بحث در باب چگونگی شکل­ گیری و تکامل علوم انسانی در غرب و ماهیت آن نسبت به علوم طبیعی از سرفصل­ های مهم غرب­ شناسی است. خصوصاً بحث روش در این علوم که بیشتر مطمح نظر فلاسفه ی مغرب زمین قرار گرفته و در فلسفه­ ی علم و به طور خاص فلسفه­ ی علوم انسانی بدان پرداخته شده است. در این درس­گفتار با نگاه تاریخی نیم­نگاهی مختصر به حاکم شدن نگاه پوزیتویستی به علوم طبیعی و گسترش آن در علوم انسانی اشاره شده است. پس از آن به منتقدین این نگاه که قائل به تفکیک علوم طبیعی از علوم انسانی با روش هرمنوتیک بودند پرداخته شده و سیری کوتاه از تطورات آراء آنان ارائه گردیده است.