اگر عده ای شعارهای حق می دهند، اما خوب عمل نمی کنند، این دلیل بر ناکارآمدی شعارهای انقلاب نیست؛ بلکه نشانه ی ضعف عملکرد آن افراد است. شعار دادن لازم است. مسلمان باید با شجاعت و جسارت، حقّانیت منطق و شخصیت اسلامی خود را عرضه کند. باید صریحاً حرف حق را بزند، نه در لَفافه. باید انقلابی باشد، باید شعار بدهد.

 ***

شعار یعنی چه؟ شعار دادن خوب است یا بد؟ شعار دادن چه لزومی دارد؟ «شعار بدون عمل» بهتر است یا «عمل بدون شعار»؟

مدت­هاست که برخی جریان­های منتقد و اپوزیسیون در نظام اسلامی، شعار دادن را مورد تمسخر و استهزا قرار می­دهند و «شعار» و «شعار دادن» را از اساس، نفی می­کنند. در تبلیغات و مناظره­های نامزدهای انتخابات اخیر[ریاست جمهوری92] نیز بسیار شاهد این مباحث بودیم. برخی نامزدها تا آنجا که توان داشتند، نسبت به «شعار دادن»، بدگویی کردند. آقای محسن رضایی که یَد طولایی در سیاه­نمایی و جهنّم­نمایی از اوضاع کشور دارد، در این عرصه نیز گوی سبقت را از سایر نامزدها ربوده بود و اظهار می­کرد که دیگر دوران «شعار دادن»، سر آمده؛ دیگر شعار دادن، بس است و…

این در حالی است که خدای متعال در قرآن می­فرماید «مَن یُعَظِّم شَعائِرَ اللهِ فَإنَّها مِن تَقوَی القُلُوبِ[حج/آیه32]» یعنی هرکس شعائر [شعارهای] الهى را بزرگ شمارد و بزرگ دارد، این کار نشانه­ی تقواى دل­هاست.

شعار یعنی نوعی اعلام وابستگی، یعنی نشان­دادن اصل و ریشه و هویت خود. شعار می­دهیم: «لا إله إلّا الله»، یعنی ما پیرو آیین توحیدی­ هستیم، ما مسلمانیم. با شعار، وابستگی خود را به دین مبین اسلام نشان می­دهیم؛ شعارهای ما، وجه تمایز ما نسبت به پیروان سایر ادیان و مذاهب است. شعار در حکم پوسته و غشاء برای مغز است. شعار باید در طرز لباس­پوشیدن، در ظاهر، در مجالس، در نامگذاری­ها، در ظاهر شهر، در معماری ساختمان­ها و در همه چیز، نمود داشته باشد. لذا شعار و شعار دادن، بد نیست؛ آنچه که بد است، شعارزدگی است؛ شعارِ بدون عمل، بد است. شعار برای ریا و تظاهر و خودنمایی، بد است. اما اگر غیر از اینها باشد، اتفاقاً لازم است و وظیفه­ی هر مسلمانی، بزرگ­داشتن و اعلان­کردن شعارهای­اسلامی است. بر هر مسلمانی لازم است که شعارهای اسلامی را به طور علنی و با افتخار مطرح کند و از سرزنشِ مریض­دلانِ منافق، خجالت نکشد.

شهید مطهری(ره) در کتاب پانزده گفتار می­فرماید: «اسلام یک سلسله شعارها دارد، شعارهایی که یک مسلمان باید با این شعارها زندگی کند، یعنی باید زندگی خودش را با این شعارها توأم کند و همیشه با این شعارها اعلام کند من مسلمانم، نه به زبان بگوید من مسلمانم. شما اگر در یک کشور خارجی حرکت می­کنید و روی اتومبیل خودتان پرچم سه­رنگ زده­اید، به زبان نمی­گویید من ایرانی هستم ولی با عملتان می­خواهید به همه اعلام کنید من ایرانیم، من وابسته به ایرانم، من اِبایی و ننگی ندارم از اینکه ایرانی باشم، افتخار هم می­کنم که ایرانی باشم… ما نه شعار ملّی باقی گذاشته­ایم، نه شعار اسلامی. هیچ کدام، نه زن ما و نه مرد ما. اگر بیایند ببینند، نه یک زن ما را روی قیافه و خانه و اینجور چیزها می­توانند بفهمند که ایرانی است یا مسلمان است و نه یک مرد ما را. یعنی دیگر هیچ شعاری در شئون زندگی خودمان باقی نگذاشته­ایم. ما اگر این شعارها را حفظ کنیم، می­توانیم روح اسلامی خودمان را در شعائر اسلامی و روح ملّی خودمان را در شعائر ملّی حفظ کنیم.»

به تعبیر شهید­مطهری باید این شعارها[شعارهای­اسلامی و ملّی] به عنوان ظرف­ها حفظ شود تا محتوا و مظروف نیز از دست نرود. ایشان همچنین می­فرماید: «هر شعاری، نوعی اعلام وابستگی است. وقتی می­گوییم شعائر اسلامی، یعنی کارهایی که وابستگی ما را به اسلام می­رساند. و مخصوصاً در دین مقدّس اسلام، یک سلسله مقررات به همین منظور وضع شده است که یک نفر مسلمان و یا جامعه­ی اسلامی وابستگی خودش را به اسلام، به این وسیله اعلام بکند.» عملی که شعارهای اسلامی در آن نباشد، رنگ­و­بویی از اسلام در آن نباشد، هیچ فایده­ای ندارد. اگر شعارهای اسلام را حذف کنیم یا از طرح آنها شرمسار باشیم، پس دیگر تفاوت ما با سایر کشورها و جوامع کفّار در چیست؟

