به گزارش بسیجی‌سو، بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق در نامه ای تحلیلی به وزیر امور خارجه در مورد مذاکرات هسته ای و بیانیه  لوزان به بیان نکات مبهم این بیانیه پرداخته است.

این نامه با توجه به درخواست مکرری که از دکتر ظریف و تیم مذاکره کننده جهت حضور در دانشگاه و پاسخ به پرسش های دانشجویان و اساتید این دانشگاه نگاشته شده است ولی متاسفانه هنوز هیچ پاسخی از جانب مسولین داده نشده است نوشته شده است.

متن کامل این نامه به شرح ذیل است:

بسم رب الشّهداء و الصّدیقین

«وقاتلوا أئمه الکفر إنهم لا أیمان لهم؛ توبه/12»
باسردمداران کفرجهانی مبارزه را ادامه دهید که آنها به هیچ عهد و پیمانی پایبند نیستند.
جناب آقای دکتر ظریف؛ وزیرمحترم امور خارجه جمهوری اسلامی ایران
سلام علیکم؛
           از آنجا که پرونده ی هسته­ای جمهوری اسلامی ایران و مقاومت بیش از یک دهه ملّت شهیدپرور ایران اسلامی دربرابر زورگویان و مستکبران عالم، این پرونده را به یک پرونده مهم و تاریخ­ساز در تاریخ انقلاب اسلامی و جهان تبدیل کرده است، ما دانشجویان و افسران جنگ نرم به عنوان قشر پیشرو جامعه، مذاکرات هسته­ای را با دقّت رصد کرده و تمام تلاش خود را برای آگاهی و آگاهی بخشی عالمانه و به دور از هیاهوهای سیاسی و جوّ غالب جامعه، در این زمینه به کار می گیریم.
             ما نسبت به مسائل و حوادث کشور بی­تفاوت نبوده و نخواهیم بود. در این راستا بر خود لازم دیدیم تا پس از انجام مطالعات و مباحثات، چکیده ای از نتایج تحقیقات خود را در زمینه پرونده هسته­ای و مذاکرات اخیر جمهوری اسلامی ایران با کشورهای 1+5، در چند محور به جناب عالی تقدیم کنیم.
مقام معظم رهبری درعین اینکه به صراحت فرمودند در جزئیات مذاکرات ورود پیدا نمی­کنند، امّا بارها خطوط قرمزی برای مذاکرات هسته­ای تعیین فرموده اند. ما در اینجا با یادآوری خطوط قرمز مذاکرات هسته­ای به تخطّی­هایی که از این خطوط قرمز در بیانیه لوزان شده است اشاره­ای مختصر می نماییم.
ابتدا از جایگاه فناوری هسته ای آغاز می کنیم تا کسی گمان نکند که عده ای بی سواد و دور از فضای علمی جهان، زبان به گفتگو و انتقاد گشوده اند.
1.        جایگاه فناوری هسته ای
مقام معظم رهبری مد ظله العالی:
اگر این نفتی که امروز در اختیار ماست، در اختیار اروپا و امریکا بود، ما برای هر بشکه‌اش باید در مقابل آنها سجده می‌کردیم تا یک بشکه نفت به ما بدهند؛ مگر می‌دادند؟! اینها می‌خواهند پانزده سال، بیست سال آینده ملت ایران برای نیاز صنعتی و کشاورزی خود و برای جریان حیات در کشور خود، محتاج آنها باشد؛ برود درِ خانه‌ی آنها؛ اهمیت انرژی هسته‌ای این است. حالا می‌گویند انرژی هسته‌ای برای درمان و مصارف پزشکی هم به کار می‌رود؛ بله، اینها هم است؛ اما اینها درجه‌ی چندم است. در درجه‌ی اول این یک نیاز اساسی و اصلی برای کشور ماست. اگر امروز مسئولین و دست‌اندرکاران ما این را تأمین نکنند، بیست سال بعد همه‌ی مردم حق خواهند داشت اینها را لعنت کنند. (بیانات در دیدار زائرین و مجاورین حرم مطهر رضوی،1/1/85)
ما بر این باوریم که تصور کنونی از فناوری هسته ای همانند تصور ساده لوحانه ای است که در قرن نوزدهم از نفت وجود داشت؛ ماده ای سیاه، بدبو و به تعبیر برخی نجاست شیطان که به درد سوزاندن می خورد.امّا همانطور که می­دانیم، امروزه از همین ماده سیاه بدبو هفتاد هزار محصول تولید می شود و تا کنون چندین جنگ برسر آن رخ داده است.
تصور درست از فناوری هسته­ای:
داشتن تلقی درست از فناوری هسته­ای و نه انرژی هسته­ای مستلزم وقوف به دو امر زیر می باشد:
1.       کاربردهای کنونی فناوری هسته­ای
1.1.              کاربردهای غیر نظامی
ü      پزشکی؛ تشخیص و درمان بیماریها از جمله انواع سرطان
ü      کشاورزی؛ اصلاح بذرهای کشاورزی، مبارزه با آفات
ü      دامپزشکی؛ تشخیص و درمان بیماریهای دامی، اصلاح نژادی
ü      صنعت؛ نشت یابی در جوشکاری های حساس از جمله لوله های نفت، گاز و …، تعیین عمر سنگها، اکتشافات باستانی.
ü      شناسایی حوزه های آبی زیرزمینی، شیرین کردن آب و …
1.2.             کاربردهای نظامی
ü      سوخت زیردریایی ها و ناوهای جنگی
ü       بمب های اتمی: شکافتی و گداختی
2.       چشم انداز فناوری هسته ای
ü      دستاوردهای کنونی فناوری هسته ای قابل قیاس با آینده این دانش نیست.
ü      دانش هسته ای، دانش ورود به ذرات سازنده ماده است لذا بنیادی ترین دانشی است که به روی بشر باز شده است.
ü      این دانش علی رغم گذشت هفتاد سال از عمر آن هنوز در ابتدای راه خود می باشد و آینده زندگی بشر را با تحولات اساسی روبرو خواهد ساخت.
2.       دلالت های فنی و حقوقی بیانیه لوزان:
          هدف ما، فهم واقعیت‌های بیانیه‌ی لوزان است و راهنمای ما در ارزیابی این بیانیه ادعاهای مسئولین نیست؛ بلکه راهنمای ما مستنداتی است که در بیانیه‌ی لوزان آمده و به دنبال اثبات آن‌ها با ادله‌ی متقن می‌باشیم. اگرچه امسال سال «دولت و ملت، همدلی و هم‌زبانی» است، اما همدلی و هم‌زبانی با دولت سبب نمی‌شود که خلاف حقیقت بیان شود؛ لذا تمسک به همدلی و هم‌زبانی برای کتمان حقایق را موجه نمی‌دانیم.
در تحلیل و ارزیابی بیانیه‌ی لوزان با چهار متن مواجه هستیم اما مبنای تحلیل ما متن انگلیسی بیانیه‌ی لوزان خواهد بود. در ابتدا سعی می‌کنیم این متن را به طور فنی، شرح و تفصیل داده و سپس با متن منتشرشده از وزارت خارجه جمهوری اسلامی ایران و صحبت های جناب عالی در برنامه ی نگاه یک، مقایسه کنیم و نتیجه‌گیری لازم را انجام دهیم.
