بعد از صحبت‌های سخنران درباره حمایت از مظلومین و دعوت از مهمان یمنی برای صحبت درباره جنایات عربستان در یمن، صحنه نمایش با صدای زنگ تفریح آغاز شد. دو برادر وارد حیاط مدرسه شدند. یکی از آن‌ها: «دقت کردی یکی از بچه‌ها هیچ وقت لقمه نداره و از بوفه هم چیزی نمی‌خره؟ شاید پدرومادرش نمی‌تونن براش چیزی تهیه کنن» و تصمیم گرفت لقمه‌شو به اون بده؛ اما موقع برگشت یکی از بچه‌ها بهش اعتراض کرد که چرا لقمه تو به کسی دادی که هیچ وقت چیزی به ما نداده و باید بری لقمه تو ازش پس بگیری! وقتی نوجوون حاضر نشد این کارو بکنه، نزدیک بود دعواشون بشه. ناظم اومد و گفت چه خبره؟ اون پسر: «تقصیر اینه که می‌ره به کسی کمک می‌کنه که هیچ کاری برای ما نکرده». ناظم: «وقتی کسی نیاز به کمک داره، وظیفه مونه که بهش کمک کنیم. نه اینکه حتما قبلاً کاری برامون کرده باشه. شاید تا آخر عمرش هم نتونه لطف ما رو جبران کنه». فردای اون روز بچه‌ها داشتن به سمت خونه اون دو برادر می‌رفتن که سر راه به مسجدی رسیدن که برای مردم یمن و سیل‌زده‌ها کمک جمع می‌کرد. یکی از برادرها رفت و به مردم یمن کمک کرد. بقیه بهش اعتراض کردن که وقتی مردم خودمون نیاز دارن چرا به یمنی‌ها کمک می‌کنی؟ نوجوون: «من به هرکسی که نیاز به کمک داشته باشه کمک می‌کنم. کلی آدم گرسنه و نیازمند و مظلوم تو دنیا هست که ماهم اگه جاشون بودیم، انتظار داشتیم بقیه بهمون کمک کنن». یکی از بچه‌ها: «کمک‌های ناچیز ما به کجا می‌رسه؟» نوجوون: «زورگوهایی مثل آمریکا و اسرائیل و عربستان که عامل خیلی از این جنایت‌ها و مظلومیت‌ها هستن، ازهم حمایت می‌کنن؛ اگه همه مردم محروم و ستم دیده دنیا، پشت هم باشیم و به هم کمک کنیم، می‌تونیم جلوشون بایستیم».
وقتی رسیدن به خونه، داداشش گفت: «همه اینا درست! ولی بازم به سیل‌زده‌ها کمک نکردی.» نوجوون: «هم از لباس‌های عیدم کنار گذاشتم، هم با عیدی‌هام عروسک خریدم براشون، هم می‌خوام تابستون برم اردو جهادی» و از دوستاش خواست که اوناهم بیان که اوناهم قبول کردن و بعد رفت و عکس چندتا از بچه‌های شهید یمنی و فلسطینی و … رو آورد و داد به دوستاش و گفت: «من همیشه با دیدن این عکس‌ها یاد حضرت علی اصغر می‌افتم و با خودم میگم کاش روزی برسه که دیگه شمرها و حرمله‌ها کودک‌کشی نکنن». سپس تعزیه حضرت علی اصغر شروع شد و امام حسین (ع) حضرت رو به سمت لشگر دشمن آوردن و طلب آب کردن. عمر سعد که دید با این کار در لشگر اختلاف افتاده، به حرمله دستور تیراندازی داد. سپس فیلم لحظه شهادت حضرت علی اصغر (ع) و روضه لالایی پخش شد.
محفل این شب‌های هیئت نوجوانان میثاق با شهدا گرم است با سخنرانی های مناسب سن‌شان، مداحی‌هایی همنوا با حال و هوای‌شان، حلقه‌های گفتگو و دسته عزاداری.
در شب هفتم محرم، دسته عزاداری نوجوانان هم با حمل گهواره حضرت علی اصغر (ع) به یاد همه کودکان ستم دیده و پلاکاردها و شعارهایی در برائت از ظالمین و حمایت از مظلومین عالم همراه بود.