسانه‌های غربی و شبکه‌های اجتماعی که اکثریت قریب به اتفاق آنها، در روند خراب‌کردن فضای معنوی جامعه و در جهت انتشار افکار مسموم دانشمندان غربی، شبانه‌روز در تلاش‌اند تا حجاب، عفاف، ناموس و از همه مهم‌تر، دین اسلام را به سخره بگیرند و پایه‌های اعتقادی مرد و زن و پیر و جوان ما را در جامعه به انحطاط بکشانند و همگی ما را از مساجد، حسینیه‌ها و روضه‌ها دور کنند و پای منبرهای آمریکایی اجیرشدگان مزدور صفت بنشانند؛ اینها خطرناک‌تر هستند تا فلان ماده شیمیایی که توسط بدخواهان نظام جمهوری اسلامی ایران، در لیست تحریم‌های ظالمانه قرار گرفته است! البته نباید اشتباه شود که پس با این توضیح، ما دیگر به انرژی هسته‌ای نیازی نداریم، چون این، یک مسئله مادی است؛ نخیر! این مهم، بحث جداگانه‌ای می‌طلبد.

در سیاست خارجی، در اقتصاد مقاومتی، در فرهنگ، در حکمرانی اسلامی و… نوع زاویه دید ما به قضیه‌های پیرامونی، می‌تواند فاصله‌های دولت و ملت را کمتر کند تا همدلی و هم‌زبانی به معنای واقعی کلمه و طبق منویات صریح مقام عظمای ولایت، بیشتر درک شود. به‌طور مثال، اگر بخواهیم نگاه و زاویه دید توحیدی را در سیاست خارجی محو و نابود کنیم، دچار خودبزرگ‌بینی و ذوق زائدالوصفی هستیم که بعضی‌وقت‌ها، فقط گرفتار بررسی و حل نحوه برخورد و رفتار با غربی‌ها می‌شویم و هرچه را که آنها تشخیص دادند خوب است یا بد است،‌ همان را می‌پذیریم، ولی اگر نگاه خدامحوری به جای کدخدامحوری را در اقتصاد مقاومتی، امور فرهنگی، سیاست خارجی و… حفظ کردیم، با تکیه بر الوهیت و یگانگی و همه‌کاره‌بودن خدا، روحیه ما در مقابل دشمن مقاوم‌تر می‌شود و دقیقاً به خاطر همین عدم روحیه خودباوری و خدامحوری است که باعث پدیدآمدن عقب‌نشینی‌هایی است که دشمنان بین‌المللی ما را پرروتر از قبل کرده و به آنها اجازه داده تا دستاوردهای هسته‌ای‌مان- یا خدای ناکرده، فعالیت‌های نظامی‌مان- با پیروی از رفتار و عرف بین‌المللی طبق نظر خودشان، هماهنگ و اقدام شود. اگر این‌طور بشود، پس قاعده نفی سبیل را چه کار کنیم که به هیچ مسلمانی اجازه نمی‌دهد در راه پیشرفت خود، کافری مانع وی بشود؟ دستور خداوند در مورد این آیه «و أعدوا لهم مااستطعتم من قوه»(انفال/60) چه می‌شود؟ مگر قیدی در این آیه آورده شده که اگر هر موقع دشمن خواست، باید با آنها همکاری کنید؟ مگر این آیه «و لن ترضی عنک الیهود و لا النصاری حتی تتبع ملتهم»(بقره/120) را آقایان مطالعه نکرده‌اند؟ مگر این قرآن، برای خواندنِ بدونِ فهمِ درست نازل شده که برخی، اسناد بین‌المللی را مُو به مُو حفظ هستند، ولی اگر بگویی یک آیه از قرآن را بخوانند…..!

خدا رحمت کند سید شهیدان اهل قلم را که می‌گفت: مبارزه آینده ما، مصاف با اسلام آمریکایی است. آنها می‌خواهند نمازمان، زکات‌مان، خمس‌مان و… را سر جای خود و البته در اول وقت که فضیلت بیشتری هم دارد! انجام بدهیم، ولی کاری به کار سیاست، اقتصاد، امور مالی و احکام حکومتی و قواعد بین‌المللی نداشته باشیم و تنها مطیعِ محضِ ولایتِ شیطانِ رجیم بمانیم، تا قیام قیامت!

و حسن ختام اینکه، هرچه زمان بیشتری از عمرمان می‌گذرد، بر درایت و ذکاوت و جسارت مقام معظم رهبری بیشتر از قبل ایمان می‌آورم که حکیمانه لب به سخن گشودند و فرمودند: به مذاکرات، خوش‌بین نیستم!

ولله الحمد…