اتحاد جدید اوراسیایی میان مسکو و پکن زیر سایه تحریم غرب

شروع عملیات نظامی روسیه در اوکراین، ناقوس وقوع تغییر در آرایش قدرت های جهانی را به صدا در آورد. در ابتدای جنگ اینکه تغییرات در چه اندازه و تا چه مقدار مهم تلقی شود اختلاف نظر پژوهشگران و اندیشمندان روابط بین الملل را برانگیخت؛ اما اکنون و پس از یک سال، قریب به اتفاق کارشناسان خبر از بروز و وقوع تغییر در نظم بین الملل می دهند (Henley, 2023).

اگرچه نزدیک ترشدن اروپا و آمریکا پس از اختلافاتی که در دوره ریاست جمهوری ترامپ نمایان شده بود از نتایج شروع جنگ در اوکراین دانسته می شود؛ اما در مقابل روسیه نیز با نزدیک ترشدن به شرکای شرقی‌اش – چین و ایران – سعی در پر کردن خلأ روابط با کشورهای غربی داشته است. روابط جدیدی که به نقل از رؤسای جمهور روسیه و چین  “روابط و دوستی نامحدود” خوانده می‌شود (Robinson, 2023).  جمهوری اسلامی ایران  که سابقاً با اتخاذ سیاست نگاه به شرق تلاش در شکستن سیطره غرب به محوریت آمریکا بر نظم جهانی داشته است نیز فرصت ایجاد شده بعد از تهاجم روسیه به اوکراین را مغتنم شمرده و دست به تقویت روابط با دو قدرت شرقی یعنی چین و روسیه زده است (محسن, 1400). فشارهای مداوم امریکا و اتحادیه اروپا و استفاده مکرر از ابزارهای تحریمی علیه سه کشور نامبرده، بیش از پیش این سه قدرت اوراسیایی را به یکدیگر نزدیک ساخته است (GIS, 2023). اتحادی که بر محور کم اثرکردن فشار غرب و از بین بردن قدرت ایالات متحده در هر گوشه از جهان شکل گرفته است.

توسعه روابط تا بی نهایت

ملاقات های پی در پی مقامات روسیه و چین و دیدارهای مهم دوجانبه‌ای که در سال جاری میلادی رخ داد بیش از همه مقامات اروپایی و آمریکایی را نگران ساخت. مهم‌ترین این دیدارها، سفر رئیس‌جمهور چین، شی جین پینگ به روسیه و دیدار او با ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه بود. دیدار رهبران کشور روسیه و چین از جهاتی برای هر دو اهمیت بسیار زیادی داشت. این اولین سفر خارجی آقای شی بعد از برگزیده شدن قاطعانه وی به عنوان دبیرکل حزب کمونیست چین و رئیس جمهور این کشور بود. همچنین این دیدار در حالی به میزبانی پوتین در کاخ کرملین صورت می گرفت که تنها چند روز قبل، وی توسط دادگاه کیفری بین المللی مسئول کشتار غیرنظامیان اوکراینی شناخته شده و در اقدامی عجیب حکم بازداشت او را صادر کرده بود. رهبران دو کشور در واکنش به تهدیدها و خط و نشان کشیدن های مقامات اروپایی و آمریکایی روابط دوجانبه را بسیار دوستانه و مفید خواندند و تأکید کردند که برای ارتقای روابط هیچ‌گونه سقفی قائل نیستند.

همکاری های دوجانبه روسیه و چین پس از وقوع جنگ اوکراین ابعاد گسترده تری پیدا کرده است. پس از مواجه جدی روسیه با تحریم های اتحادیه اروپا و ایالات متحده، این کشور با پشت سر گذاشتن متحد دیگرش، ایران، مبدل به تحریم شده ترین کشور در زمینه های تجاری و مالی شد. اوج این تحریم ها هنگامی بود که ارتباط روسیه با سوئیفت به عنوان یکی از راه های اصلی مبادلات ارزی و تجارت قطع شد (Rebucci, 2022) . روس ها در مقام واکنش دست به تشکیل کانال های مالی برای دورزدن تحریم ها و وصول درآمدهای ناشی از فروش منابع انرژی از طریق چین – و البته تعدادی دیگر از کشورها از جمله هند و ایران که حاضر به همراهی با تحریم های غرب نشدند – زدند (Tan, 2022).  سیستم مالی جدید جایگزین سوئیفت روسیه نیز در سال اخیر میلادی به سرعت گسترش یافته است. آلا باکینا، مدیر بخش سیستم پرداخت ملی بانک مرکزی روسیه گزارش می‌دهد که 50 نهاد جدید در سال جاری به سیستم جایگزین روسیه برای سوئیفت ملحق شده اند که تعداد کل آنها به 440 رسیده است که بیش از 100 مورد از آنها متعلق به دیگر کشورها هستند (Marrow, 2022)

