دولت یازدهم باید این پیام را بگیرد که دغدغه­ی مردم در این چهارسال، دغدغه­ی معیشت و حل مشکلات اقتصادی خواهدبود. دغدغه­ی مردم، مذاکره­کردن با شیطان بزرگ[آمریکا] نیست. اینهایی که مُدام تکرار و تأکید می­کنند که “پیام 24 خرداد را بگیریم”، باید متوجه این پیام مردم باشند. [حل مشکلات اقتصادی بدون تکیه به غرب و آمریکا]

***

 از روزی که جناب شیخ­حسن­روحانی رئیس دولت­یازدهم شد، بسیار شنیده­ایم و می­شنویم که “پیام مردم در 24­خرداد را بگیریم و بفهمیم” ، “مردم به تغییر رأی دادند” ، “مردم از افراط و خودمحوری خسته شدند” ، “مردم به اعتدال رأی دادند” ، “اعتماد مردم بیش از پیش شده” و عباراتی از این قبیل. اینها نظرات عده­ای است که می­خواهند رأی مردم را به نفع خود و همفکران خود مصادره کنند. اما حقیقتاً نتیجه­ی انتخابات 92 چه پیامی داشت؟

 1.     اثبات دروغ­بودن ادعای تقلب در انتخابات سال 88 :

نتیجه­ی انتخابات 92 بر همگان اثبات کرد که طرح ادعای تقلب در انتخابات 88 از سوی فتنه­گران و نانجیب­ها، یک ادعای کاملاً دروغ بوده­است. البته این «حقیقت» در همان سال 88 هم خودش را نشان داد و مردم بصیر ایران به آن پی­بردند. اما نتیجه­ی انتخابات 92 ، یک مُشت محکم به دهان کسانی زد که در این چهارسال با لجاجت بر سر مواضع غلط و باطل خود ایستاده­بودند و هم­اکنون نیز به دنبال ماله­کشیدن و به­فراموشی­سپردن حوادث سال88 هستند و هرجا که می­نشینند با کمال   بی­شرمی و بی­حیایی، حرف از عفو و گذشت از کینه­ها می­زنند. یکی از برکات جلسات رأی­اعتماد وزیران دولت یازدهم در­مجلس[صرف­نظر از تسامح­خائنانه­ی بسیاری­نمایندگان] این­بود که اعلام­برائت­از فتنه­88 به یک شاخص­و­ملاک در تصمیم­گیری­ها تبدیل شد. البته اینها کافی نیست؛ باید عنصر اصلی یعنی جنابتکیه­گاه فتنه عذرخواهی کند.

 2.    اعتماد مردم به نظام جمهوری اسلامی:

برخی می­گویند بعد از این انتخابات، “اعتماد به نظام بیشتر شده” و “اعتماد به جامعه برگشته”.

از این آقایان باید سؤال کرد که: مگر مردم به نظام، بی­اعتماد بودند که حالا اعتماد پیدا کرده­اند!؟ پس از انتخابات 88 ، انتخابات­مجلس در سال 90 نیز با مشارکت بیش از 60 درصد مردم برگزار­شد که در نوع خود، یک رکورد محسوب می­شد. آیا این نشانه­ی اعتماد مردم نبود؟ آن زمان، شما کجا بودید که چنین اظهاراتی بیان کنید؟ مردم همیشه به نظام، اعتماد داشته­اند و دارند. تنها فتنه­گران و مُرجِفون هستند که دل خوشی از این نظامِ حق نداشته­اند و ندارند.

 3.   اطاعت و تبعیت بی­نظیر مردم از «امام­خامنه­ای»:

پیام دیگر این بود که مردم در شرایط تحریم و فشارهای اقتصادی، همچنان معتقد به پیروی از ولایت­مطلقه­فقیه هستند. با وجود اینهمه تبلیغات رسانه­های دشمن و جنگ­روانی از سوی دشمنان­خارجی­و­داخلی، باز هم مردم به دعوت رهبر انقلاب لبیک گفتند و در انتخابات شرکت کردند. این نکته­ی بسیار مهمی است که متأسفانه کمتر مورد توجه تحلیلگران داخلی قرار می­گیرد. اما بالعکس دشمن تمرکز زیادی بر این نکته می­کند.

 4.   از بین­رفتن جایگاه «سازشکاران با غرب» در میان مردم:

اینکه سازشکاران و تجدیدنظرطلبان مجبور شدند «عارف» را متقاعد­به کناره­گیری از صحنه­ی رقابت بکنند و بر یک کاندیدای دیگری اجماع­کنند، این پیام را می­دهد که پایگاه­اجتماعی­ و ­مردمی سازشکاران نابود شده­است. مردم هشت­سال حاکمیت سازشکاران و تجدیدنظرطلبان را بر قوه­ی­اجرایی­کشور تجربه کردند و بیشترین ضربه­ها را هم در آن دوره خوردند؛ لذا روی خود را از اصلاح­طلبان برگرداندند. اینکه حساسیت زیادی نسبت به اصلاح­طلبان داریم، به خاطر خیانت­ها و ضربات عمیق و بعضاً جبران­ناپذیری است که به نظام و مردم وارد کرده­اند و می­کنند.