2.1.              تک زبانه بودن تفاهم نامه
عرف توافقات بین المللی به این شکل است که کشورهای با زبان‌های مختلف سعی می‌کنند تا متن قراردادهای خود را به دو، سه یا چند زبان بنویسند تا دچار اختلافات و سوء استفاده‌های تفسیری از قرارداد نشوند؛ ضمناً قید می‌کنند که همه‌ی این متن‌ها هم‌زمان دارای اعتبار است. لزوم وجود متن توافقات بین‌المللی به زبان بومی دو کشور به این دلیل است که چون تسلط رقیب نسبت به زبان خودش بیش از شماست، شما به هر میزان هم که به ادبیات و زبان رقیب تسلط داشته باشید، نباید مرتکب چنین عمل مخاطره‌آمیزی شده و متمسک به زبان رقیب شوید.
آنچه جای تعجب دارد اینکه چنین عمل مخاطره‌آمیزی هم در توافقنامه‌ی ژنو و هم در بیانیه‌ی لوزان رخ داد؛ لذا هم در توافقنامه‌ی ژنو و هم در بیانیه‌ی لوزان آن متنی که معتبر و ملاک است، متن انگلیسی بوده و متن فارسی هیچ ارزش و اعتباری ندارد.
2.2.             برخی از اشتباهات در ترجمه‌ی بیانیه لوزان
 برخلاف ادعاهای جناب عالی، در ترجمه‌ی فارسی یک سند بین المللی منتشر شده توسط وزارت خارجه‌ی جمهوری اسلامی ایران، اشتباهات فاحشی وجود دارد که از یک نهاد رسمی در چنین سطحی قابل اغماض نیست. برای مثال به چند مورد اشاره کرده و عبور می‌کنیم و در تحلیل متن به صورت تفصیلی به آن خواهیم پرداخت.
در متن انگلیسی آمده است:
which can include supply of power and research reactors”
در ترجمه‌ی این متن توسط وزات خارجه‌ی جمهوری اسلامی ایران آمده است: «می تواند شامل ساخت نیروگاه های هسته ای و رآکتورهای تحقیقاتی شود» در حالی که هرآشنای به زبانی می داند معنای کلمه ی«supply» ساخت نمی شود، بلکه معنای صحیح تهیه وتأمین است.
در متن انگلیسی درباره‌ی سایت هسته‌ای فردو آمده است:
International collaboration will be encouraged in agreed areas of research
این عبارت توسط وزارت خارجه‌ی جمهوری اسلامی ایران اینگونه ترجمه شده است: «در این مرکز همکاری بین المللی در حوزه‌های تحقیق وتوسعه‌ی مورد توافق مورد تشویق قرار خواهد گرفت»؛ بین «تحقیق» و «تحقیق و توسعه» هم به لحاظ دلالتی تفاوت زیادی وجود دارد و آنچه بیانیه می‌گوید «تحقیق» است؛ نه «تحقیق و توسعه». در این مجال از ذکر برخی اشتباهات دیگر ترجمه‌ای صرف نظر کرده و در تحلیل متن به آن‌ها اشاره خواهیم کرد.
سوال اینجاست جناب عالی که تأکید دارید باید با مردم رو راست بود، چرا این اشتباهات فریبنده ی ترجمه ای را در یک متن حقوقی مهم مرتکب شده اید؟
2.3.            بررسی دلالت‌های بیانیه‌ی لوزان، مطابق متن انگلیسی منتشر شده توسط اتحادیه‌ی اروپا
راهنمای ما در ارزیابی بیانیه‌ی لوزان و سپس ادعاهای مسئولین، دو خواسته‌ای است که مردم ما داشته‌اند:
1)      احقاق حقوق هسته‌ای
2)      رفع تحریم‌ها
بنابراین، اولاً باید ببینیم که چه میزان از حقوق هسته‌ای ما در این بیانیه استیفا شده است؟ و ثانیاً چه میزان از تحریم‌ها لغو شده است؟
وقتی از حقوق هسته‌ای صحبت می‌کینم، منظور، ماده‌ی چهار معاهده‌ی NPT می‌باشد. ماده‌‌ی چهار NPT  می‌گوید:
“Nothing in this Treaty shall be interpreted as affecting the inalienable right of all the Parties to the Treaty to developresearch, production and use of nuclear energy for peaceful purposes without discrimination and in conformity with Articles I and II of this Treaty”
«هیچ نکته‌ای در این پیمان، نباید به گونه‌ای تفسیر شود که حق مسلّم هم‌پیمانان در انجام و توسعه‌ی بدون تبعیض تحقیقات، تولید و استفاده از انرژی هسته‌ای برای مقاصد صلح‌آمیز تحت تأثیر قرار گیرد؛ این فعالیت‌ها ضمناً باید در انطباق با ماده‌ی 1 و 2 این معاهده باشد»
پس وقتی کسی ادعا کرد که حقوق هسته‌ای را استیفا کرده است، باید بتواند این را نشان دهد که در حوزه‌ی تحقیق و توسعه، در حوزه‌ی تولید که مشتمل بر غنی‌سازی است و در حوزه‌ی استفاده از انرژی هسته‌ای توانسته است حق را استیفا کند.
حقوق هسته‌ای مذکور در معاهده‌ی منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای (NPT) به هیچ قیدی جز صلح‌آمیز بودن مقید نشده است و ماده‌ی 1 و 2 هم به همین صلح‌آمیز بودن اشاره دارد؛ یعنی اولاً می‌توانید درحوزه‌ی تحقیقات، بدون محدودیت در هر زمینه‌ای، به هر روشی و با هر نسل از سانتریفیوژی تنها به شرط صلح‌آمیز بودن فعالیت هسته‌ای، کار کنید. ثانیاً عدم وجود قید در حوزه‌ی تولید به این معناست که شما می‌توانید به هر میزان و در هر تعداد مرکز که خواستید غنی‌سازی کنید. ثالثاً عدم ذکر قید برای استفاده‌ی صلح‌آمیز از انرژی هسته‌ای یعنی شما می‌توانید نیروگاه آب سبک داشته باشد؛ نیروگاه آب سنگین داشته باشید؛ نیروگاه چهل مگاواتی، هزار مگاواتی یا… داشته باشید؛ هیچ فرقی نمی‌کند که به چه شکل فعالیت می‌کنید.
بنابراین منظور از حق هسته‌ای، ماده‌ی چهار NPT است که اصل حاکم بر این معاهده است؛ چرا که تأکید دارد هیچ نکته‌ای در این پیمان نباید مخالف این ماده باشد. چنانچه کسی ادعای استیفای حقوق هسته‌ای را کرد، باید عملکرد او را با تحقق این ماده‌ی چهار NPT سنجید.
2.3.1.       مقدمه بیانیه لوزان
همه‌ی بیانیه‌ها از جمله بیانیه‌ی لوزان معمولاً یک مقدمه دارند که اهداف مورد نظر در آنجا ذکر می‌شود. در بیانیه‌ی لوزان، دو هدف ذکر شده است:
“we gathered here to find solutions towards reaching a comprehensive resolution that will ensure the exclusively peaceful nature of the Iranian nuclear programmeand the comprehensive lifting of all sanctions.”
