شورای نگهبان از حیث اهمیت با هیچ دستگاهی در ساختار سیاسی و حقوقی ایران قابل مقایسه نیست. تجربه مشروطه نشان داد همه تلاشها، شهادتها و رنجها بدون اصل پاسداری به انحراف کشیده خواهد شد. شیخ فضلالله با دقتی بسیار عجیب نسبت به آن هشدار میدهد و مدل اولیه شورا در مشروطه با متمم قانون اساسی شکل میگیرد. بعد از انقلاب در اصل 91 قانون اساسی تعبیری بسیار بلند برای شورای نگهبان بیان میشود: «پاسدار احکام اسلام و قانون اساسی». پاسداری از این دو بخش مهم خود نشان از اهمیت آن دارد. شاید به جهت همین اهمیت است که در ترکیب آن شش فقیه با نظر مستقیم رهبر انقلاب منصوب شده و شش حقوقدان نیز با نظر رییس قوه قضاییه و در واقع رأی غیر مستقیم ایشان و تایید مجلس، شورا را کامل میکنند.
در اصل 91 قانون اساسی، شرایط این خبرگان را بیان میکند: فقیه عادل، آگاه به مقتضیات مختلف و مسایل روز و درباره حقوقدانها هم تأکید بر مسلمان بودن و معرفی از جانب شخص امینی. چون رییس قوه نشاندهنده اهمیت این شوراست. یکی از وظایف مهم این شورا، احراز صلاحیتهاست. مطابق ماده 118 قانون اساسی ایران، نظارت بر انتخابات ریاست جمهوری وظیفه شورای نگهبان است. در این شرایط و با توجه به اهمیت این انتخابات، حال معلوم میشود این چه سری داشت که انتخاب آنها با نقش مستقیم رهبری انقلاب شکل میگرفت. این دقت وجود داشته است که در مراحل حساس جمهوری اسلامی، چون مجلس ششم و انتخابات و مسایلی از این دست، اصل نظام، استوار، مسیر خود را در پیچیدگیها به پیش برده است.
این جایگاه بلند است که امام خمینی رحمتاللهعلیه در مقام مؤسس و رهبری این انقلاب، مخالف با شورای نگهبان را «مفسد» مینامد، ولی مخالفت با دیگر نهادها و سازمانها هرگز اینگونه بازتاب نداشته است. نکته دیگر اینکه بر اساس بند نهم ماده 110 قانون اساسی، وظیفه احراز صلاحیت درباره نامزدهای جمهوری را بر عهده دارد.
این شورا با این پایه از اهمیت، نباید در معرض گزندهای سیاسی بیافتد.