 5.   فراموش­کردن مأموریت­ها توسط «برخی خواصِ طرفدارِ حق»:

برخی نامزدهای انتخابات 92 از آنجایی که خیلی به پیروزی خود امیدوار بودند، مأموریت اصلی خود را فراموش کردند. به جای اینکه به تقویت­جبهه­ی­مقاومت و گفتمان ­انقلاب­اسلامی بپردازند، بر سیاه­نمایی و منفی­بافی غیرمنصفانه و غیرواقع­بینانه نسبت به وضع موجود متمرکز شدند. غافل از اینکه با این کارها و با این تبلیغاتشان به تکمیل­شدن پازل جناب “تکیه­گاه فتنه” و جناح رقیب خود کمک کردند و شاخه­ای را بریدند که خود روی آن نشسته بودند.

شبیه همان کار غلطی را که برخی اصحاب پیغمبر در جنگ اُحُد انجام دادند، در اقوال و افعال این دوستان شاهد بودیم. در جنگ احد عده­ای از اصحاب که به دستور پیامبر روی کوه گماشته­شده­بودند و مأموریت مراقبت از پشت سپاه را برعهده داشتند، وقتی پیروزی سپاه اسلام را حتمی دیدند، از کوه پایین آمدند و مشغول غنیمت­جمع­کردن شدند و از مأموریت اصلی خود غافل شدند. در نتیجه دشمن، کوه را دور زد و از پشت به سپاه اسلام حمله­ور شد و مسلمانان را شکست داد.

در انتخابات 92 برخی دور خوردند، دچار غرور بیجا شدند، هرکس احتمال پیروزی خود را بالا می­دید و به دیگری توصیه می­کرد که به نفع او کنار بکشد.

 6.   رأی مردم به حل مشکلات اقتصادی:

یکی از عواملی که موجب کشش ۵۰/۷ درصد از مردم به «رأی معیشتی» شد، حجم گسترده­ی عملیات روانی و رسانه­ای بود که در ایام انتخابات و حتی مدت­ها پیش از آن در سیاه­نمایی وضع موجود کشور انجام­شده­بود. به هرحال دولت یازدهم باید این پیام را بگیرد که دغدغه­ی مردم در این چهارسال، دغدغه­ی معیشت و حل مشکلات اقتصادی خواهدبود. دغدغه­ی مردم، مذاکره­کردن با شیطان بزرگ[آمریکا] نیست. اینهایی که مُدام تکرار و تأکید می­کنند که “پیام 24 خرداد را بگیریم”، باید متوجه این پیام مردم باشند.

«مردم» و «پیام مردم» را نباید مقطعی نگریست. این مردم همان مردمی هستند که سال 88 ، قریب به 25 میلیون رأی به احمدی­نژادِ ساده­زیست و استکبارستیز دادند؛ همان مردمی هستند که در 9 دی در مقابل افراط­کاری­های برخی سیاسیون و فتنه­گران ایستادند. پیام مردم در 9 دی چه بود؟

این مردم همان مردمی هستند که روز قدس­امسال­راهپیمایی­کردند و جانانه از فلسطین و لبنان و سوریه و کشورهای اسلامی حمایت کردند و با صدای بلند “مرگ بر اسرائیل” و “مرگ بر آمریکا” گفتند. پیام مردم اینهاست. چرا برخی نمی­خواهند پیام مردم را بگیرند و بفهمند!؟ وقتی همین مردم شعار مرگ بر آمریکا سر می­دهند، پس با چه رویی می­نشینیم دم از مذاکره و تعامل با آمریکا می­زنیم و اظهار می­کنیم که به مذاکره بدبین نیستیم!؟ اگر قرار است مشکلات اقتصادی با کوتاه­آمدن در مقابل خواسته­های آمریکا و غرب، حل بشود، همان بهتر که حل نشود. رهبر انقلاب فرمودند برای حل مشکلات اقتصادی باید به «ساخت درونی قدرت» و «پیشرفت­های علمی» توجه و اتّکا بشود. باید «تولید ملّی» حمایت شود و رونق بگیرد، باید «مؤلفه­های اقتصاد مقاومتی» مدّنظر ایشان پیگیری و محقق شود.

 7.   ضعف و کم­کاری دولت­دهم در برطرف­کردن دغدغه­های معیشتی مردم:

دولت دهم تقریباً در دوسال پایانی خدمت خود[پس از ماجرای عزل وزیر اطلاعات و خانه­نشینی رئیس­جمهور وقت و اصطکاک با نظر رهبر انقلاب]، در برطرف­کردن دغدغه­های معیشتی و حل مشکلات اقتصادی مردم، چندان موفق نبود؛ و این یکی از عوامل شکل­دهی به رفتار انتخاباتی مردم در انتخابات اخیر بود. لذا نتیجه ی انتخابات، «نه» به وضعیت موجود اقتصادی بود.