1. «رسیدن به یک راه‌حل جامع که تضمین کند ماهیت برنامه‌ی هسته‌ای ایران انحصاراً صلح‌آمیز باقی می‌ماند.»
2. «برداشتن همه‌ی تحریم‌ها به طور جامع»
ابرقدرت، زورگوست؛ اما وقتی پای میز مذاکره می‌آید، قدرتش را در استدلالش نمایان می‌کند. آن استدلالی که تیم مذاکره‌کننده‌ی ایران را در مخمصه قرار داد، پذیرش همان هدف اول است؛ به این معنا که می‌گویند ایران باید تضمین کند که برنامه‌ی هسته‌ای او صرفاً صلح‌آمیز باقی می‌ماند. این حرف اگرچه در ابتدای امر منطقی به نظر می‌آید، اما دلالت‌هایی دارد که ممکن است منجر به آسیب‌های جدی در روند پیشرفت و استقلال در فناوری هسته‌ای شود.
با پذیرش این تقریر که «باید تضمین شود که برنامه‌های هسته‌ای ایران صرفاً صلح‌آمیز باقی می‌ماند»، فضای استدلالی به نفع طرف مقابل رقم می‌خورد و باید تابع سلسله استدلالات بعدی آن‌ها بود. پذیرش این جمله منجر به این می‌شود که طرف مقابل بگوید، لازمه‌ی ایجاد اطمینان از صلح‌آمیز بودن برنامه‌ی هسته‌ای شما این است که باید فاصله‌ی زمانی دست‌یابی شما به بمب هسته‌ای از زمان اراده‌ی به ساخت بمب هسته‌ای (Break out) یک سال باشد. پس از این، بحث فنی می‌شود به این شکل که می‌گویند مطابق نظر کارشناسان رسیدن به نقطه‌ی گریز یک سال، مستلزم محدودیت‌هایی است که قرار است در این مذاکرات بر ما تحمیل شود. به این ترتیب، دامی که تیم مذاکره‌کننده‌ی ایران در آن قرار گرفت به شکلی است که طرف مقابل با سه استدلال می‌تواند حق مسلم ما را سلب کند.
نکته‌ی دیگری که در مورد بیانیه‌ی لوزان جدای از الزام‌آور بودن یا نبودن آن باید مد نظر داشت این است که این بیانیه گزارشی اجمالی از یک توافق (حداقل غیر رسمی) انجام‌شده است؛ چرا که در خود همین بیانیه بارها و با الفاظ مختلف راجع به زمان، سطح یا موارد توفق‌شده‌ای صحبت شده است؛ اما از جزئیات توافق خبری نیست. در این بیانیه‌‌ی اجمالی و مختصر هیچ عدد و رقمی نیامده است؛ اما این اجمال، در شرح وزارت خارجه‌ی جمهوری اسلامی ایران و امریکا تا حدودی به تفصیل درآمده است.
عدم نشر جزئیات موارد مورد توافق، امکان تفاسیر متفاوت را هم فراهم می‌کند و باعث می‌شود هر کس بتواند به نفع خود برداشت‌های لازم را ارائه کند و هنگامی که وزارت خارجه‌ی امریکا جزئیات توافق را اعلام می‌کند، طرف ایرانی می‌گوید که این تفسیر آن‌هاست! سؤال اینجاست که چرا دولت‌مردان ما جزئیات واقعی را منتشر نمی‌کنند تا رفع ابهام شود؟ ما این را قبول داریم که در هر توافقی ممکن است عباراتی وجود داشته باشد که قابل تفسیر باشد، اما عدد که قابل تفسیر نیست.
در جزئیات منتشر شده از سوی وزارت خارجه‌ی امریکا که بسیار تفصیلی‌تر از متن منتشر شده‌ی وزارت خارجه‌ی جمهوری اسلامی ایران است، تعداد سانتریفیوژها، مدت زمان محدودیت‌ها و… ذکر شده است؛ بنابراین یا این اعداد غلط است یا درست؛ در اینجا تفسیر آن‌ها بودن معنا ندارد؛ پس چرا طرف ایرانی جزئیات و متن واقعی توافقات را منتشر نمی‌کند؟ مگر دولت‌مردان ما از پیروزی نمی‌گویند و جشن نمی‌گیرند؟ پس چه توجیهی برای عدم انتشار جزئیات وجود دارد؟ این‌ها سؤالات و ابهاماتی است که بر تناقضات رفتار دولت‌مردان ما می‌افزاید. آیا جزئیات محرمانه‌ای وجود دارد که مردم ما نباید از آن خبر داشته باشند.
2.3.2.      نقشه‌ی کلی بیانیه‌ی لوزان
بیانیه‌ی لوزان به طور کلی دارای دو بخش تعهدات ایران و تعهدات طرف مقابل یعنی گروه1+5 است:
2.3.2.1.             تعهدات جمهوری اسلامی ایران
·        پذیرش محدویت‌ها بر صنعت هسته‌ای
·        پذیرش نظارت‌های گسترده بر صنعت هسته‌ای
v     محدودیت ها
در بیانیه‌ی لوزان، تعهدات ایران در حوزه‌ی اقدامات محدودیت‌ساز، به چهار محور تقسیم می‌شود:
1)      غنی‌سازی
2)      تحقیق و توسعه
3)      فردو
4)      نیروگاه آب سنگین اراک
الف: غنی‌سازی
در بحث غنی‌سازی گفته شده است:
“As Iran pursues a peaceful nuclear programme, Iran’s enrichmentcapacity, enrichmentlevel and stockpile will be limitedfor specified durations
«هم‌چنان که ایران یک برنامه‌ی صلح‌آمیز هسته‌ای را دنبال می‌کند، ظرفیت، سطح و ذخیره‌ی غنی‌سازی ایران برای دوره‌های زمانی مشخص محدود می‌شود.»
این بیانیه هیچ اشاره‌ای به میزان دوره‌های زمانی مشخص ندارد و کاملاً مبهم است؛ اما محدودیت در ظرفیت، سطح و ذخیره‌ی غنی‌سازی برای مدت‌زمان مشخص، واضح است.
در مورد تعهد دیگر در این زمینه گفته شده است:
“and there will be no other enrichment facility than Natanz
«و هیچ تأسیسات غنی‌سازی جز نطنز وجود نخواهد داشت»
پس به طور کلی در زمینه‌ی غنی‌سازی ایران پنج محدودیت ظرفیت، سطح، ذخیره، مدت زمان و محل غنی‌سازی را پذیرفته است؛ اما جزئیاتش مشخص نیست. در متن منتشر شده از سوی وزارت خارجه‌ی جمهوری اسلامی ایران آمده است که ایران محدودیت زمانی 10‌ساله را پذیرفته است؛ تعداد سانتریفیوژها بیش از 5000 عدد، محل غنی‌سازی نطنز و سطح غنی‌سازی 67/3 % خواهد بود؛ یعنی حتی5 % هم غنی‌سازی نخواهیم داشت.
خط قرمز1:
مقام معظم رهبری دام ظله العالی در تاریخ16/04/1393:«تامین نیاز قطعی کشور در زمینه غنی سازی به میزان 190000سو»
*طبق متن وزارت امور خارجه، ما بیش از5000تا سانتریفیوژ خواهیم داشت که با توجه به قدرت2/1 آنها می شود بیش از 6000سو که اگر یک حساب سرانگشتی انجام دهیم متوجه می شویم که برای تآمین سوخت یکسال نیروگاه، باید 31سال غنی سازی کنیم.
