بسم الله الرحمن الرحیم

چند ساعتی است که از مناطق سیل زده استان های لرستان و خوزستان بازگشته ام، با جمعی از اساتید دانشگاه و دانشجویان عزیزمان تصمیم به بازدید وسیع میدانی، جمع آوری و رصد مشاهدات عینی و گفتگو با مردم و مسئولین شهرها و روستاهای درگیر در سیل اخیر گرفتیم، از تهران حرکت کردیم و ابتدا به شهر پلدختر رفتیم و توقف کوتاهی در آنجا داشتیم؛ چراکه بحران اولیه ی سیل و تخریب در آن منطقه تمام شده بود و مراحل پسابحرانی آن منطقه و منطقه معمولان و حوالی آن آغاز شده بود. خبرهایی را که از سیل و تخریب‌های آن در استان خوزستان گرفتیم، تکان‌دهنده بود؛ لذا تصمیم گرفتیم که هرچه سریعتر خود را به آن مناطق برسانیم.

از پلدختر به قصد شهر اندیمشک به راه افتادیم. اوضاع دراین شهر خوب و عادی به نظر می‌آمد و لذا به شهر دزفول آمدیم و شب را در مهمانسرایی درآنجا، درکنار امامزاده رودبند (از نوادگان امام کاظم علیه السلام) و نزدیک به رود دز ماندیم،با هماهنگی‌های به‌عمل‌آمده در همان شب در خدمت مدیرکل آبفای شهر دزفول بودیم که خوشبختانه با توجه به موقعیت این شهر از جهت ارتفاع و پیش بینی های تجربی قبلی از طغیان رودخانه ها و سدها و آب بندها، آمادگی نسبی متوسطی فراهم شده بود و مشکل حاد چندانی در این شهر به نظر نمی رسید، همان شب جلسه ای را با اساتید، دانشجویان، کارشناسان و هادیان مناطق سیل زده استان خوزستان گذاشتیم و ضمن آشنایی و بررسی آخرین وضعیت نقشه ای مناطق مذکور، به سه گروه تقسیم شدیم و فردای آنروز به مناطق پیش بینی شده اعزام شدیم.

از همان ابتدای سفر هدف گروه، رصد دقیق، برآورد علمی، مستندسازی و تهیه گزارش های تخصصی میدانی برای اطلاع رسانی به مدیران میانی و ارشد کشور بود؛ به همین دلیل مأموریت این سفر از نوع «جهاد تخصصی و نخبگانی» بود.

مأموریتی مهم، پر زحمت و پر تردد به شهرهای مختلف محصور در آب های راکد و به معنای صحیح آن «گنداب» که مردم مظلوم، مقاوم و تاب‌آور آن‌را احاطه کرده بود. شهرهای پل‌دختر، اندیمشک، دزفول، شوش، شوشتر، گتوند، سوسنگرد، هویزه، چذابه، منطقه دشت آزادگان، اهواز و نیز روستاهای الهایی، الوان، شاوور، مگران ۱ و ۲ و به ویژه روستای مگران ۳، که صد در صد تخریب و از بین رفته بود، را به دقت مشاهده کردیم، همچنین بازدید و جلسه‌ای را در شهر اهواز در استانداری خوزستان در سالن مانیتورینگ شورای هماهنگی مدیریت بحران استان خوزستان با حضور معاون سیاسی استاندار و جمعی از مدیران داشتیم که انصافا جلسه مفید و اثرگذاری بود.

در مجموعِ بازدیدهای میدانی از شهرها و روستاهای مذکور و نیز استخراج نظرات جمعی از متخصصین و مدیران و اهالی حاضر در میدان های بحران مناطق سیل زده می توان نتیجه گیری زیر را بیان نمود:

  1. لزوم تقویت خاکریز اعتماد بین مردم و مسئولین کشور با پرداخت و رسیدگی به موقع، مدبرانه و عادلانه خسارت های ناشی از بحران های اخیر و ماقبل آن و عدم پاشش بذر نا امیدی از طرف مسئولان دست اندرکار.
  2. لزوم دگردیسی فرهنگی در مفهوم جهاد و انواع آن و تفهیم محوری بودن جهاد تخصصی و نخبگانی ،در عین جهاد عمومی با راهبرد تداوم اعزام کمک های جهادی عمومی وتخصصی دربرابر اعزام های جوگیرانه.
  3. پرهیز از فرهنگ عمل گرایی مطلق و ناهماهنگ در بحران ها و توجه به مدیریت عاقلانه و سیستمی و نظام یافته از طریق طراحی و بکارگیری نرم افزارهای مدیریت دانش میدانی و سازمانی ، داشبوردهای مدیریت بحران و رصد لحظه ای و تحلیل و تصمیم های صحیح و به موقع همراه با تقسیم وظایف بین دستگاهی و مردمی تحت زنجیره رهبری و فرماندهی واحد.
  4. اهتمام ویژه به رصد دقیق و علمی مناطق بحران زده به منظور بررسی و تحلیل آن در جهت هماهنگی و عدم موازی کاری و اتخاذ تصمیم های بهینه و اثرگذار.
  5. لزوم طراحی مدل های ابتکاری و فرا ابتکاری و خلاقانه ی چگونگی توزیع عادلانه ی اقلام مورد نیاز و کمک های مردمی و حاکمیتی از سوی متخصصین و سرآمدان علمی و نخبگان در مناطق بحران زده کشور.
  6. لزوم طراحی مدل یا مدل سازی مدیریت زمانبندی توزیع کمک های مورد اشاره.
  7. توجه ویژه به رهبری و مدیریت احساسات، عواطف،رفتارها از طریق رهبری و مدیریت افکارعمومی از سوی رسانه های عام و فضای مجازی.
  8. طراحی نرم افزارهای تخصصی مدیریت وضعیت کمک رسانی ها در سطح مناطق بحرانی.
  9. طراحی مدل بهره وری استفاده بهینه و اثربخش از برکات فراوان نزولات آسمانی در کشاورزی،صنعت و سایر امورلازم.
  10. طراحی الگوی کارآفرینی و اشتغال ترجیحا پایدار ویژه زمان ها و مکان های بحرانی.

اگر به دقت ملاحظه نموده باشید و از نزدیک به مشاهده، رصد و تحلیل میدانی این مناطق بپردازید، تصدیق می‌فرمایید که مهم‌ترین و با اولویت‌ترین اقدامات در زمان های بحرانی ملی و بین‌المللی، سازماندهی عالمانه‌ی شایسته و فراخوان سرمایه‌های انسانی متخصصِ متعهد، خلّاق و نوآور در قالب «جهادِ تخصصی و نخبگانی» می‌باشد.

نکته دیگری که بدان می بایست التفات نمود، فرهنگ سازی در میان مردم،جامعه متخصصان و نخبگان و گروه های فرهنگی فعال جامعه است که فعالیت های جهادی تنها به طبخ غذا و کارهای عمومی عمرانی، که در نوع خود بسیار لازم و ارزشمند هستند، خلاصه نمی شود؛ بلکه از همه مهم‌تر در همه فرآیندهای پیش،حین و پس از بحران، برنامه ریزی سناریو و اقدام در زمان‌های بحران و پیش‌بینی زنجیره رهبری و مدیریت واحد از قبل تعیین شده مطابق پروتکل خاص این مواقع و شرایط می باشد، پرواضح است که حضور منسجم و برنامه‌ریزی شده متخصصان،سرآمدان و نخبگان دغدغه‌مند همراه با مسئولیت اجتماعی بالا و حل‌کننده مسأله در اتاق‌های فکر بحران ضرورتی اجتناب ناپذیر جلوه می نماید که نیاز به فرهنگ‌سازی مستمر ، بدیع و نوآورانه در حوزه فرهنگ عمومی و نخبگانی دارد.