در عرصه میدانی روسیه برای حفظ ابتکار عمل نظامی، رزمایش های منظمی با چین و ایران در شرق دور و اقیانوس هند برگزار کرده است. عزم مسکو بر برگزاری رزمایش نظامی با چین که “وستوک” خوانده می شود به عنوان سیگنالی قوی برای کشورهای غربی تلقی می شود مبنی بر اینکه روسیه علی رغم حضور تعداد زیادی از نیروهایش در اوکراین همچنان می‌تواند در چند جبهه فعال باشد. نکته حائز اهمیت آن است که چین در حالی دست به تقویت روابط نظامی با روسیه می زند که تحت فشار و تهدید مداوم غرب برای اجتناب از همکاری نظامی با روسیه می باشد. (Lawler, 2022).

تحولات پس از شروع جنگ، منجر به همگرایی بیشتر دو قدرت شرقی در سازمان های بین المللی و دیگر پرونده های سیاست خارجی نیز شده است. هماهنگی دو کشور در رأی گیری های اخیر سازمان ملل – چه مجمع عمومی و چه شورای امنیت – چشم انداز روشن تری را برای همه کشورهای ناراضی از نظم کنونی بین الملل فراهم آورده است.

در اقدامی کم سابقه روسیه چین و روسیه یعنی دو عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل، مانورهای نظامی مشترک ایالات متحده و کره جنوبی را عامل تحریک کره شمالی برای انجام آزمایش های بیشتر موشکی دانستند. جلسه ماه گذشته شورای امنیت در مرور آزمایش جدید موشکی کره شمالی، برای دقایقی تبدیل به عرصه رویارویی نمایندگان چین و روسیه در یک طرف و نماینده  ایالات متحده در طرف مقابل شد. معاون سفیر روسیه در سازمان ملل، فعالیت نظامی ایالات متحده و کره جنوبی را “بی سابقه و تحریک آمیز” توصیف و در همراهی او، گنگ شوانگ، معاون سفیر چین در سازمان ملل، در مورد اینکه آیا مانورهای مشترک کره جنوبی و آمریکا مانورهای با ماهیت دفاعی هستند یا خیر تشکیک کرد.

همراهی دو کشور در تقبیح پیمان امنیتی و هسته ای موسوم به AUKUS نیز یکی دیگر از نشانه های هم افزایی روسیه و چین در میدان سیاست خارجی و به نوعی تقسیم کار میان این دو قدرت می باشد. Nichols, (2023).

در خاورمیانه، ایران به عنوان قدرت اصلی منطقه ای مورد توجه دو قدرت شرقی قرار گرفته است. چین به دنبال ایفای نقش فعال برای ایجاد ثبات و آرامش در منطقه و در نهایت برای تأمین امنیت دو منبع اصلی تأمین انرژی خود، دست به میانجیگری میان دو رقیب منطقه ای یعنی ایران و عربستان زد و با اعلام خبر عادی سازی و ازسرگیری روابط میان این دو کشور مقامات غربی را در حیرت فروبرد.

در سمت دیگر، روسیه با پیگیری مداوم راه اندازی کریدور شمال – جنوب به دنبال استفاده از ظرفیت های ایران در زمینه تجارت و ترانزیت است و برای نیل این هدف، آمادگی خود را برای سرمایه‌گذاری در زیر ساخت های حمل و نقل و ریلی ایران اعلام کرده است. همه این تحولات در حالی اتفاق افتادند که آمریکا در جایگاه قدرت هژمون جهان که عنوان حافظ نظم بین المللی کنونی را یدک می کشد عمدتاً در بیرون از گود قرار گرفته و یا در برخی موارد مانند روند عادی سازی روابط میان ایران و عربستان یعنی چین به چالش کشیده شده است. (aljazeera, 2023).

هماهنگی روزافزون دو ابرقدرت اوراسیایی همان‌طور که ذکر شد، باعث شده است که  بسیاری از تحلیلگران سیاست جهانی و روابط بین الملل خبر از وقوع تغییرات اساسی در نظام تک قطبی فعلی و شکل گیری یک اتحاد جدید در اوراسیا با محوریت مسکو و پکن با همراهی تهران دهند.