جناب آقای ظریف!
آیا تولید صنعتی سوخت هسته ای که در متن وزارت خارجه بدان اشاره کرده اید،همین مقدار محدودی است که باید برای نیاز یکسال نیروگاه خود،31سال غنی سازی کنیم؟ در کجای جهان نام این نوع غنی سازی را صنعتی می گذارند که شما غنی سازی نمادین و کارگاهی را به جای آن جا زده اید؟
خط قرمز2:
مقام معظم رهبری دام ظله العالی درتاریخ20/01/1393:«کسی حق معامله بر روی دستاوردهای هسته ای را ندارد.»
 *آیا غنی سازی 20درصد دستاورد هسته ای نبود که بر روی آن معامله صورت گرفت و قرار شد ما بیش از 3.67 درصد غنی سازی نکنیم؟!
در جزئیات وزارت خارجه‌ی جمهوری اسلامی ایران صحبتی از میزان ذخایر نشده است! اما یک نکته‌ی مهم دیگری در آن وجود دارد و به آن اشاره شده است که «ماشین‌های اضافه بر این تعداد و زیرساخت‌های مرتبط با آنها جهت جایگزینی با ماشین‌هایی که در طول این زمان آسیب می‌بینندجمع‌آوری و تحت نظارت آژانس نگهداری خواهد شد
البته این نوع بیان اشتباه است که گفته شود این جمع‌آوری به منظور جایگزینی است؛ چون اگر قرار است جهت جایگزینی با سانتریفیوژهای آسیب‌دیده جمع‌آوری شود، چه نیازی هست که به آژانس تحویل داده شود؟! در واقع اینگونه است که ایران نه به منظور جایگزینی، بلکه باید جمع‌آوری کند؛ اما اگر دستگاهی آسیب دید، می‌تواند آن را با یکی از این دستگاه‌های جمع‌آوری‌شده جایگزین کند. علاوه بر تحویل ماشین‌های اضافه، زیرساخت‌ها هم باید جمع‌آوری شود! این کار موجب می‌شود امکان بازگشت‌پذیری متقابل از بین برودو این خلاف سخنی است که در پایان متن وزارت امورخارجه آمده است.
در این متون، وقتی صحبت از محدودیت‌های ده یا پانزده ساله یا… می‌شود، اینگونه برداشت می‌شود که پس از این مدت، محدودیت‌ها برداشته خواهد شد؛ اما به چند دلیل این محدودیت‌ها برداشته نخواهد شد. به لحاظ اصولی نمی‌توان از این جمله که شما باید ده سال محدود باشید، این مفهوم را برداشت کنید که پس از این ده سال آزاد هستید. از طرف دیگر در گام نهایی توافقنامه‌ی ژنو که مقدمه‌ی این بیانیه است این‌طور آمده است:
“Following successful implementation of the final step of the comprehensive solution for its full
duration, the Iranian nuclear programme will be treated in the same manner as that of any nonnuclear weapon state party to the NPT.”
«بعد از اجرای موفق گام نهایی راه حل جامع در دوره کامل آن، با برنامه هسته­ای ایران؛ مثل هر کشور فاقد سلاح هسته ای عضو NPT رفتار خواهد شد.»
حال سؤال این است که با دیگر اعضای NPT چگونه رفتار می‌شود؟ آیا حق آنان به رسمیت شناخته شده است؟ امریکایی‌ها گفته‌اند که ما حتی برای نزدیک‌ترین هم‌پیمانان خودمان هم حق غنی‌سازی قائل نیستیم. باید به این نکته توجه داشت که اجازه‌ی غنی‌سازی در مقیاس و زمان محدود با حق غنی‌سازی متفاوت است؛ بنابراین، نباید فکر کرد که ایران پس از یک دوره محدودیت ده ساله از حق غنی‌سازی برخوردار خواهد شد.
این توضیحات را در کنار هدف و اصل اولی که بیانیه‌ی لوزان به دنبال آن است بگذارید. اصل اول، یعنی تضمین ماهیت صلح‌آمیز بودن برنامه‌ی هسته‌ای ایران، دارای هیچ محدوده و قید زمانی نمی‌باشد و چون محدود نیست و حاکم بر همه‌ی توافقات است، ده سال بعد هم گفته می‌شود که باید تضمین کنید که ماهیت برنامه‌ی هسته‌ای شما صلح‌آمیز باقی می‌ماند؛ لذا دوباره این دور شروع می‌شود که برای این منظور باید نقطه‌ی گریز شما یک سال باشد و برای این منظور باید این محدودیت‌ها را بپذیرید. این از ویژگی‌های استعمار نوین است که نمی‌گوید شما تا ابد محروم هستید؛ بلکه به زبان متین و با استدلال کاری می‌کند که شما را تا ابد محروم کند و در این میان، جهالت نوین کامل‌کننده‌ی طرح استعمار نوین خواهد بود.
ب: تحقیق و توسعه
تحقیق و توسعه یکی از نقاط امیدواری ما بود به شکلی که ما می‌توانستیم محدودیت‌های بیشتری بر صنعت هسته‌ای بپذیریم، اما تحقیق و توسعه را محدود نکنیم. فایده‌ی چنین کاری این می‌بود که می‌توانستیم به پیشرفت خود در زمینه‌ی هسته‌ای ادامه دهیم و به محض برداشته شدن محدودیت‌ها دوباره غنی‌سازی را مطابق پیشرفت‌های جدید شروع کرده و از دنیا عقب نباشیم؛ چون در آن صورت در حوزه‌ی تحقیق و توسعه پا به پای جهان پیش رفته بودیم.
بیانیه‌ی لوزان ذیل تعهدات ایران در این زمینه می‌گوید:
“Iran’s research and development on centrifuges will be carried out on a scope and schedule that has been mutually agreed.”
«تحقیق و توسعه ایران بر روی ماشین‌های سانتریفیوژ بر اساس یک جدول زمانیومحدوده‌ی توافق شده، انجام خواهد شد»
در اینجا هم نه جدول زمانی و نه محدوده ذکر شده است؛ اما در این زمینه توافق شده است. در گزارش منتشر شده‌ی وزارت خارجه‌ی جمهوری اسلامی ایران آمده است که «ایران برنامه تحقیق و توسعه خود را روی ماشین‌های پیشرفته ادامه خواهد داد و مراحل آغاز و تکمیل فرایند تحقیق و توسعه سانتریفیوژهایIR-8, IR-6, IR-5, IR-4, را در طول دوره زمانی ۱۰ساله برنامه جامع اقدام مشترک ادامه خواهد داد.»؛ یعنی در این دوره‌ی 10ساله تحقیق و توسعه‌ی ایران محدود به همین چهار نسل سانتریفیوژ توافق‌شده است و سانتریفیوژهای بالاتر نمی‌تواند مورد تحقیق و توسعه باشد.
خط قرمز3:
مقام معظم رهبری دام ظله العالی در تاریخ20/01/1393: «حرکت علمی هسته ای، به هیچ وجه نباید متوقف و یا حتی کُند شود.»