با همه­ی این اوصاف، اما عده­ای که از طرح شعارهای اسلامی در مجامع عمومی، می­ترسند و خجالت می­کِشند، کسانی را که با افتخار این شعارها را مطرح می­کنند، مورد شماتت و انتقادِ بی­مورد قرار می­دهند. و کاری را که اسلام، لازم شمرده، افراط می­نامند. رهبر انقلاب اسلامی در 23/4/1392 راجع به یکی از نقاط قوت دولت نهم و دهم فرموده­بودند: «این دولت بحمدالله توانست شعارهاى انقلاب را سر دست بگیرد و به آنها افتخار کند و آنها را در جامعه مطرح کند… این دولت این شعارها را مطرح کرد، برجسته کرد، سر دست گرفت، به آنها افتخار کرد؛ در مجامع جهانى، احساس شرم از انگیزه­هاى انقلابى و از اهداف انقلابى و از شیوههاى انقلابى نکرد؛ این خیلى کار بزرگى بود.»

سؤال اساسی این است که برای طرح شعارهای اسلام و انقلاب اسلامی، از چه چیز و چرا باید خجالت بکشیم!؟ منطق ما قوی است، حرف ما، حق است، حرف خداست[از خودمان که چیزی نداریم]. شعارهای ما شعارهای­الهی است، برآمده از قرآن و اهل­بیت(علیهم­السلام) است. آیا از طرح این شعارها باید خجالت بکشیم!؟ از ذکر «ألّلهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج» در سازمان­ملل در قلب آمریکا باید نگران باشیم!؟

البته این خودباختگیِ شعارستیزها فقط محدود به عرصه­ی سیاسی و سیاست خارجی نمی­شود؛ در عرصه­ی فرهنگی و اجتماعی هم همین رویه را پیش گرفته­اند. مثلاً در سینما و موسیقی و به طورکلی در حوزه­ی هنر، با طرح شعارها و مضامین متعالی اسلامی[از جمله فرهنگ جهاد، مقاومت، شهادت، ایثار و…] مخالفت می­کنند و طرح اینگونه مفاهیم را محدود به دوره­های خاص گذشته تلقی می­کنند؛ در حوزه­ی مسائل اجتماعی نیز مسائلی مثل عفاف و حجاب، غیرت، اخلاق و… را مورد تمسخر قرار می­دهند. علت رفتار این دسته افراد، شیفتگی آنها نسبت به تمدن غرب و تمایل وافرشان برای تشبّه به آنهاست، که آن هم ریشه در خودکم­بینی و احساس حقارت و ایمان­نداشتن به منطق و شخصیت دینی خود می­باشد؛ و اینکه هنوز به جامعیت و اِتقان اسلام پی نبرده­اند.

پس شعار دادن لازم است. مسلمان باید با شجاعت و جسارت، حقّانیت منطق و شخصیت اسلامی خود را عرضه کند. باید صریحاً حرف حق را بزند، نه در لَفافه. باید انقلابی باشد، باید شعار بدهد؛ شعار استکبارستیزی، شعار ساده­زیستی، شعار عدالت، شعار مبارزه با فساد، شعار آزادی­قدس­شریف و نابودی­اسرائیل، شعار تغییر مدیریت­ناعادلانه­ی­جهانی، شعار مبارزه با ظالم و حمایت از مظلوم و مستضعف، شعار ولایتمداری، شعار مردمی­بودن، شعارهای امام(ره) و رهبر انقلاب، شعارهایی که بنیان­های­دشمن را به چالش می­کشد، شعارهایی که انقلاب با آنها پیروز شد.  مگر فراموش کرده­ایم که در دوران مبارزات انقلاب و دوران دفاع مقدس، همین شعارهای اسلامی انقلابی بود که به مبارزان و رزمندگان و مردم، نشاط و روحیه­ی حماسیِ غیرقابل­توصیفی تزریق می­کرد؟ آقایی که می­گوید «دوران شعار دادن تمام شده!»، شاید فراموش کرده که در دوران جنگ، رزمندگان با همین شعارها و با همان نواهای شورانگیز «هیهات مِنَّاالذّلَّه» حاج صادق آهنگران عازم جبهه­ها می­شدند و آن حماسه­های معجزه­آسا را خلق می­کردند، نه با مدیریت ایشان و دوستانشان[که تخصص در نوشاندن جام­زهر دارند].

این نکته را هم فراموش نکنیم که اگر عده­ای شعارهای حق می­دهند، اما خوب عمل نمی­کنند، این دلیل بر ناکارآمدی شعارهای انقلاب نیست؛ بلکه نشانه­ی ضعف عملکرد آن افراد است. اینکه برخی افراد شعارهای اسلامی انقلابی را سر می­دهند اما خلاف آنها را عمل می­کنند، این را نباید به حساب شعارها گذاشت و شعارها را نفی کرد؛ شعارها خوب هستند، این شعاردهنده است که وظیفه­ی خود را به طور کامل انجام نمی­دهد. شعارهای انقلاب اسلامی، برخواسته از اسلام عزیز و فطرت بشر است و به همین خاطر است که در هر نقطه­ای از جهان که این شعارها مطرح شده، مردم جذب آنها شده­اند. از اول انقلاب تاکنون، هرجا که از این شعارها دور شدیم، به مشکل برخوردیم؛ و هرجا که به این شعارها پرداختیم، ثمرات رضایت­بخش آن را مشاهده کردیم.

valian.milad3@gmail.com