تعمیق روابط در عین حفظ خط قرمزها و چالش های احتمالی

در 4 فوریه 2022، هنگامی که تنش های مرزی میان روسیه و اوکراین بالا گرفته بود و این دو کشور در آستانه جنگ قرار داشتند، رئیس جمهور چین شی جین پینگ با ولادیمیر پوتین دیدار کرد و در بیانیه مشترک اعلام شد روابط در دوجانبه آنها “هیچ محدودیتی” و  ” هیچ منطقه ممنوعه ای”  برای همکاری وجود ندارد. دو طرف همچنین اعلام کردند که برای رفع تهدیدات مشترک  ایالات متحده و متحدانش همکاری می کنند. در همین راستا روابط نزدیک نظامی و اقتصادی مکمل در اولویت طرفین قرار گرفته است (chinapower.csis.org, n.d.).

در مقابل، عوامل تاریخی و ساختاری ممکن است باعث بروز بی اعتمادی و شکاف استراتژیک بین پکن و مسکو  شود. برای مثال، ضعف اقتصادی روسیه، دست مسکو را در تعامل با همسایه شرقی اش می بندد و به عدم توازن قدرت در روابط دوجانبه می افزاید. در سال ۲۰۲۰، روسیه تنها حدود ۲ درصد از کل تجارت چین را شامل می شد در مقابل اما چین بزرگ‌ترین شریک تجاری روسیه بود و حدود ۱۸ درصد از تجارت روسیه را به خود اختصاص داد. این عدم توازن روابط تجاری  در آینده  به وضوح موجب شکاف بین دو قدرت شرقی در جهان خواهد شد.

با وجود تقویت روابط بین پکن و مسکو در سال های اخیر، بی اعتمادی راهبردی قابل توجهی بین دو کشور وجود دارد. بی اعتمادی راهبردی چین تا حدی از تاریخ معاصر این کشور ناشی می شود. امپراتوری روسیه و اتحاد جماهیر شوروی در قرن گذشته از ضعف مقطعی چین سو استفاده کرده اند و یک قرن تحقیر برای این کشور رقم زدند.

در مقابل پیشتازی چین از لحاظ تکنولوژیک برای روسیه همواره نگران کننده بوده است. برای مسکو مهم است که از لحاظ نظامی برتری خود را بر پکن حفظ کند و از آن برای امتیازگیری و توازن قوا استفاده کند.

از سویی دیگر، دو کشور در حوزه آسیای مرکزی مکانی که سابقاً متعلق به اتحاد شوروی بوده است نیز در حال رقابت هستند. روسیه همچنان بر سیاست های کشورهای این منطقه، یعنی تاجیکستان، قزاقستان، قرقیزستان، ازبکستان و ترکمنستان اثرگذار است؛ اما در سال‌های پس از فروپاشی شوروی، چین در عرصه روابط اقتصادی گوی سبقت را از روس ها ربوده است و مسکو نگران است که تبدیل شدن چین به شریک اصلی اقتصادی آسیای مرکزی بر نحوه تعامل کشورهای این منطقه با مسکو تأثیر منفی داشته باشد و چین از نفوذ اقتصادی خود برای حضور مؤثر نظامی در حیاط خلوت سنتی روسیه بهره ببرد.

این گسل های پنهان روابط قدرت های اوراسیایی برای مشتاقان عبور از نظم کنونی جهان دلسرد کننده است و در مقابل  جبهه غرب مترصد فرصتی است که بتوانند همانند دهه ۶۰ و ۷۰ میلادی با فرصت طلبی از شکاف سربرآورده میان  بین دو غول بلوک شرق یعنی شوروی و چین نهایت استفاده را ببرد و بار دیگر با جدایی افکندن میان پکن و مسکو، روسیه را به گوشه رینگ ببرد.

نتیجه: فرصت هایی برای ایران

جمهوری اسلامی ایران از ابتدای برقراری نظم تک قطبی فعلی در جهان به رهبری ایالات متحده با صدای بلند مخالفت خود را با آن اعلام داشته است. حالا پس از گذشت یک سال و اندی از شروع منازعه اوکراین، مقامات روس و چینی نیز تردید را کنار گذاشته و با صدای بلندتری مخالفت خود را با نظام کنونی سیاسی ابراز می کنند. دو ابرقدرت که به نظر می رسد ابزارهای لازم برای به چالش کشیدن رهبری ایالات متحده را در اختیار داشته باشند، به جهت کاستن از نفوذ آمریکا در جهان اکنون با روی بازتری با مقامات ایرانی تعامل و ملاقات می کنند.