مقام معظم رهبری دام ظله العالی در تاریخ20/01/1394:«توسعه‌ی علمی و فنّی هسته‌ای در ابعاد گوناگون، به‌هیچ‌وجه نبایستی متوقّف بشود.»
*همانطور که ملاحظه می­شود، تحقیق و توسعه فقط روی سانتریفیوژهای IR4-IR5- IR6- IR8محدود می­شود.
ج: فردو
تعهد اول ایران در خصوص فردو عبارت است از:
“Fordow will be converted from an enrichment site into a nuclear, physics and technology center
«فردو از یک سایت غنی سازی بهیک مرکز هسته ای،فیزیک و فن آوریتبدیل خواهد گردید.»
شما در متن وزرات خارجه آورده اید که هیچ‌یک از تأسیسات هسته‌ایتعطیل، تعلیق و متوقف نمی شود؛ اما اگر یکی از این سه مورد اتفاق می‌افتاد بهتر از «تبدیل» می‌بود. در تبدیل، زیرساخت‌ها تغییر می‌کند و کاربری عوض می‌شود. وقتی گفته می‌شود نه باید تعطیل و نه تعلیق و نه متوقف گردد به قیاس اولویت که از اولیات عقل انسان است، تبدیل هم نباید بشود؛
 با این حساب، آیا نباید این نوشته ی شما را عوام فریبی نامید؟
خط قرمز4:
مقام معظم رهبری دام ظله العالی در تاریخ20/01/1393: «هیچیک از دستاوردهای هسته ای، تعطیل بردار نیست.»
وقتی هیچیک از دستاوردهای هسته­ای تعطیل بردار نیست به طریق اولی تبدیل بردار هم نیست؛ زیرا تبدیل بدتر از تعطیل است. فضای تعطیل شده را می توان پس از مدتی باز کرد و دوباره کار را ادامه داد اما اگر تبدیل صورت گرفت، در واقع کاربری عوض شده است و بازگشت پذیری به شدت دشوار می شود.
تعهد دوم ایران:
International collaboration will be encouraged in agreed areas of research.
«در حوزه‌های مورد توافق تحقیق، همکاری بین المللی مورد تشویق قرار خواهد گرفت.»
این تعهد در واقع اصلاً ارزش حقوقی ندارد، چون تشویق با کف زدن هم صورت می‌پذیرد!
تعهد سوم ایران:
“There will not be any fissile material at Fordow.”
«هیچ ماده‌ی شکاف‌پذیری در فردو وجود نخواهد داشت»
وقتی هیچ ماده‌ی شکاف‌پذیر در فردو نباید وجود داشته باشد، به تبع غنی‌سازی هم نخواهد بود. این عبارت هم جهت اطمینان کامل از اینکه هیچ غنی‌سازی در فردو صورت نمی‌پذیرد، کار را تمام کرد. طرف مقابل در الزام ما به یک کار آن‌چنان دقیق عمل کرده است که جای شک و شبهه نباشد؛ اما طرف ایرانی متأسفانه این‌گونه عمل نکرد.
گزارش وزارت خارجه‌ی جمهوری اسلامی ایران هم این را می‌گوید که «بیش از ۱۰۰۰ ماشین سانتریفیوژ و تمامی زیرساخت آنها در فردو حفظ و نگهداری خواهند شد که از این میان دو آبشار سانتریفیوژ در چرخش خواهند بود.»؛ اما از آن‌جا که هیچ غنی‌سازی در فردو انجام نمی‌گیرد، باید گفت دو آبشاری هم که در چرخش خواهند بود، خالی می‌چرخند! به این بحث ورود نمی‌کنیم که چرا باید خالی بچرخد؛ البته این عمل یک جنبه‌ی خوب هم دارد و آن این است که به امکان بازگشت‌پذیری کمک می‌کند.
د: آب سنگین اراک
ذیل بحث آب سنگین اراک آورده شده است:
“An international joint venture will assist Iran in redesigning and rebuilding a modernized Heavy Water Research Reactor in Arak that will not produce weapons grade plutonium”
«یک همکاری مخاطره‌آمیز مشترک بین المللی به ایران کمک خواهد کرد در بازطراحی و بازسازی یک رآکتور تحقیقاتی در اراک که پلوتونیوم با قابلیت تسلیحاتی در آن تولید نگردد»
ساخت یک رآکتور آب سنگین یا سبک در کشورهای مختلف با مدل‌های مختلف ساخته می‌شود. در اینجا این بازطراحی از این جهت مخاطره‌آمیز است که ممکن است همکاری کشورهای مختلف به علت تفاوت در شیوه و طرح ساخت نیروگاه، منجر به آسیب‌هایی شود. اینکه ساخت یک نیروگاه توسط روسیه شروع شود و آلمان بخواهد آن را تکمیل کند مخاطره‌آمیز است؛ چون دو شیوه با هم متفاوتند. در این شرایط ساخت یک نیروگاه مستقل از همکاری چند کشور بهتر خواهد بود؛ بنابراین، کلمه‌ی “Venture” به این معناست که معلوم نیست این ساخت چند سال طول بکشد یا اصلاً درست کار کند یا خیر!
در ادامه‌ی این تعهدات آمده است:
“There will be no reprocessing and the spent fuel will be exported.”
«هیچ بازفرآوری صورت نخواهد گرفت و سوخت مصرف‌شده صادر خواهد گردید.»
یعنی با اینکه معلوم نیست ساخت آن نیروگاه جدید چه مقدار طول بکشد و درست کار کند یا خیر، دیگر هیچ بازفرآوری صورت نمی‌پذیرد و سوخت مصرف شده هم باید صادر شود؛ چرا که همان هم تا حدودی پلوتونیوم دارد. به این ترتیب، هم سوخت و هم توانایی بازفراوری سوخت را می‌گیرد تا خیالش کاملاً راحت باشد. در خیلی از این تعهدات، امکان بازگشت‌پذیری هم از ایران گرفته شده است.
v     نظارت‌های گسترده
نظارت‌های گسترده برای این است که مطمئن شود که شما به همه‌ی آن محدودیت‌ها عمل می‌کنید. این نظارت‌ها چهار بخش است:
1.       معاهده‌ی منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای (NPT)
2.       کد اصلاحی 1/3
3.       پروتکل الحاقی
4.       نظارت‌های بیشتر
“A set of measures have been agreed to monitor the provisions of the JCPOA including implementation of the modified Code 3.1 and provisional application of the Additional Protocol.”
«مجموعه تدابیری برای نظارت بر اجرای مفاد برنامه‌ی جامع مشترک اقدام شامل اجرای کد اصلاحی ۳.۱ و اجرایداوطلبانهپروتکل الحاقی مورد توافق واقع شده است.»
اگرچه در متن صحبتی از NPT نیست، اما پذیرش پروتکل الحاقی به معنای پذیرش NPT هم هست. بر اساس NPT همه‌ی کشورها موظفند که اگر تأسیسات هسته‌ای دارند، به آژانس اعلام کند تا آژانس نظارت کند که به دنبال مصارف نظامی نروند. وقتی دیدند که NPT یک راه‌های گریزی دارد، یک کد اصلاحی 1/3 هم به آن اضافه کردند.