?تحلیل و نتیجه گیری:

از منظر سنت های قطعی الهی تصریح شده در آیات قرآن کریم می توان تحلیل جامعی از فرصت ها و تهدیدهای نزول برکات آسمانی نظیر برف و باران را ارائه داد؛ کافی است تدبر و تعمقی در برخی از آیات الهی نظیر آیه شریفه‌ی هفدهم سوره‌ی مبارکه‌ی رعد بیاندازیم؛ آنجا که خداوند متعال می‌فرماید

«أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَسالَتْ أَوْدِیَهٌ بِقَدَرِها فَاحْتَمَلَ السَّیْلُ زَبَداً رابِیاً وَ مِمَّا یُوقِدُونَ عَلَیْهِ فِی النَّارِ ابْتِغاءَ حِلْیَهٍ أَوْ مَتاعٍ زَبَدٌ مِثْلُهُ کَذلِکَ یَضْرِبُ اللَّهُ الْحَقَّ وَ الْباطِلَ فَأَمَّا الزَّبَدُ فَیَذْهَبُ جُفاءً وَ أَمَّا ما یَنْفَعُ النَّاسَ فَیَمْکُثُ فِی الْأَرْضِ کَذلِکَ یَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثالَ»

(خدا از آسمان آبی نازل کرد که در هر درّه و رودی به اندازه گنجایش و وسعتش [سیلابی] جاری شد، سپس سیلاب، کفی پُف کرده را به روی خود حمل کرد، و نیز از فلزاتی که برای به دست آوردن زینت و زیور یا کالا و متاع، آتش بر آن می افروزند، کفی پُف کرده مانند سیلاب بر می آید؛ این گونه خدا حق و باطل را [به امور محسوس] مَثَل می زند. اما آن کفِ [روی سیل و روی فلز گداخته در حالی که کناری رفته] به حالتی متلاشی شده از میان می رود، و اما آنچه [چون آب و فلز خالص] به مردم سود می رساند، در زمین می ماند. خدا مَثَل ها را این گونه بیان می کند [تا مردم در همه امور حق را از باطل بشناسند])

و نیز در آیه ی شریفه هجدهم سوره مبارکه مومنون از قول خداوند متعال داریم که

«وَأَنْزَلْنَا مِنَ السَّمَاءِ مَاءً بِقَدَرٍ فَأَسْکَنَّاهُ فِی الْأَرْضِ وَإِنَّا عَلَى ذَهَابٍ بِهِ لَقَادِرُونَ»

(و از آسمان، آبی به اندازه نازل کردیم و آن را در زمین جای دادیم؛ و بی تردید به از بین بردن آن کاملاً توانمندیم.)

نکته قابل تامل در این آیات مذکور، بارش نزولات آسمانی به مقدار معین است؛ به دیگر بیان؛ تعبیر به ” قدر ” اشاره ای بسیار لطیف به نظام هوشمند و خاص حاکم بر نزول برکات آسمانی مانند باران و برف است که به اندازه ای می بارد که مفید و ثمربخش باشد و زیانی نداشته باشد، بنابراین می توان استنباط نمود که آنچه که باعث سیل و تخریب حاصل از آن می شود، دخالت بی حد و حصر و بدون اندیشه ی انسان در محیط طبیعی است، حال قضاوت وجدانی کنیم بر اینکه حضور منسجم و با برنامه‌ی سرآمدان و نخبگان حوزه‌های گوناگون تخصصی مرتبط با رهبری و مدیریت‌بحران، که پدیده‌ای بین‌رشته‌ای و ترکیبی است، تا چه حد لازم و ضروری است و در حقیقت میدان‌دار اصلی هدایت و کنترل بحران های طبیعی و اجتماعی، به حق، متخصصان سرآمد و نخبگان متعهد و دلسوز می باشند.

به امید آنکه فرهنگ فهم انواع جهاد و به ویژه جهاد تخصصی و نخبگانی در کشور روز به روز تعالی یابد.

کاش بارانی ببارد قلب‌ها را تر کند
بگذرد از هفت بند ما، صدا را تر کند
قطره قطره رقص گیرد روی چتر لحظه‌ها
رشته رشته مویرگ‌های هوا را تر کند
بشکند درهم، طلسم کهنه ی این باغ را
شاخه‌های خشک و بی بار دعا را تر کند
مثل طوفان بزرگ نوح در صبحی شگفت
سرزمین سینه‌ ها تا نا کجا را تر کند
چترهاتان را ببندید ای به ساحل مانده‌ ها
شاید این باران که می‌بارد شما را تر کند