یکی از اولین مقاصد ولادیمیر پوتین پس از شروع جنگ اوکراین تهران بود. وی در دیدار با مقامات ایرانی بر توسعه بلندمدت روابط دوجانبه تأکید کرد. در این سفر برای اولین بار ایده کریدور شمال – جنوب که سابقاً مورد تأکید دولتمردان ایرانی بوده؛ اما با استقبال سرد مقامات روس مواجه شد بود دوباره مورد توجه مقامات دو کشور قرار گرفت. همچنین در سال گذشته میلادی روسیه با سرمایه‌گذاری قریب به سه میلیارد دلاری تبدیل به بزرگترین سرمایه گذار خارجی در ایران شد. این سرمایه گذاری ها در حوزه زیر ساخت های حمل نقل و همچنین انرژی بوده است.  هیئت‌های تجاری روسیه نیز از پی هیئت های سیاسی اعزامی، از ایران بازدید کرده‌اند و به دنبال چگونگی اجتناب از اثر سوء تحریم‌ها، دورزدن و یا  خنثی کردن آن ها هستند (stimson, 2023).

به نظر می رسد هدف روسیه از سرمایه گذاری اقتصادی، ترغیب ایران به همکاری های بیشتر با روسیه متأثر از تحریم های غرب بوده است که این یک فرصت طلایی و استثنایی برای ایرانی است که خود در طول دهه گذشته با تحریم های سرسختانه آمریکا و اروپا دست و پنجه نرم کرده و از تعامل با غرب نیز منافع چندانی نصیبش نشده.

در ادامه، چین نیز به عنوان بزرگترین ترین سرمایه گذار خارجی در منطقه جنوب غرب آسیا، برای به چالش کشیدن تحریم های آمریکا همواره یکی از اصلی ترین خریداران نفت ایران بوده است.  تصمیم چین برای ادامه واردات نفت از ایران یکی از مهمترین دلایل شکست پروژه فشار حداکثری دولت پیشین و فعلی ایالات متحده برای منزوی کردن و قطع کامل درآمد های نفتی ایران بوده است. جمهوری اسلامی ایران چین را به عنوان یک متحد بالقوه در برابر ایالات متحده می بیند همان‌طور که پکن ایران را از دریچه یک شریک و بازیگر منطقه ای مهم برای محدودکردن نفوذ ایالات متحده در خاورمیانه نگاه می کند.

شالوده مشارکت اقتصادی ایران و چین، منابع انرژی فراوان ایران و نیازهای فزاینده چین به انرژی است، اما در عین حال باید توجه داشت که ایران تنها تأمین کننده منابع انرژی شریک شرقی اش نیست و چین منابع انرژی دیگری همچون عربستان را هم در منطقه دارد؛ لذا تلاش چینی ها برای میانجی گری میان ایران و عربستان را –که تحسین و حیرت های بسیاری را در جهان برانگیخت – می توان در راستای تأمین امنیت سبد تأمین انرژی خود و ایجاد ثبات برای سرمایه گذاری بیشتر به جهت مقابله بانفوذ آمریکا در منطقه تحلیل کرد. در فرایند ازسرگیری روابط سیاسی منطقه ای، چرخش عربستان (که متحد سنتی ایالات متحده در خاورمیانه به شمار می رفت به سوی شرق و همسایه شمالی اش) نیز در ادامه افول نظم امریکایی  و شکل گیری قطب های جدید در هر منطقه از جهان انگاشته می شود.

جمهوری اسلامی ایران، بسیار قبل تر از دو متحد آسیایی اش، نفوذ و قدرت آمریکا در منطقه خاورمیانه را مورد حمله قرار داده است و با همراهی نیروهای نیابتی خود به دنبال برقراری امنیت درون‌زا در منطقه خاورمیانه بوده است. تغییر نحوه تعامل دو قدرت اوراسیایی با این کشور خروج این کشور از ذیل سایه سنگین تحریم های غرب را در دسترس مقامات ایرانی قرار داده است.

در میان قدرت های حاضر در جنوب غرب آسیا، ایران که مهم ترین عنصر تأمین کننده امنیت منطقه در دوره جدید است می تواند به عنوان یکی از سه ستون اصلی اتحاد جدید در اوراسیا عمل کند. اتحادی که با فراهم کردن دسترسی روسیه به خلیج فارس و اقیانوس هند از طریق ایران، افزایش نفوذ چین در خاورمیانه، و فراهم کردن فضای تنفس اقتصادی برای ایران و نقش آفرینی بیشتر این کشور در عرصه جهانی می تواند نظم و چینش حاصل دوران بعد از جنگ سرد را به چالش بکشاند.

نگارنده محمدامین کشوری شایسته

پژوهشگر مطالعات روابط بین الملل و قدرت‌های بزرگ دفتر دیپلماسی بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق علیه‌السلام