بر اساس NPT شش ماه قبل از تزریق گاز به دستگاه سانتریفیوژ باید به آژانس اعلام کنید که چنین تأسیساتی را ساخته‌اید و می‌خواهید به آن گاز تزریق کنید اما بر اساس کد اصلاحی 1/3 از روزی که تصمیم به ایجاد مرکز غنی‌سازی می‌ گیرید، باید اعلام کنید؛ به این ترتیب امکان ایجاد اخلال در فرآیند دست‌یابی به چرخه‌ی غنی‌سازی فراهم می‌شود.
اما مطابق پروتکل الحاقی، آژانس هم می‌تواند به مراکزی که شما به عنوان مرکز هسته‌ای اعلام کرده‌اید برود و هم می‌تواند به هر مرکزی که شک کند در آن فعالیت هسته‌ای جریان دارد، رفته و بازرسی کند؛ این در حالی است که مطابق NPT تنها می‌توانست مراکز اعلام‌شده را بازرسی نماید. از طرف دیگر بر اساس NPT باید دو هفته قبل از بازرسی به شما اعلام می‌کرد که در این صورت شما دو هفته زمان در جهت مرتب کردن وضعیت مرکز مربوطه داشتید؛ اما مطابق پروتکل الحاقی بازرسی‌های معمول از دو روز قبل و بازرسی‌های سرزده بدون هماهنگی صورت می‌پذیرد.
جناب آقای وزیر!
این بازرسی های سرزده، عواقب خطرناکی دارد؛ همچون آشنایی با دانش مندان هسته ای با هدف زمینه سازی همکاری با آنها یا ترورشان، شناسایی معادن ذخیره اورانیوم و مقادیرآن، دسترسی به مواضع دفاعی و نظامی و…
خط قرمز5:
مقام معظم رهبری دام ظله العالی در تاریخ20/01/1394: «به مسئولین محترم تذکّر دادیم و به شما هم عرض میکنیم، این است که به‌هیچ‌وجه اجازه داده نشود که به بهانه‌ی نظارت، اینها به حریم امنیّتی و دفاعی کشور نفوذ کنند؛ مطلقاً»
علاوه بر پذیرش سه نظارت فوق، یک بذل و بخشش دیگر هم کرده اید و آن اینکه نظارت‌های فراتر از آن را هم پذیرفته اید.
“The International Atomic Energy Agency (IAEA) will be permitted the use of modern technologies and will have enhanced access through agreed procedures, including to clarify past and present issues.”
«آژانس بین المللی انرژی اتمی مجاز خواهد بود که از فن‌آوری های مدرن نظارتی استفاده کند و از دسترسی‌های بیشتری در مسیر توافق‌شده از جمله به منظور روشن کردن موضوعات گذشته و حال برخوردار خواهد شد.»
عبارتی در این بند نهفته است که هر چند سال هم بگذرد این را نمی‌توان روشن کرد. گفته‌اند که شما هم باید گذشته و هم حال را برای ما روشن کنید؛ یعنی می‌خواهد تمام گذشته‌ی جمهوری اسلامی ایران را شخم بزند و هر اقدام مخفیانه‌ای شده است باید به آن‌ها گزارش داده شود و اگر یکی از آن‌ها هم گفته نشود خواهند گفت که هنوز گذشته‌ی شما برای ما روشن نشده است.
دو نکته مهم هم پیرامون قید «داوطلبانه» وجود دارد. مسئولین تکرار می‌کنند که ورود ما به پروتکل الحاقی داوطلبانه است. آنچه از این حرف برداشت می‌شود این است که اجباری در کار نیست. این داوطلبانه بودن با تصویب مجلس به یک الزام تبدیل می‌شود و به واقع معنای داوطلبانه بودن از بین می‌رود؛
اما کاربرد این واژه در متن بیهوده نبوده است. از آن‌جا که نه NPT و نه پروتکل الحاقی مقید به زمان نیستند، محدودیت ابدی خواهند داشت. دومین نکته اینکه این قید «داوطلبانه» یک ضربه‌ی جبران‌ناپذیر بر جمهوری اسلامی ایران است که غفلت اهل علم موجب عدم توجه به این صدمه در تاریخ ایران خواهد شد. در مقدمه‌ی کنوانسیون وین به این مضمون اشاره شده است که همه‌ی قراردادها باید بر اساس اصل رضایت آزادانه باشد؛ مفهومش این است که اگر شما بتوانید اثبات کنید که این قرارداد بر اساس رضایت آزادانه نبوده است، می‌توانید متمسک حقوقی برای کنار گذاشتن آن تعهد داشته باشید.
2.3.2.2.             تعهدات طرف مقابل
·        لغو یا تعلیق تحریم‌ها
·        مشارکت دادن ایران در همکاری‌های بین المللی
v     تحریم‌ها
“The EU will terminate the implementation of all nuclear-relatedeconomic and financialsanctions and the US will ceasethe application of all nuclear-relatedsecondary economic and financial sanctions, simultaneouslywith the IAEA-verifiedimplementation by Iran of its key nuclear commitments. A new UN Security Council Resolution will endorse the JCPOA, terminate all previous nuclear-related resolutions and incorporate certain restrictive measures for a mutually agreed period of time.”
«اتحادیه اروپایی، اعمال تحریم‌های اقتصادی و مالی مرتبط با هسته‌ای خود را خاتمه خواهد داد و ایالات متحده نیز اجرایتحریم‌های مالی و اقتصادی ثانویه مرتبط با هسته‌ای را، هم‌زمان با راستی‌آزمایی اجرای تعهدات کلیدی هسته‌ای ایران توسط آژانس بین المللی انرژی اتمی، متوقفخواهد کرد. یک قطعنامه جدید شورای امنیت سازمان ملل متحد که در آن برنامه جامعه مشترک اقدام تائید شده صادر خواهد شد، این قطعنامهکلیه قطعنامه‌های قبلی مرتبط با موضوع هسته‌ای را لغو خواهد کرد و برخی تدابیر محدودیت‌ساز مشخص را برای یک دوره زمانی مورد توافق،لحاظ خواهد کرد
مطابق خلاصه گزارش منتشره از سوی وزارت خارجه‌ی جمهوری اسلامی ایران: «براساس راه‌حل‌های به دست آمده، پس از اجرایی شدن برنامه جامع اقدام مشترک، تمامی قطعنامه‌های شورای امنیت لغوخواهد شد و همه تحریم‌های اقتصادی و مالی چندجانبه اروپاو یک‌جانبه آمریکا از جمله تحریم‌های مالی، بانکی، بیمه، سرمایه‌گذاری و تمامی خدمات مرتبط با آن‌ها در حوزه‌های مختلف از جمله نفت، گاز، پتروشیمی و خودروسازی فوراً لغو خواهند شد.»
         مطابق بیانیه‌ی لوزان، اتحادیه‌ی اروپا تحریم‌ها را لغو نمی‌کند؛ بلکه «اعمال تحریم‌ها» را لغومی‌کند؛ یعنی تحریم‌ها تعلیق می‌شوند و قوانین باقی می‌ماند که این یک نقطه‌ی اتکای برگشت‌‌پذیر برای طرف مقابل محسوب می‌شود. ضمناً همه‌ی تحریم‌ها هم تعلیق نمی‌شود؛ بلکه تحریم‌های مالی و اقتصادی مربوط به هسته‌ای تعلیق می‌شود.
