مراسم افطاری ادوار بسیجیان دانشگاه امام صادق علیه السلام، شب بیست و هفتم ماه مبارک در مسجد دانشگاه برگزار شد. السابقون و اللاحقون گرد هم جمع شده بودند و میگفتند و میشنیدند.
قدیمیترها امروز برای خودشان کسی شدهاند و هر از چند گاهی اسم یکی از آنها در رسانهها مطرح میشود که آقای دکتر فلانی چنین و چنان گفت. قدیمیترها برای جدیدیترهای بسیج به مثابه گنجینههایی از تجربه و نیز پشتوانهای قوی و قابل اتکا محسوب میشوند. در گوشه و کنار مجلس گروههای کوچکتری شکل گرفته و هر کس از دری سخن میگوید. مسئول واحد فرهنگی فعلی با مسئول سابق واحد فرهنگی به مشورت میپردازد. گوشه دیگری، چهار پنج نفر از قدیمیها دور هم جمع شدهاند و برای جدیدارها خاطره میگویند و هر از چند گاهی صدای خندهشان فضا را پر میکند. گوشه دیگری چند نفر مشغول لابی کردن هستند و به سبک امام صادقیها برای ظرفیتهای موجود در نهادهایی که هر کدام مشغول کار هستند، برنامه میچینند…
حضور حاج آقا مباشری به جمع بسیجیها صفای دیگری داده بود. پدر مباشری خاطره مشترک و نوستالوژیک همه بچهها است. لبخند از گوشه لبان مهربان پدر مباشری پنهان نمیشد. همه بچهها از دیدن پدر مباشری در جمع خود خوشحال بودندو نگاه پرمحبت پدر مباشری هم نشان میداد که او نیز از شکلگیری چنین جمعی بسیار خوشحال است.
دکتر محمد هادی همایون، برادر مندک، دکتر حبیب زاده، دکتر گنجی، دکتر سید مجتبی امامی، دکتر حسین عرب اسدی، دکتر احسان خاندوزی، دکتر فرزاد جهانبین، دکتر احسان بابایی، دکتر عطاءالله بیگدلی، دکتر میثم مطیعی، دکتر علی خلیلی، دکتر روح الله رضوی، دکتر مجاهد (چوپانی)، دکتر سید مجید امامی، دکتر مهدی ممیزاده، دکتر مصطفی بهادران، برادر سید عبدالله صالح نژاد، دکتر محمد جواد نیک روش، دکتر جواد مصطفیلو، دکتر حمید بالایی، برادر فضل الله شفیع، برادر نخعی، برادر احسان صفرزاده، برادر حسن صفردخت، برادر مجتبی احمدی، دکتر مجتبی باباخانی، دکتر حمید مقصودی، دکتر حمید نیکوگفتار، دکتر مصطفی رشیدی، دکتر علی بهادری، دکتر امیررضا صفاریان، برادر وحید سلطانی، دکتر محمد رستمپور، دکتر امین پهلوان شریف، برادر محمد سلیمانی، برادر مصطفی حضوری، برادر علی عبدالاحد، برادر وحید بیگدلی، برادر حمید درویشی، برادر سجاد نیک منش، برادر علی فروغی، برادر علی آبادی، برادر عبدالحمید بیات، برادر سید مهدی صادقی، برادر میثم قراباغی، حسین علیپور، بهنام امینی، وحید کرایلی، علیرضا نوراللهی، مسعود عنابستانی، حمیدرضا پرهیزکاری، مجتبی جوادی، عباسعلی کمال و… بخشی از مهمان برنامه بودند.
بچه های کوچک و قد و نیم قد هم که دائما بین قسمت زنانه و مردانه در رفت و آمد بودند و گاهی پیش مادر و گاهی پیش پدرشان غذا میخوردند هم مهمانان ویژه محسوب میشدند. برای خودشان مجلسی جداگانه داشتند و به هر ترتیب که میخواستند برنامه را تحت الشعاع قرار میدادند! یکی از مهمانان از دیگری پرسید اسم فرزندت چیست؟ گفت: محمد کاظم ولی میگویند اسم دومش لبیک یا خامنهای است! بچههای کوچک به جمع صفا و محبت بیشتری داده بودند.
ظاهرا قرار بود با سخنرانی برادر سید مرتضی احمدزاده، فرمانده کنونی حوزه بسیج دانشجویی، جلسه تمام بشود. اما سخنرانی که تمام شد گویا کسی نمیخواست از بین رفقایش جدا بشود. کسی نمی توانست دل بکند. مهمانان حدود چهل دقیقهای سر پا با یکدیگر به صحبت و گفتگو پرداختند و کم کم با تماسهای تلفنی خانمها، یکی یکی خداحافظی کرده و از جمع جدا میشدند.