نظام جمهوری اسلامی به عنوان یک نظام مردم سالار دینی، بعد از سپری کردن دوران استقرار و تثبیت خود، برای نیل به توسعه ی همه جانبه سیاسی، فضاهای مناسبی را برای حضور حداکثری مردم فراهم آورده است. انتخابات خبرگان رهبری هر هشت سال یک بار و انتخابات ریاست جمهوری و مجلس شورای اسلامی و شوراهای اسلامی شهر و روستا که هر چهار سال یک بار تکرار می شوند، زمینه های اصلی این حضور را فراهم می کنند.
در نظام جمهوری اسلامی قدرت سیاسی از حضور مردم ناشی می شود و دولت تبلور اراده ی مردم است. بر اساس تئوری مردم سالاری دینی مدیران، منتخب افراد جامعه بوده و مجری اراده ی عمومی می باشند. فرد مدیر در برابر قانون و خواسته های عمومی مسئول است و در قبال اعمالی که انجام می دهد پاسخگوست. نهادهای نظارتی جامعه امر نظارت بر کار مسئولان و مدیران جامعه را بر عهده دارند. مراجعه ی مکرر به آرای عمومی جهت تعیین شورای شهر و انتخاب شهرداران توسط اعضای شورای شهر، یکی از نمونه های عینی مراجعه به آرای عمومی است. هم چنین شیوه مدیریت پارلمانی و انتخابات نمایندگان مجلس توسط آرای عمومی جهت اعلام رای اعتماد به هیات وزیران و نظارت مستمر بر کار مدیران عالی کشور و وزارتخانه ها یکی دیگر از جلوه های حاکمیت ملی است. انتخاب رئیس جمهور با رای مستقیم مردم برای مدیریت اجرایی کشور نیز از مهم ترین جلوه های مردم سالاری تلقی می شود. به این ترتیب می توان نتیجه گرفت جامعه ی امروزی ایران بر اساس اصول مترقی قانون اساسی جمهوری اسلامی، پا به پای سایر جوامع بشری الگوهای مدیریتی جدید را پذیرفته و آن را در میدان عمل به کار می برد.
برخی فکر می کنند با پذیرفتن اسلام به عنوان قانون حاکم بر نظام سیاسی ایران و با حاکمیت بخشیدن به قوانین دینی در اداره امور کشور، نمی توان به دموکراسی و نظام پارلمانی و انتخاباتی پایبند بود و این دو با هم در تعارض هستند. در پاسخ باید گفت که نظام جمهوری اسلامی به عنوان یک نظام سیاسی مبتنی بر دین در طول 34 سال گذشته نشان داده شده است که بیش ترین میزان حضور و مشارکت مردم را داشته و در این سال ها بیش از 30 انتخابات برگزار کرده است. و این بدان معناست که نظام سیاسی اسلامی بستر مناسبی را برای مشارکت مردم فراهم آورده است. چرا که در این نظام، آحاد جامعه در مورد ریزترین مسایل اجتماع تا بزرگ ترین آن ها، ابراز رای و اظهار نظر می کنند و با رای مستقیم آن ها نهادهای مختلف حکومتی مثل شوراهای شهر، مجلس شورای اسلامی، ریاست جمهوری و مجلس خبرگان رهبری شکل می گیرند. بنابر این می توان گفت حفظ محتوای اسلامی و حاکمیت بخشیدن به قوانین دینی منافاتی با شکل گیری حکومت بر اساس نظر و رای مستقیم مردم و اتخاذ شیوه دموکراسی در تاسیس حکومت ندارد.
قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، همواره کشور ایران مورد طمع استعمارگران خارجی بوده است. آن ها مثل جامعه ای نابالغ با ایران رفتار می کردند. متاسفانه حکومت های دست نشانده نیز این فرصت را در اختیار آن ها می گذاشتند.انقلاب اسلامی با شعار استقلال جویی و عدالت خواهی و با تکیه بر مبانی اصیل دینی توانست این پیام را در دنیا منتشر کند که ملت ایران علیرغم سلاطین فاسدی که در قرون گذشته بر او حکومت کرده اند، ملتی رشید و بالغ است و با الهام از تمدن تاریخی گذشته در انتظار تمدن نوین در آینده جهان است.
جامعه امروزی ایران با برخورداری از بالاترین حد استقلال ملی و با تکیه بر باورهای ایمانی نمونه ای از یک حکومت کارآمد و دولتی مقتدر را در جهان امروز تشکیل داده و جایگاه ممتازی را به خود اختصاص داده است.
حفظ اقتدار ملی در عرصه ی بین المللی و تداوم و پایداری انقلاب اسلامی الزاماتی را نیز دارد که یکی از آن ها حضور مردم در صحنه های تصمیم گیری سیاسی و مشارکت آن ها در امور اجتماعی است. تکیه بر آرای عمومی و جلب مشارکت مردم در روند امور، حساسیت جامعه را نسبت به سرنوشت ملی افزایش می دهد. دولتی که با انتخاب مستقیم مردم بر سر کار می آید مورد پشتیبانی و حمایت جدی افراد جامعه قرار می گیرد و در عرصه دیپلماسی بین المللی نیز با قدرت ظاهر می شود. پیروزی های پی در پی ایران در مذاکرات مربوط به انرژی هسته ای و پذیرفتن حق ایران در استفاده صلح آمیز از آن توسط جامعه بین المللی یکی از این نمونه هاست.
در دنیای امروز اگر دولتی بخواهد بدون وابستگی به قدرت های خارجی به استقلال ملی خود ادامه دهد باید پشتوانه مردمی داشته باشد و این اصلی ترین رمز پیروزی نظام جمهوری اسلامی ایران است.
در تبیین بیشتر رابطه بین جمهوریت و اسلامیت نظام اسلامی ایران باید گفت که بر اساس قانون اساسی جمهوری اسلامی حاکمیت مخصوص خداست و حاکمیت الهی از طریق حکومت صالحان در بین مردم جاری می شود و حکومت صالحان بر اساس اراده ی ملی شکل می گیرد. در نظام جمهوری اسلامی ایران همه قوا تحت حاکمیت اسلام و برای ایفاء حقوق ملت به وجود می آیند. رهبری نظام با انتخاب غیر مستقیم مردم و از طریق خبرگان منتخب مردم تعیین می شود و سایر مدیریت های اجرایی و نظام قانون گذاری و برنامه ریزی کشور با رای مستقیم مردم انتخاب می شوند. بدین ترتیب که مردم از طریق مشارکت در انتخابات شورای شهر نظام برنامه ریزی شهری را به وجود می آورند و به تبع آن شهرداران شهرها انتخاب می شوند. هم چنین مردم نمایندگان خود را به مجلس قانونگذاری کشور می فرستند و در نهایت با رای مستقیم مردم رئیس جمهور به عنوان رئیس قوه اجرایی کشور انتخاب می شود. رئیس جمهور برای تشکیل کابینه هیات دولت را به مجلس منتخب مردم معرفی می کند و بعد از اخذ رای اعتماد از نمایندگان، وزیران در مصدر امور قرار می گیرند. بدین ترتیب می توان نتیجه گرفت که در نظام سیاسی ایران، تحت حاکمیت قوانین دینی حضور مردم و حاکمیت ملی به بهترین شکل تضمین شده است.
در این میان هر چه میزان آگاهی های عمومی و دانش سیاسی جامعه تقویت شود، انتخاب ها به صواب نزدیک تر بوده و نوید بخش آینده طلایی برای تمدن نوپای اسلامی در ایران خواهد بود