همین بحث تعلیق در مورد تعلیق تحریم‌ها از سوی امریکا هم مطرح می‌شود؛ چون در اینجا هم اجرای تحریم‌ها متوقف می‌شود. ضمناً تمام تحریم‌ها هم تعلیق نمی‌شود؛ بلکه تحریم‌های مالی و اقتصادی ثانویه‌ی مربوط به هسته‌ای لغو می‌شود و تحریم‌های اولیه لغو نمی‌شود. تحریم‌های اولیه مربوط به شرکت‌های خود امریکاست و تحریم‌های ثانویه مربوط به سایر کشورهاست؛ یعنی امریکا به کشورهای دیگر اجازه می‌دهد دست از تحریم ایران بردارند؛ اما نسبت به شرکت‌های خودش چنین کاری را انجام نمی‌دهد. تحریم‌ها هم هم‌زمان با اجرای ایران به تعهداتش تعلیق نمی‌شود؛ بلکه هم‌زمان با تأیید آژانس این اتفاق خواهد افتاد. به این ترتیب و مطابق متن، نه همه‌ی تحریم‌ها، نه هم‌زمان با اجرای تعهدات و نه لغو خواهند شد.
آقای دکتر ظریف!
آیا از شما که به گفته ی رئیس محترم جمهور، دیپلمات ارشد جهان هستید، می توان قبول کرد که از روی اشتباه و حواس پرتی، کلمات مهم«مرتبط با هسته ای» و «ثانویه» را حذف کرده اید در حالی که به خوبی می دانید با آوردن این دوقید بسیاری از تحریم ها سرجای خود باقی خواهد ماند؟
در کجای تفاهم نامه آمده است که تحریم ها فورا لغو خواهد شد، در حالی که لغو تحریم ها منوط به راستی آزمایی آژانس بین المللی انرژی اتمی می باشد؟
خط قرمز6:
مقام معظم رهبری دام ظله العالی در تاریخ01/01/1394: «رفع تحریمها جزو موضوعات مذاکره است، نه نتیجه‌ی مذاکرات»
آیا همه ی این اشتباهات فاحش را به اسم خطا بگذاریم یا اینکه…
چگونه می تواند متنی که به گفته ی شما توسط خودتان و آقای عراقچی بازبینی شده است، دارای این خطاهای فریبنده افکار عمومی باشد؟
شما در سخنان خود در گفتگوی شبکه ی یک به سخنان خلاف واقعی اشاره کرده اید که به هیچ وجه قابل اغماض نیست.
فرموده اید:« درآن بیانیه ای که موگرینی خواند،کلیه قطعنامه های شورای امنیت ازروزتوافق حذف میشود»
می توانید به ما نشان دهید، در کجای سخنان خانم موگرینی به زمان حذف تحریم ها اشاره شده است؟
در مورد اتحادیه اروپا فرموده اید: «بعدازنهایی شدن توافق درهمان روز بلافاصله تحریمها لغوخواهدشد»
می شود به ما نشان دهید که در کجای بیانیه سخن از لغو یا صحبتی از همان روز توافق شده است، تا ما هم ببینیم.
فرموده اید:«بهترین تضمین شما، برای اجرایی شدن توافق نامه، شورای امنیت است.»
آقای وزیر!
مگر نه این است که شورای امنیت در قبضه ی همان کدخدایی است که شما با آنها در حال مذاکره هستید؟
چقدر ساده لوحانه است عمل کسی که گوشت را به دست گربه می دهد و از او می خواهد که از این گوشت در مقابل هجمه ی گربه ها محافظت کند…
بر فرض که از امریکا خطایی سر بزند؛ آیا بر علیه او قطعنامه صادر می‌شود؟! مگر امریکا نمی‌تواند آن قطعنامه را وتو کند؟! اگر فکر می‌کنید که امریکا اخلاقاً چنین کاری نمی‌کند، بحثی نیست! این چه تدبیری است؟!
حتماً شنیده‌اید که «باید دل را به نقطه‌های امیدبخش حقیقی سپرد؛ نه به نقطه‌های خیالی»
دشمن، غیر قابل اعتماد است؛ نمی‌شود در توافق با دشمنی که می‌خواهد ریشه‌ی انقلاب شما را برکند با حسن ظن برخورد کرد. اسلام در همه جا توصیه به خوش‌بینی نکرده است؛ این حرف ما نیست بلکه پیشوا و امیر مؤمنان علی علیه السلام می‌فرماید: «إذا استَولَی الصَّلاحُ عَلَی الزَّمانِ وَ اهلِهِ ثُمَّ أساءَ رَجُلٌ الظَّنَّ بِرَجُلٍ لَم تَظهَر مِنهُ حَوبَهٌ فَقَد ظَلَمَ وَ إذا استَولَی الفَسادُ عَلَی الزَّمانِ وَ اهلِهِ فَأحسَنَ رَجُلٌ الظَّنَّ بِرَجُلٍ فَقَد غرَّرَ»؛ یعنی هر گاه نیکوکاری و صلاح بر روزگار و مردم آن غالب آید، اگر کسی به دیگری گمان بد برد، در حالی که از او عمل زشتی آشکار نشده است، ستمکار است و اگر بدی بر زمانه و مردم آن غالب شود و کسی به دیگری خوش‌گمان باشد، خود را فریب داده است (حکمت 114 نهج‌البلاغه)
آیا زمانه زمانه‌ی صلاح و خیر خواهی‌است که گمان بد نبریم یا اگر این‌طور هست، آیا از امریکا فریب و نیرنگ و خیانت ندیده‌ایم؟! پس مراقب باشید که کجا باید و کجا نباید خوشبین بود.
 اما در مورد قطعنامه‌های شورای امنیت لفظ “Terminate” به صورت مطلق آمده است که در این مورد معنای لغو می‌دهد اما چون در مورد اتحادیه‌ی اروپا و امریکا مقید بود معنای تعلیق می‌داد. در این زمینه اولاً هیچ بحثی از زمان لغو تحریم‌ها هم نشده است؛ ثانیاً آیا همه‌‌ی قطعنامه‌های مرتبط با هسته‌ای شورای امنیت لغو خواهد شد؟ هم بله و هم خیر! به این دلیل که ضمن اینکه قطعنامه‌ی جدید تحریم‌های قبلی را لغو می‌کند، هم‌زمان محدودیت‌ها و تحریم‌های جدید را هم اعمال می‌کند.
حال، آن مقدار از تحریم‌هایی که مطابق با بیانیه‌ی لوزان برداشته می‌شود، چند درصد از کل تحریم‌های تحمیل‌شده بر ایران است؟
در میان ده تحریم کنگره‌ی امریکا تنها سه مورد با عنوان «مرتبط با هسته‌ای» بوده و مابقی یا با یک عنوان دیگر است و یا با عناوین مشترک اعمال شده است که این موارد مشترک، الزاماً مورد تعلیق نخواهد بود چون آن تحریم‌ها دلایل غیر از هسته‌ای هم دارد که می‌تواند مستمسک بقای تحریم باشد. از طرف دیگر از 18 فرمان اجرایی رئیس‌جمهور امریکا، تنها دو مورد با عنوان عدم اشاعه‌ی کشتار جمعی وجود دارد که الزاماً مرتبط با هسته‌ای نمی‌شود. از میان 28 مورد تحریم کنگره و رئیس‌جمهورامریکا،تنها پنج مورد را با اغماض مرتبط با هسته‌ای در نظر گرفتیم و در این پنج مورد هم تنها دو مورد مربوط به اوباما می‌شود و در موارد دیگر هم در صورت مخالفت کنگره با تعلیق تحریم‌ها، کاری از دست اوباما جز یک تعلیق شش‌ماهه برنمی‌آید و دوباره تحریم به حالت قبل بر می‌گردد. تحریم‌های بانکی و نفتی که دو تحریم سخت ایران می‌باشند ذیل هیچ‌کدام از این تحریم‌ها قرار نمی‌گیرد.
آقای دکتر ظریف!
چرا این حقایق را از چشم ملت ایران مخفی نگاه می دارید؟!
خط قرمز7:
مقام معظم رهبری دام ظله العالی در تاریخ19/11/1393: «باید حربه ی تحریم از دست دشمن خارج شود.»
همانطور که هم در توافقنامه ژنو و هم در بیانیه لوزان مشهود است، موارد توافقات اولاً یک مرحله­ای نبوده و در هر توافق موارد جزئی­تر می­شود ثانیاً در موارد مختلف واژه­هایی استفاده شده است که قابل تأویل و تفسیرهای گوناگون است؛ از جمله این واژه­ها و گزاره­ها عبارت است از:
ensure
exclusively peaceful
limited
specified durations,
clarify past and present issues.
terminate the implementation
key nuclear commitments
certain restrictive measures for a mutually agreed period of time.
خط قرمز8:
مقام معظم رهبری دام ظله العالی در تاریخ19/11/1393: «یک مرحله ای بودن توافق و جزئی و غیر قابل تفسیر بودن آن»
جناب آقای ظریف!
اجازه دهید خیرخواهانه نکاتی را به شما عرض کنیم:
1.با عقب نشینی شما، زحمات دانش مندان برومند نظام اسلامی بر باد فنا داده شد و از نقاط کلیدی صنعت هسته­ای به طور گسترده چشم­پوشی شد.
2. بدانید که هسته­ای بهانه است؛اگر در مسأله هسته­ای عقب نشینی کنیم، با نگاهی خوشبینانه تنها برخی از تحریم­ها تعلیق خواهد شد.
3.مسأله هسته­ای منفعتی حیاتی برای جمهوری اسلامی ایران محسوب می­شود. چرا که با عقب­نشینی در آن نوبت به عقب نشینی در مواردی چون مسائل موشکی و نظامی، حقوق بشر و غیره خواهد رسید.
4. رویکرد جناب عالی و دولت یازدهم توجه جدی­ به اقتصاد مقاومتی ندارد و به جای تقویت و آزادسازی ظرفیت­های داخلی و تکیه بر نقاط واقعی و امیدبخش به دنبال تقویت دستگاه دیپلماسی و تکیه بر نقاط خیالی است.
5. تجربه عقب­نشینی ما در سال 1382 و عقب نشینی ما پس از توافق نامه ژنو نشان داد که طرف مقابل نه تنها دست از شرارت ها و تحریم­های خود علیه جمهوری اسلامی ایران بر نداشت بلکه بر میزان آنها افزود تا جایی که ما را بارها به گزینه های نظامی روی میز تهدیدکرد.
6. به یاد داشته باشید که جامعه جهانی، آمریکا و چند هم پیمان اروپایی او نیستند.
7. مردم شهیدپرور ایران تجربه مقاومت جانانه و ده­ساله خود را پس داده­اند. این برخی از مسئولین هستند که گرایش به رفاه و تجمّل­گرایی دارند و با سبک زندگی اشرافی خود، خواسته یا ناخواسته، در ذائقه و سبک زندگی مردم تغییر ایجاد می­کنند.
8. تنها با ایستادگی در برابر زورگویی دشمنان است که می­توانیم حقوق هسته­ای خود را به طور کامل استیفا کنیم.
9. در رویکرد صحیح، تکیه اصلی بر ظرفیت­های درونی کشور است نه اوامر و نواهی دشمنان و با اتخّاذ این رویکرد می­توانیم تحریم ها را از تهدید به فرصت تبدیل کنیم و از وابستگی به درآمدهای نفتی خارج شویم.
10. خطوط قرمزی که رهبری معظم تعیین کردند، حداقل هایی بود که آن هم توسط شما بزرگواران تیم مذاکره کننده و دیپلمات های برتر جهان رعایت نشد و از آن تجاوز شد. چه کسی جوابگوی این خطای غیر قابل بخشش است؟
10. اما نکته ی آخر اینکه مذاکره کنید،تا هر وقت می خواهید مذاکره کنید.اما بدانید ما نیز مانند رهبر عزیزتر از جانمان معتقدیم که باید دل را به نقطههاى امیدبخش حقیقى سپرد، نه به نقطههاى خیالى!!!!
نتیجه گیری:
 متأسفانه دولت یازدهم نه تنها رویکرد مقاومت را اتخاذ نکرده است بلکه حتی در نرمش قهرمانانه هم موفق نبوده است. لذا رویکرد دولت محترم در قبال پرونده هسته­ای را رو به عقب­نشینی ارزیابی می­کنیم و سرانجام این بیراهه را تجربه ای وخیم تر و جبران ناپذیر نسبت به تجربه ی سال1382می دانیم.
راه صحیح را مراجعه به فرمایشات مقام معظم رهبری دام ظله العالی در مورد اقتصاد مقاومتی و تکیه بر ظرفیت های درونی کشور و عدم چشم دوختن به بیرون از کشور می دانیم.
امیدواریم به این نکته توجه داشته باشید که برای ما اشخاص موضوعیت ندارند؛ بلکه این عملکرد آن‌ها است که مورد قضاوت تاریخ قرار خواهد گرفت. وظیفه دانستیم که تحلیل خود را از مسیر مذاکرات هسته‌ای به شما تقدیم کنیم و یادآور شویم که قشر دانشجو به فضل الهی بیدار است و تکلیف‌گرایانه به وظیفه‌ی روشنگری خود ادامه خواهد داد و تحلیل‌های خود را مستدل و علمی و نه از روی تعصبات جناحی دنبال می‌کند؛ لذا توصیه‌ی ما به شما این است که کاری نکنید که عبرت تاریخ شوید.
نامه ی خود را با گرامی داشت یاد و خاطره ی شهدای گرانقدر اسلام و امام عظیم الشأن و گفته ای از ایشان به پایان می بریم.
امام خیمنی رحمه الله علیه:
پسند غرب آن است که ما همه چیزمان را تقدیمشان کنیم، بی چون و چرا. اگر آقایان این را می خواهند، این پسند ملت ما نیست و اگر آقایان یک چیزی خیال می کنند که در غرب خبری هست هیچ خبری نیست جز جنایت، جز خیانت… (صحیفه امام،جلد11،صفحه51)
جناب آقای دکتر ظریف!
بسیار مشتاقیم جواب شما را به این سؤالات مطرح شده در این نوشته بدانیم، لذا از همین جا از شما برای حضور در دانشگاه امام صادق علیه السلام دعوت به عمل می آوریم.
والسلام علی من اتبع الهدی
بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق علیه السلام